۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] مىگوید: «در باورهایش نارسایى وجود دارد.» آرى، او درباره امامان اهل بیت علیهمالسّلام عقیدهاى برتر و والاتر از دیگران داشت و همین موجب گردید که او را غالى بشمارند. ابوعمرو محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشى از ابوالعلاء روایت مىکند: «وقتى ولید کشته شد وارد مسجد شدم؛ مردم گرد آمده بودند من هم به جمع آنان پیوستم؛ در این هنگام جابر جعفى را دیدم که عمامهاى از خز سرخ به سر داشت و مىگفت: وصى اوصیا و وارث علم انبیا، محمد بن على علیهالسّلام به من فرمود... | [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] مىگوید: «در باورهایش نارسایى وجود دارد.» آرى، او درباره امامان اهل بیت علیهمالسّلام عقیدهاى برتر و والاتر از دیگران داشت و همین موجب گردید که او را غالى بشمارند. ابوعمرو محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشى از ابوالعلاء روایت مىکند: «وقتى ولید کشته شد وارد مسجد شدم؛ مردم گرد آمده بودند من هم به جمع آنان پیوستم؛ در این هنگام جابر جعفى را دیدم که عمامهاى از خز سرخ به سر داشت و مىگفت: وصى اوصیا و وارث علم انبیا، محمد بن على علیهالسّلام به من فرمود... | ||
که در این هنگام مردم گفتند: جابر دیوانه شده؛ جابر دیوانه شده است»؛ از این روست که جریر مىگوید: «نقل روایت از جابر را جایز نمىشمرم؛ او به رجعت عقیده داشت». ابوالأحوص مىگوید: «هر گاه از کنار جابر مىگذشتم از خدا طلب عافیت مىکردم» ... و نکاتى از این قبیل که قصور فهم عامه، تاب شنیدن آن را نداشت. امام باقر علیهالسّلام به او سفارش کرد که چیزى از اسرار آنان را فاش نسازد و براى مردم چیزى را که عقلشان توان شنیدن ندارد بیان نکند. حضرت به او فرمود: «اى جابر! سخن ما به غایت مشکل است که جز مؤمنان امتحان شده تاب شنیدن آن را ندارند». | که در این هنگام مردم گفتند: جابر دیوانه شده؛ جابر دیوانه شده است»؛ از این روست که جریر مىگوید: «نقل روایت از جابر را جایز نمىشمرم؛ او به رجعت عقیده داشت». ابوالأحوص مىگوید: «هر گاه از کنار جابر مىگذشتم از خدا طلب عافیت مىکردم»... و نکاتى از این قبیل که قصور فهم عامه، تاب شنیدن آن را نداشت. امام باقر علیهالسّلام به او سفارش کرد که چیزى از اسرار آنان را فاش نسازد و براى مردم چیزى را که عقلشان توان شنیدن ندارد بیان نکند. حضرت به او فرمود: «اى جابر! سخن ما به غایت مشکل است که جز مؤمنان امتحان شده تاب شنیدن آن را ندارند». | ||
تنها اشکال جابر همین بود؛ و گرنه خدشهاى بر شخصیت او وارد نیست؛ چنان که شعبه مىگوید: «جابر در نقل حدیث راستگوست». استاد بزرگوار [[خویی، سید ابوالقاسم|آیتاللّه خویى رحمهاللّ]]<nowiki/>ه درباره جابر سخنانى دارد که از مقام شامخ و قدر والاى او حکایت دارد. | تنها اشکال جابر همین بود؛ و گرنه خدشهاى بر شخصیت او وارد نیست؛ چنان که شعبه مىگوید: «جابر در نقل حدیث راستگوست». استاد بزرگوار [[خویی، سید ابوالقاسم|آیتاللّه خویى رحمهاللّ]]<nowiki/>ه درباره جابر سخنانى دارد که از مقام شامخ و قدر والاى او حکایت دارد. |