۱۱۱٬۴۵۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ههای') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ده اند' به 'دهاند') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
ابن عربی بزرگ عالم عرفان نظری کاری ویژه در معرّفی یک شخصیت خاص و بزرگ در تصوّف و عرفان اسلامیاست. شخصیتی که شهرتی جهانی دارد و آثار او در تمام جهان اسلام به دیدهی ارزش و اعتبار نگریسته میشود. امّا با این همه در نظر استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] هیچ کس جز حضرات معصومین از نقد و بررسی خالی نیست، و لذا این شخصیّت جامع و بالندهی حوزهی فکر اسلامی نیز به سان دیگر اندیشمندان و مشاهیر قابل نقد و بررسی است و اگر کسی بپندارد که هر چه که گفته صحیح و درست است به درستی راه را به خطا رفته و بر خود و او ستم روا داشته است. این کاری است که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در این کتاب نیز اعمال کرده و روشی نقدی را در بررسی زندگی و آراء و سلوک عملی وی روا داشته است، از این رو رویاروییِ با وی را ضمن درست روایت کردن او کاری علمی و شرعی و منطقی میداند و لذا به این امر هم مبادرت ورزیده است. | ابن عربی بزرگ عالم عرفان نظری کاری ویژه در معرّفی یک شخصیت خاص و بزرگ در تصوّف و عرفان اسلامیاست. شخصیتی که شهرتی جهانی دارد و آثار او در تمام جهان اسلام به دیدهی ارزش و اعتبار نگریسته میشود. امّا با این همه در نظر استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] هیچ کس جز حضرات معصومین از نقد و بررسی خالی نیست، و لذا این شخصیّت جامع و بالندهی حوزهی فکر اسلامی نیز به سان دیگر اندیشمندان و مشاهیر قابل نقد و بررسی است و اگر کسی بپندارد که هر چه که گفته صحیح و درست است به درستی راه را به خطا رفته و بر خود و او ستم روا داشته است. این کاری است که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در این کتاب نیز اعمال کرده و روشی نقدی را در بررسی زندگی و آراء و سلوک عملی وی روا داشته است، از این رو رویاروییِ با وی را ضمن درست روایت کردن او کاری علمی و شرعی و منطقی میداند و لذا به این امر هم مبادرت ورزیده است. | ||
در بخش نخست که شرح زندگانی شیخ است گذشته از نام کامل او زمان ولادتش را سال 560 هجری در شهر مرسیه گفته است. در داشتن اسم و لقب از همان آغاز بیان اختلاف اغاز میشود، چنانکه مینویسد: ابن عربی جزو معدود اشخاصی است که القاب بسیار دارد. برخی که از باورمندان او بودهاند القابی خوش و عالی به او نسبت دادهاند و برخی هم که با وی دشمنی داشتهاند بدترین القاب ممکنه را نصیب وی | در بخش نخست که شرح زندگانی شیخ است گذشته از نام کامل او زمان ولادتش را سال 560 هجری در شهر مرسیه گفته است. در داشتن اسم و لقب از همان آغاز بیان اختلاف اغاز میشود، چنانکه مینویسد: ابن عربی جزو معدود اشخاصی است که القاب بسیار دارد. برخی که از باورمندان او بودهاند القابی خوش و عالی به او نسبت دادهاند و برخی هم که با وی دشمنی داشتهاند بدترین القاب ممکنه را نصیب وی کردهاند، و لذا برخی و البتّه بیشترین افراد او را «محیی الدّین» دانستهاند و برخی نیز که بسیار نادرند وی را «ماحیالدّین» و «ممیتالدّین» که به معنای از بین برنده و نابود کننده ی دین است نامیدهاند. امّا لقبهایی چون: عارف حقّانی، قطب الموحّدین، جمال العارفین، قدوة العارفین، شیخ الشّیوح، بحرالمعارف، مربّی العارفین، شیخ الکامل و کبریت احمر از القاب دیگری است که به وی نسبت دادهاند. جز این نیز در آثار دیگران القابی هست که جمع و ثبت آن به اطالهی کلام میانجامد<ref>متن، صص 15-14</ref>. | ||
خانوادهی ابن عربی بنا به گزارشی که نویسنده از منابع متعدّد میدهد بسیار نجیب و اصیل بودهاند، پدرش علی بن محمّد از بزرگان فقه و حدیث و از نامداران زهد و تصوّف دوران خود بوده است<ref>متن، ص 15</ref>. ابن عربی پدر خود را از محقّقان در منزل انفاس میدانست. مادر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] هم از قبیلهی خولان بوده و به انصار انتساب داشت و از کتاب [[الفتوحات]] چنین بر میآید که نامش «نور» بوده است<ref>الفتوحات المکیة، ج2، ص 348</ref>. در کتاب به دو دایی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] نیز اشاره شده به نامهای [[یحیی بن یغان]] و [[ابومسلم خولانی]]. [[یحیی بن یغان]] پادشاه منطقه ی تلمسان بوده و در عین حال به زهد و معرفت نیز مایل بوده است. دایی دیگر نیز از اهل زهد و عبادت بوده و در وادی سیر و سلوک عرفانی قرار داشته است. در [[الفتوحات]] ذکری هم از عموی وی به میان میآید که که صاحب معرفت و کرامت بوده است<ref>متن، ص 20</ref>. | خانوادهی ابن عربی بنا به گزارشی که نویسنده از منابع متعدّد میدهد بسیار نجیب و اصیل بودهاند، پدرش علی بن محمّد از بزرگان فقه و حدیث و از نامداران زهد و تصوّف دوران خود بوده است<ref>متن، ص 15</ref>. ابن عربی پدر خود را از محقّقان در منزل انفاس میدانست. مادر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] هم از قبیلهی خولان بوده و به انصار انتساب داشت و از کتاب [[الفتوحات]] چنین بر میآید که نامش «نور» بوده است<ref>الفتوحات المکیة، ج2، ص 348</ref>. در کتاب به دو دایی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] نیز اشاره شده به نامهای [[یحیی بن یغان]] و [[ابومسلم خولانی]]. [[یحیی بن یغان]] پادشاه منطقه ی تلمسان بوده و در عین حال به زهد و معرفت نیز مایل بوده است. دایی دیگر نیز از اهل زهد و عبادت بوده و در وادی سیر و سلوک عرفانی قرار داشته است. در [[الفتوحات]] ذکری هم از عموی وی به میان میآید که که صاحب معرفت و کرامت بوده است<ref>متن، ص 20</ref>. |