نظرة في كتاب الصراع بين الإسلام و الوثنية لعبدالله علي القصيمي
نظرة في کتاب الصراع بین الإسلام و الوثنیة لعبدالله علی القصیمی | |
---|---|
پدیدآوران | حسون، محمد (مقدمهنويس) امینی، عبدالحسین (نویسنده) |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
چاپ | 1 |
موضوع | اهل سنت - دفاعیهها و ردیهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 203/6 ق4081 ص* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نظرة في كتاب الصراع بين الإسلام و الوثنية لعبدالله علي القصيمي اثر علامه شيخ عبدالحسين اميني متوفای سال1390 ق. تأليف قرن 14 هجری به زبان عربی میباشد كه با تحقيق و آمادهسازی محمد حسّون و با انگيزه: پاسخ به شبهات طرح شده عليه مذهب شيعه در كتاب «الصراع بين الاسلام والوثنية» به چاپ رسيده است.
كتاب حاضر در حقيقت بحثی است از سوي علّامه اميني كه با استفاده از مهمترين منابع معتبر نزد مسلمانان در ردّ كتاب «الصراع بين الاسلام والوثنية» عبدالله علي قصيمي؛ كتابی كه تهمتها و افترائاتي را عليه اهلبيت عليهمالسلامو شیعیان مطرح نموده است.
علامه اميني نام اين كتاب (الصراع بين الاسلام و الوثنية) را گويای روحيات و حالات دروني نویسنده كتاب دانسته كه درونيات خويش را در كتابش منعكس ساخته و با چنين نامگذاری جنايتي بزرگ در حقّ بخش بزرگی از مسلمانان كه متشكل از ميليونها مسلمان شيعه كه در طليعه آن گروهي از صحابه و تابعين هستند روا داشته و با اين كار خويش سعي نموده تا بذر نفاق و كينه را در دلهای شيعه و اهل سنت بپاشد.
ساختار
كتابچه «نظرة في كتاب الصراع بين الاسلام و الوثنية» با فهرست محتويات، اشارهای به كتاب الغدير، و مقدمه محقق آغاز گرديده و سپس در چند عنوان اصلی و فرعی و بدون فصل و يا بخش بندی و ارائه فهرستی از منابع تحقيق به پايان رسيده است.
گزارش محتوا
مؤلف با طرح اتهامات موجود در كتاب عبدالله على قميصى بر مذهب شيعه به آن پاسخ داده كه برخی از اتهاماتي بدين شرح است:
- افتراء مبني بر اين كه یکی از بزرگان شيعه كه خود را «بيان» ناميده چنين ادعا نموده است كه آيه شريفه «هذا بيان للناس» در شأن او نازل شده و نيز شخص ديگری كه «كسف» نام دارد او و پيروانش مدعی هستند كه آيه شريفه «و إن يروا كسفا من السماء» در شأن او نازل شده است.
- افتراء مبني بر اين كه یکی از بزرگان شيعه كه به شدت نسبت به قوم عربكينه و دشمني داشته است و بدترين تعبيرات را خطاب به آنها بر زبان جاري میساخته و در مقابل تعبيرات مبالغه آميزي درباره جايگاه والي اميرالمؤمنين عليهالسّلام داشته وقتي به اين نكته توجه داده میشود كه عليعليهالسلامو فرزندان او نيز عرب بودهاند متحول شده و به علت عرب بودن آنها از آن به بعد ناصبي و دشمن اهلبيت میگردد.
- ادعاء مبني بر اين كه شیعیان ايران به هنگام پيروزي سپاه روسيه بر دولت اسلامی عثماني پرچمهای شادي و سرور برافراشته و بدين جهت مراسم جشن و سرور به پا نمودهاند.
- اتهام مبني بر اين كه شیعیان نسبت به اميرالمؤمنين عليهالسّلام و اولاد معصومين آن حضرت همان چيزي را قائل هستند كه نصارا درباره عيسي بن مريم اعتقاد دارند از جمله مسائلي همچون حلول، تقديس، معجزات، استغاثه به او، صدا زدن او در سختيها و مشكلات و...
- ادعا بر اين كه شيعه به پیروی از معتزله چند موضوع از قبيل: رؤيت خداوند سبحان و صفات ديگر خداوند متعال را منكر میشوند.
- او از اعتقادات شيعه اين نكته را بر شمرده است كه آتش دوزخ بر ذريه پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله حرام است و آنها را از هر بدي و شرّي معصوم میداند و آنگاه به اين اعتقاد شيعه تاخته و آن را زير سؤال برده است.
- او از آفات شيعه اين نكته را بر شمرده است كه معتقدند: اميرالمؤمنين عليهالسّلام در روز قيامت عطش دوستداران خود را برطرف ساخته و به آنها پناه داده و بهشت و دوزخ را بين اهل محشر تقسيم میكند.
