۱۰۶٬۲۸۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مقدمه نويس' به 'مقدمهنويس') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'میدانند' به 'میدانند') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
#افتراء مبني بر اين كه اماميه در اعتقاداتشان بر روايات صحيحي كه از پيامبر اكرم روايت میشود اعتماد نداشته و به آنها استناد نكرده بلكه به جای آن به تكه كاغذهای سياه شدهای كه به امامان خود نسبت میدهند اعتماد میكنند. | #افتراء مبني بر اين كه اماميه در اعتقاداتشان بر روايات صحيحي كه از پيامبر اكرم روايت میشود اعتماد نداشته و به آنها استناد نكرده بلكه به جای آن به تكه كاغذهای سياه شدهای كه به امامان خود نسبت میدهند اعتماد میكنند. | ||
#زير سؤال بردن و استهزاء موضوع متعه و ازدواج موقت و وارد نمودن تهمتهایی به شیعیان در اين باره. | #زير سؤال بردن و استهزاء موضوع متعه و ازدواج موقت و وارد نمودن تهمتهایی به شیعیان در اين باره. | ||
#متهم نمودن و افتراء به شيعه مبني بر اين كه برخی از شیعیان گوسفنداني را گرفته و نام آنها را عايشه، ابوبكر و عمر گذارده و موهايشان را چيده و به بدترين اشكال عذاب و شكنجه میكنند و به اين شكل دلهای خود را خنك میكنند و نيز شیعیان از روي ناداني و جهالت معتقدند كه امامشان در سرداب غيبت نموده و هر شب جمعه با اسب و مركبهای خود به آنجا رفته و او را صدا میزنند و انتظار ظهور او را میكشند و نيز شیعیان قرآن را مورد تحريف و كم و زياد شده | #متهم نمودن و افتراء به شيعه مبني بر اين كه برخی از شیعیان گوسفنداني را گرفته و نام آنها را عايشه، ابوبكر و عمر گذارده و موهايشان را چيده و به بدترين اشكال عذاب و شكنجه میكنند و به اين شكل دلهای خود را خنك میكنند و نيز شیعیان از روي ناداني و جهالت معتقدند كه امامشان در سرداب غيبت نموده و هر شب جمعه با اسب و مركبهای خود به آنجا رفته و او را صدا میزنند و انتظار ظهور او را میكشند و نيز شیعیان قرآن را مورد تحريف و كم و زياد شده میدانند. | ||
آنگاه در ادامه [[امینی، عبدالحسین|علامه اميني]] تحت عنوان «المحدَّث في الاسلام» موضوع ديگری را بررسی نموده است كه طبق اتفاق امت اسلام اعتقاد بر اين است كه اشخاصی در امت اسلام وجود داشتهاند به نام «محدَّث» كه بدون آن كه دارای مقام نبوت بوده باشند ملائكه با آنها سخن میگفتهو به آنها الهام میگرديده است؛ اما در تطبيق اين شخص كه چه کسی است اختلاف وجود داشته است؛ شيعه بر اين اعتقاد است كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و اولاد معصومين آنها به چنين مقامي نائل گرديده بودند اما اهل سنت بر اين اعتقادند كه عمر بن خطّاب به چنين مقامي نائل گرديده بوده است. در اين راستا [[امینی، عبدالحسین|علامه اميني]] روایاتیرا از متون اهل سنت كه عمر بن خطاب را به چنين مقامي میخوانند را نقل نموده و اين روايات را سندي برای ردّ هجوم عبدالله علي قصيمي در كتاب خويش عليه شيعه در اعتقاد شيعه بر نزول وحي بر امامان معصوم دانسته است. | آنگاه در ادامه [[امینی، عبدالحسین|علامه اميني]] تحت عنوان «المحدَّث في الاسلام» موضوع ديگری را بررسی نموده است كه طبق اتفاق امت اسلام اعتقاد بر اين است كه اشخاصی در امت اسلام وجود داشتهاند به نام «محدَّث» كه بدون آن كه دارای مقام نبوت بوده باشند ملائكه با آنها سخن میگفتهو به آنها الهام میگرديده است؛ اما در تطبيق اين شخص كه چه کسی است اختلاف وجود داشته است؛ شيعه بر اين اعتقاد است كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و اولاد معصومين آنها به چنين مقامي نائل گرديده بودند اما اهل سنت بر اين اعتقادند كه عمر بن خطّاب به چنين مقامي نائل گرديده بوده است. در اين راستا [[امینی، عبدالحسین|علامه اميني]] روایاتیرا از متون اهل سنت كه عمر بن خطاب را به چنين مقامي میخوانند را نقل نموده و اين روايات را سندي برای ردّ هجوم عبدالله علي قصيمي در كتاب خويش عليه شيعه در اعتقاد شيعه بر نزول وحي بر امامان معصوم دانسته است. |