پرش به محتوا

راه و روش تربیت از دیدگاه امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اه ها' به 'اه‌ها'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'اه ها' به 'اه‌ها')
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''راه و روش تربيت از ديدگاه امام على(ع)''' تالیف [[ادیب على محمد حسين|على محمد حسين اديب]] است که توسط [[رادمنش، سید محمد|سيد محمد رادمنش]] ترجمه شده است. کتاب اصلی تحت عنوان «[[منهج التربية عند الامام على(ع)]]» است که در آن با استناد به نهج البلاغۀ آن حضرت کوشش شده است پار هاى ديدگاه هاى تربيتى آن جناب بررسى شود.کتاب از گفتار مترجم، پيش‌گفتار نويسنده و چهار باب چند فصلى برآمده است.
'''راه و روش تربيت از ديدگاه امام على(ع)''' تالیف [[ادیب على محمد حسين|على محمد حسين اديب]] است که توسط [[رادمنش، سید محمد|سيد محمد رادمنش]] ترجمه شده است. کتاب اصلی تحت عنوان «[[منهج التربية عند الامام على(ع)]]» است که در آن با استناد به نهج البلاغۀ آن حضرت کوشش شده است پار هاى ديدگاه‌هاى تربيتى آن جناب بررسى شود.کتاب از گفتار مترجم، پيش‌گفتار نويسنده و چهار باب چند فصلى برآمده است.


مترجم در گفتار خود، تربيت را تعريف مى‌کند و از قلمرو آن مى‌گويد، به ارزش و اهميت تربيت اشارت مى‌کند و يادآور مى‌شود که علم با همۀ قداست و ارزشش نمى‌تواند جايگزين تربيت شود.آنگاه از خانه و پدر و مادر که نخستين عوامل تربيت به شمارند، مى‌گويد و به حالات پرسش، بازى و شخصيت کودک مى‌پردازد و گوشزد مى‌کند که نقش تربيتى مادر بيش از پدر است و هر دو در برابر کودک و جامعه مسئولند.
مترجم در گفتار خود، تربيت را تعريف مى‌کند و از قلمرو آن مى‌گويد، به ارزش و اهميت تربيت اشارت مى‌کند و يادآور مى‌شود که علم با همۀ قداست و ارزشش نمى‌تواند جايگزين تربيت شود.آنگاه از خانه و پدر و مادر که نخستين عوامل تربيت به شمارند، مى‌گويد و به حالات پرسش، بازى و شخصيت کودک مى‌پردازد و گوشزد مى‌کند که نقش تربيتى مادر بيش از پدر است و هر دو در برابر کودک و جامعه مسئولند.
خط ۳۶: خط ۳۶:
آنگاه از ماهيت بيولوژيکى و روان‌شناختى دانش‌آموز مى‌گويد و از ويژگى وابستگى او به غير و انعطاف‌پذيرى و عادت‌پذيرى او ياد مى‌کند و به شرح آن دو از زبان امام(ع) مى‌پردازد.سپس به خاصيت و ماهيت محيط‍‌ اشارت مى‌کند و از اصل شکل‌پذيرى و خودسازى انسان، در سخن امام ياد مى‌کند و به امکان تغيير روحيات دانش‌آموز مى‌پردازد و از تغيير محيط‍‌ و بهره‌گيرى از آن براى تقويت شئون زندگى مى‌گويد و به وظايف تربيت از ديد امام(ع)اشاره مى‌کند.
آنگاه از ماهيت بيولوژيکى و روان‌شناختى دانش‌آموز مى‌گويد و از ويژگى وابستگى او به غير و انعطاف‌پذيرى و عادت‌پذيرى او ياد مى‌کند و به شرح آن دو از زبان امام(ع) مى‌پردازد.سپس به خاصيت و ماهيت محيط‍‌ اشارت مى‌کند و از اصل شکل‌پذيرى و خودسازى انسان، در سخن امام ياد مى‌کند و به امکان تغيير روحيات دانش‌آموز مى‌پردازد و از تغيير محيط‍‌ و بهره‌گيرى از آن براى تقويت شئون زندگى مى‌گويد و به وظايف تربيت از ديد امام(ع)اشاره مى‌کند.