- افتراء مبني بر اين كه در كتابهای روائي شيعه روایاتیآمده است كه خبر از اين موضوع میدهد كه زماني كه امام منتظر ظهور میكند تمام مساجد را خراب میكند و به همين جهت شیعیان با مسجد دشمني دارند و به همين جهت كمتر مسجدي در بلاد و سرزمينهای شیعیان ديده میشود.
- اتهام بر اين كه یکی از شیعیان از امامان خود دو مرتبه استفتاء كرده و در هر دو مرتبه بدون اين كه در آنجا کسی ديگر حضور داشته باشد دو پاسخ متفاوت از امام خود میشنود و او به خاطر اين تفاوت در فتوا كه یکی از آن دو از روي تقيه صادر شده بوده است از مذهب شيعه دست برداشته و ديگر ائمه را طبق اعتقاد شیعیان معصوم نمیداند.
- اتهام بر اين كه با مراجعه به كتابهای شيعه میتوان پي برد كه علمای شيعه كمتر به آيات قرآن استناد میكنند و اين دوري از قرآن به حدّي است كه كمتر کسی از آنان يافت میشود كه قادر به تلاوت قرآن به شكل صحيح و بدون غلط يافت میشود.
- ادعا نموده است كه آيا کسی از شیعیان يافت میشود كه يك حرف از قرآن را بياورد كه دلالت بر اين اعتقادات شيعه داشته باشد: تناسخ ارواح، حلول خداوند در وجود امامان شيعه، رجعت، عصمت ائمه شيعه، مقدم بودن [حضرت] علي [عليهالسلام] بر ابوبكر، عمر و عثمان، گذاردن عمامه پيامبر اكرم بر سر [حضرت] علي [عليهالسلام] به نام سحاب و...
- افتراء مبني بر اين كه اماميه در اعتقاداتشان بر روايات صحيحي كه از پيامبر اكرم روايت میشود اعتماد نداشته و به آنها استناد نكرده بلكه به جای آن به تكه كاغذهای سياه شدهای كه به امامان خود نسبت میدهند اعتماد میكنند.
- زير سؤال بردن و استهزاء موضوع متعه و ازدواج موقت و وارد نمودن تهمتهایی به شیعیان در اين باره.
- متهم نمودن و افتراء به شيعه مبني بر اين كه برخی از شیعیان گوسفنداني را گرفته و نام آنها را عايشه، ابوبكر و عمر گذارده و موهايشان را چيده و به بدترين اشكال عذاب و شكنجه میكنند و به اين شكل دلهای خود را خنك میكنند و نيز شیعیان از روي ناداني و جهالت معتقدند كه امامشان در سرداب غيبت نموده و هر شب جمعه با اسب و مركبهای خود به آنجا رفته و او را صدا میزنند و انتظار ظهور او را میكشند و نيز شیعیان قرآن را مورد تحريف و كم و زياد شده میدانند.
آنگاه در ادامه علامه اميني تحت عنوان «المحدَّث في الاسلام» موضوع ديگری را بررسی نموده است كه طبق اتفاق امت اسلام اعتقاد بر اين است كه اشخاصی در امت اسلام وجود داشتهاند به نام «محدَّث» كه بدون آن كه دارای مقام نبوت بوده باشند ملائكه با آنها سخن میگفتهو به آنها الهام میگرديده است؛ اما در تطبيق اين شخص كه چه کسی است اختلاف وجود داشته است؛ شيعه بر اين اعتقاد است كه اميرالمؤمنين(ع) و اولاد معصومين آنها به چنين مقامي نائل گرديده بودند اما اهل سنت بر اين اعتقادند كه عمر بن خطّاب به چنين مقامي نائل گرديده بوده است. در اين راستا علامه اميني روایاتیرا از متون اهل سنت كه عمر بن خطاب را به چنين مقامي میخوانند را نقل نموده و اين روايات را سندي برای ردّ هجوم عبدالله علي قصيمي در كتاب خويش عليه شيعه در اعتقاد شيعه بر نزول وحي بر امامان معصوم دانسته است.
موضوع پايانی كه علامه اميني در پاسخ به كتاب فوق الذكر مطرح میكند موضوع علم غيب امامان شيعه است كه در كتاب قصيمي زير سؤال رفته و علامه اميني با استفاده از آيات و روايات، آن را بررسی و پاسخ داده است.
نسخهشناسی
نسخه حاضر بدون هرگونه مشخصات و شناسنامهای كه بتواند گويای مشخصات چاپ باشد در سلسله مباحثی با عنوان «من فيض الغدير» در قطع جيبي و در 123 صفحه به همراه پاورقیهایی كه از سوي محقق كتاب ذكر شده و آدرسهای علامه اميني را تحكيم نموده به چاپ رسيده است.
منابع مقاله
متن و مقدمهى كتاب