پرش به محتوا

ابن تیمیة لیس شیخ‌الإسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۱: خط ۳۱:


== شیخ الاسلام کیست؟ ==
== شیخ الاسلام کیست؟ ==
شیخ الاسلام، عنوانی احترام‌آمیز یرای علما و فقهای طراز اول و نیز منصبی دینی و رسمی در دوره صفوی-قاجاری و نیز در عثمانی بوده است. ظاهراً شیخ‌الاسلام برای اولین بار به‌عنوان یک لقب عالی دینی از حدود قرن چهارم در خراسان معمول شد و به تدریج از غرب تا آناطولی و سرزمین‌های عربی و از شرق تا چین و هند و سیام رواج یافت و صرف‌نظر از اختلاف دیدگاه‌ها در این زمینه، احتمالاً از عصر سلیمان قانونی (حک: 926-974) به صورت یک منصب رسمی دینی درآمد. احتمالاً در آغاز، به‌ویژه در خراسان، شیخ‌الاسلام‌ها، نه صاحبان فتوای رسمی، بلکه مدرسان بزرگ و صاحب‌نفوذ بوده‌اند... در برخی از منابع، برای ابن تیمه این لقب به کار رفته است<ref>بیانلو، حسین، ج28، ص316</ref> که مخالفانی از جمله نویسنده کتاب حاضر، محمد بن احمد مسکه دارد.
شیخ الاسلام، عنوانی احترام‌آمیز برای علما و فقهای طراز اول و نیز منصبی دینی و رسمی در دوره صفوی-قاجاری و نیز در عثمانی بوده است. ظاهراً شیخ‌الاسلام برای اولین بار به‌عنوان یک لقب عالی دینی از حدود قرن چهارم در خراسان معمول شد و به تدریج از غرب تا آناطولی و سرزمین‌های عربی و از شرق تا چین و هند و سیام رواج یافت و صرف‌نظر از اختلاف دیدگاه‌ها در این زمینه، احتمالاً از عصر سلیمان قانونی (حک: 926-974) به صورت یک منصب رسمی دینی درآمد. احتمالاً در آغاز، به‌ویژه در خراسان، شیخ‌الاسلام‌ها، نه صاحبان فتوای رسمی، بلکه مدرسان بزرگ و صاحب‌نفوذ بوده‌اند... در برخی از منابع، برای ابن تیمه این لقب به کار رفته است<ref>بیانلو، حسین، ج28، ص316</ref> که مخالفانی از جمله نویسنده کتاب حاضر، محمد بن احمد مسکه دارد.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۳۹: خط ۳۹:
نویسنده پیش از پرداختن به مباحث اصلی کتاب در مقدمه‌ای کوتاه پاره‌ای از سخنان علمای معاصر و برخی از همفکران [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، نظیر: [[ذهبی، محمد بن احمد|حافظ ذهبی]]، [[تقی‌الدین سبکی]]، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] و برخی دیگر از عالمان سنی را درباره او و انحرافاتش آورده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص21-24</ref>.
نویسنده پیش از پرداختن به مباحث اصلی کتاب در مقدمه‌ای کوتاه پاره‌ای از سخنان علمای معاصر و برخی از همفکران [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، نظیر: [[ذهبی، محمد بن احمد|حافظ ذهبی]]، [[تقی‌الدین سبکی]]، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] و برخی دیگر از عالمان سنی را درباره او و انحرافاتش آورده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص21-24</ref>.


در ادامه در فصل اول تحت عنوان «روش ابن تیمیه در فریب‌کاری و به گمراهی کشیدن»، به مباحث مختلفی از جمله گریز و ظفره رفتن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در بیان برخی مسائل به‌منظور فرار از بازخواست توسط علمای اهل سنت به‌همراه ذکر نمونه‌ مسائلی در این راستا پرداخته شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص55-56</ref>.
در ادامه در فصل اول تحت عنوان «روش ابن تیمیه در فریب‌کاری و به گمراهی کشیدن»، به مباحث مختلفی از جمله گریز و طفره‌رفتن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در بیان برخی مسائل به‌منظور فرار از بازخواست توسط علمای اهل سنت به‌همراه ذکر نمونه‌ مسائلی در این راستا پرداخته شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص55-56</ref>.


فصل دوم، به ستم روا داشتن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] بر مخالفان و تحریف سخنان آنها اختصاص یافته است. نکوهش اشاعره توسط [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و دیدگاه وی راجع به عالمان این مذهب کلامی مانند [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالی]] و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]] و... از مباحث این فصل است<ref>ر.ک: همان، ص79-80</ref>.
فصل دوم، به ستم روا داشتن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] بر مخالفان و تحریف سخنان آنها اختصاص یافته است. نکوهش اشاعره توسط [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و دیدگاه وی راجع به عالمان این مذهب کلامی مانند [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالی]] و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]] و... از مباحث این فصل است<ref>ر.ک: همان، ص79-80</ref>.