باب سوم را با بحث فطرت و طبيعت روحى دانش‌آموز آغاز مى‌کند و به ديدگاه هاى گوناگون روان‌شناختى در اين باره مى‌پردازد.غريزه را از زبان مکدوگال، فرويد و آدلر ياد مى‌کند و با برشماردن غرايز هيجده‌گانه در انسان به نياز هاى روحى انسان مى‌رسد و با برشماردن آنها از اختلاف‌نظر دانشمندان نسبت به ارزش غرايز مى‌گويد.آنگاه ديدگاه امام(ع)را نسبت به غرايز و فطرت بشر مى‌آورد و با شرح ديدگاه هاى امام(ع)در اين باره، نظر امام(ع)را دربارۀ طبيعت دانش‌آموز ياد مى‌کند.
باب سوم را با بحث فطرت و طبيعت روحى دانش‌آموز آغاز مى‌کند و به ديدگاه‌هاى گوناگون روان‌شناختى در اين باره مى‌پردازد.غريزه را از زبان مکدوگال، فرويد و آدلر ياد مى‌کند و با برشماردن غرايز هيجده‌گانه در انسان به نياز هاى روحى انسان مى‌رسد و با برشماردن آنها از اختلاف‌نظر دانشمندان نسبت به ارزش غرايز مى‌گويد.آنگاه ديدگاه امام(ع)را نسبت به غرايز و فطرت بشر مى‌آورد و با شرح ديدگاه‌هاى امام(ع)در اين باره، نظر امام(ع)را دربارۀ طبيعت دانش‌آموز ياد مى‌کند.


سپس به روش هاى راهنمايى غرايز و نياز هاى روحى مى‌پردازد و از رهگذر آن به روش متعالى کردن غرايز و روش پاداش و مجازات اشارت مى‌کند و قواعد چهارگانۀ مجازات را از زبان امام على(ع)شرح و شماره مى‌کند.
سپس به روش هاى راهنمايى غرايز و نياز هاى روحى مى‌پردازد و از رهگذر آن به روش متعالى کردن غرايز و روش پاداش و مجازات اشارت مى‌کند و قواعد چهارگانۀ مجازات را از زبان امام على(ع)شرح و شماره مى‌کند.
خط ۴۴: خط ۴۴:
سپس براى بررسى شخصيت انسان در برنامه تربيتى امام(ع)، نخست شخصيت را تعريف مى‌کند و از جنبه‌ هاى ذاتى و موضوعى آن ياد مى‌کند و از طبيعت بشر در نگاه امام(ع)مى‌گويد و به واکنش هاى متقابل فرد و محيط‍‌ مى‌پردازد.آنگاه با اشاره به عوامل زايندۀ شخصيت، مقرراتى را که رفتار هاى فردى را محدود مى‌کند شرح و شماره مى‌کند.
سپس براى بررسى شخصيت انسان در برنامه تربيتى امام(ع)، نخست شخصيت را تعريف مى‌کند و از جنبه‌ هاى ذاتى و موضوعى آن ياد مى‌کند و از طبيعت بشر در نگاه امام(ع)مى‌گويد و به واکنش هاى متقابل فرد و محيط‍‌ مى‌پردازد.آنگاه با اشاره به عوامل زايندۀ شخصيت، مقرراتى را که رفتار هاى فردى را محدود مى‌کند شرح و شماره مى‌کند.


در باب چهارم، لزوم تربيت اخلاقى را پيش مى‌کشد و آن را از نگاه امام(ع)مى‌کاود و به قوانين اخلاقى در برنامه تربيتى امام(ع)مى‌پردازد.از معيار اخلاقى مى‌گويد و به نيت اشاره مى‌کند و راه هاى تربيت اخلاقى را مى‌آورد.تهذيب مکتبى را ياد مى‌کند.نقش دوستان خوب و مراقبت هاى مربى را در پرورش اخلاقى دانش‌آموز گوشزد مى‌کند و راه هاى تهذيب را يادآور مى‌شود.
در باب چهارم، لزوم تربيت اخلاقى را پيش مى‌کشد و آن را از نگاه امام(ع)مى‌کاود و به قوانين اخلاقى در برنامه تربيتى امام(ع)مى‌پردازد.از معيار اخلاقى مى‌گويد و به نيت اشاره مى‌کند و راه‌هاى تربيت اخلاقى را مى‌آورد.تهذيب مکتبى را ياد مى‌کند.نقش دوستان خوب و مراقبت هاى مربى را در پرورش اخلاقى دانش‌آموز گوشزد مى‌کند و راه‌هاى تهذيب را يادآور مى‌شود.


نکته بعدى، تربيت خانوادگى است که در آن خانواده را عنصر اصلى محيط‍‌ اجتماعى مى‌خواند و از تأثير آن در تربيت فرزند مى‌گويد و به تأثيرات نه‌گانۀ خانواده بر کودک اشارت مى‌کند.نياز هاى فرزندان را که امام(ع)آنها را در قالب وظايف پدر و مادر برشمارده است شرح مى‌دهد.آنگاه از تربيت جنسى مى‌گويد و به ارکان تربيت جنسى مى‌پردازد.
نکته بعدى، تربيت خانوادگى است که در آن خانواده را عنصر اصلى محيط‍‌ اجتماعى مى‌خواند و از تأثير آن در تربيت فرزند مى‌گويد و به تأثيرات نه‌گانۀ خانواده بر کودک اشارت مى‌کند.نياز هاى فرزندان را که امام(ع)آنها را در قالب وظايف پدر و مادر برشمارده است شرح مى‌دهد.آنگاه از تربيت جنسى مى‌گويد و به ارکان تربيت جنسى مى‌پردازد.