۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''مبحث اول:''' | '''مبحث اول:''' | ||
فصل اول: اهتمام شدید رسول خدا به امیرالمؤمنین(ع)، و تودیع سنن و ودایع الهی در نزد وی فریقین اتفاق دارند بر اینکه رسول خدا، عنایت و اهتمام مخصوص به امیرالمؤمنین علی(ع) داشته، و در تعلیم و تأدیب و تربیت وی، در میان اصحابش، نهایت اعتنا را بذل میفرمودند، و آیات نازله را در هر مکان و زمان بر وی قرائت میفرمودند، و آن جناب مینوشتند، و برای وی جملات و متشاعات و پاسخ و منسوخ و عام و خاص را بیان میکردند. | |||
فریقین اتفاق دارند بر اینکه رسول خدا، عنایت و اهتمام مخصوص به امیرالمؤمنین علی(ع) داشته، و در تعلیم و تأدیب و تربیت وی، در میان اصحابش، نهایت اعتنا را بذل میفرمودند، و آیات نازله را در هر مکان و زمان بر وی قرائت میفرمودند، و آن جناب مینوشتند، و برای وی جملات و متشاعات و پاسخ و منسوخ و عام و خاص را بیان میکردند. | |||
وجود کتابهای «جامعه» و «جفر» و «مصحف» فاطمه نزد ائمه اهل البیت، طبق روایات متواتره ثابت است. النهایه «صحیفه جامعه» مصدر حلال و حرام و همه احکام مورد نیاز مردم معرفی شده، چنانکه در صحیح ابوبصیر و صحیح ابوعبیده گذشت. | وجود کتابهای «جامعه» و «جفر» و «مصحف» فاطمه نزد ائمه اهل البیت، طبق روایات متواتره ثابت است. النهایه «صحیفه جامعه» مصدر حلال و حرام و همه احکام مورد نیاز مردم معرفی شده، چنانکه در صحیح ابوبصیر و صحیح ابوعبیده گذشت. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۱: | ||
#بعضی از اهل تحقیق گفتهاند حدیث ابوسعید خدری، که اصل و اساس در اخبار و آثار نهی است، حدیثی است موقوف علیه، یعنی فقط منسوب به ابوسعید است و به حدیث موقوف احتجاج نمیشود. این رأی را در فتح الباری به بخاری نسبت میدهند. | #بعضی از اهل تحقیق گفتهاند حدیث ابوسعید خدری، که اصل و اساس در اخبار و آثار نهی است، حدیثی است موقوف علیه، یعنی فقط منسوب به ابوسعید است و به حدیث موقوف احتجاج نمیشود. این رأی را در فتح الباری به بخاری نسبت میدهند. | ||
#نهی از کتابت در آغاز اسلام جاری گردیده و حکمش این بود که قرآن از اختلاط با حدیث مصون باشد. و وقتی که تعداد مسلمانان فزونی یافت، و سبک قرآن درست شناسایی شد و معرفت مسلمین به آن کامل گردید، به گونهای که تمایز قرآن را از حدیث به روشنی دریافته بودند، بیم اختلاط و اشتباه آن با حدیث زایل گردید و حکم نهی نیز با زوال حکمت نهی زایل گشت. به عبارت دیگر آثار و اخباری که در جواز کتابت آمده همه حاکی از انقضای مدت نهی است و به اصطلاح ناسخ حکم منع بوده است. | #نهی از کتابت در آغاز اسلام جاری گردیده و حکمش این بود که قرآن از اختلاط با حدیث مصون باشد. و وقتی که تعداد مسلمانان فزونی یافت، و سبک قرآن درست شناسایی شد و معرفت مسلمین به آن کامل گردید، به گونهای که تمایز قرآن را از حدیث به روشنی دریافته بودند، بیم اختلاط و اشتباه آن با حدیث زایل گردید و حکم نهی نیز با زوال حکمت نهی زایل گشت. به عبارت دیگر آثار و اخباری که در جواز کتابت آمده همه حاکی از انقضای مدت نهی است و به اصطلاح ناسخ حکم منع بوده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |