۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن بابویه، محمد بن علی' به 'ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'فيالدين' به 'في الدين') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
ناشر در مقدمه کتاب به حدیث «ادرأوا الحدود بالشبهات...» اشاره کرده است. این حدیث شریف مورد اتفاق همه مذاهب اسلامی است و شهرت روایی و فتوایی دارد، بلکه ادعای تواتر آن شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص3</ref>. علمای بزرگ در گذشته تاریخ اسلامی از نصوص احادیث درء که از پیامبر(ص) و ائمه(ع) صادر شده بود، قاعده درء را استخراج کردند تا حوادثی را که با مصادیق مختلف در طول تاریخ اتفاق میافتد، حلوفصل کنند. کتاب حاضر کوششی علمی است که همه آنچه را به این قاعده و حجیت آن در فقه و اصول اسلامی اختصاص دارد، تدریس و حلوفصل میکند. همچنین با بحثی محکم ادعاهای دشمنان اسلام که اسلام عزیز را دین خشونت و شمشیر و الزام و اکراه و قساوت و تندی دانستهاند را باطل میکند<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. | ناشر در مقدمه کتاب به حدیث «ادرأوا الحدود بالشبهات...» اشاره کرده است. این حدیث شریف مورد اتفاق همه مذاهب اسلامی است و شهرت روایی و فتوایی دارد، بلکه ادعای تواتر آن شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص3</ref>. علمای بزرگ در گذشته تاریخ اسلامی از نصوص احادیث درء که از پیامبر(ص) و ائمه(ع) صادر شده بود، قاعده درء را استخراج کردند تا حوادثی را که با مصادیق مختلف در طول تاریخ اتفاق میافتد، حلوفصل کنند. کتاب حاضر کوششی علمی است که همه آنچه را به این قاعده و حجیت آن در فقه و اصول اسلامی اختصاص دارد، تدریس و حلوفصل میکند. همچنین با بحثی محکم ادعاهای دشمنان اسلام که اسلام عزیز را دین خشونت و شمشیر و الزام و اکراه و قساوت و تندی دانستهاند را باطل میکند<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. | ||
قطعاً اسلام دین تساهل و رحمت و عدل است و به ضرر و ضرار راضی نیست و در آن عسر و حرج نیست؛ لکن با تأسف پیروان این دین الهی را بین تشدد و تساهل میبینیم؛ پس گروهی تفریط و گروهی افراط میکنند؛ یعنی دین را به دو گونه تفسیر میکنند. بر چشمانشان عینکی زدهاند که بهوسیله آن دین و پیروانش را مینگرند. برخی معتقدند که در همه امور دین سعه و سهولت وجود دارد. این گروه دین را احکامی جزئی که انسان در طول حیاتش انجام میدهد تصور میکنند؛ پس هرگاه به عسر برمیخورند آن را کلاً کنار میگذارند و شعارشان '''لا إكراه | قطعاً اسلام دین تساهل و رحمت و عدل است و به ضرر و ضرار راضی نیست و در آن عسر و حرج نیست؛ لکن با تأسف پیروان این دین الهی را بین تشدد و تساهل میبینیم؛ پس گروهی تفریط و گروهی افراط میکنند؛ یعنی دین را به دو گونه تفسیر میکنند. بر چشمانشان عینکی زدهاند که بهوسیله آن دین و پیروانش را مینگرند. برخی معتقدند که در همه امور دین سعه و سهولت وجود دارد. این گروه دین را احکامی جزئی که انسان در طول حیاتش انجام میدهد تصور میکنند؛ پس هرگاه به عسر برمیخورند آن را کلاً کنار میگذارند و شعارشان '''لا إكراه في الدين''' (بقره: 156) است. دین برای ایشان شعار است و در سایه آن عمل وجود ندارد و اگر گاه عمل کنند، موافق با طبع آنها بوده است و اعمال دینی آنها از محدوده مواردی که با نفس و آرزو و گرایشانشان تجاوز نمیکند. این گروه در عقایدشان مشابه مرجئه هستند. این همان چیزی است که اصحاب جراید و مقالات در عصر حاضر گمان کردهاند که تساهل در دین را به سستی در واجبات و ارتکاب محرمات تفسیر کردهاند. از سوی دیگر کسانی هستند که معتقد به سختگیری و شدیدترین احتیاطات در دین هستند و بیشترین نکوهش را میکنند تا جایی که احتیاط به وسوسه در اعمال عبادی و غیر آن میانجامد؛ بهطوریکه اگر غیرمسلمانی ایشان را ببیند همانند گریختن اسب از شیر، میگریزد و بینهایت از دین متنفر میشود<ref>ر.ک: همان، ص6-5</ref>. | ||
نویسنده سپس تأکید میکند که ما درصدد شمارش پیروان هریک از این دو تفکر و کسانی که به این بلیه گرفتارند، نیستیم؛ لکن به ادعاهای مدعیان فلسفه و کسانی که دین را متهم کرده، اشاره میکنیم که میگویند: بنای دین بر خشونت و سختگیری است، نه نرمی و سهل گیری. البته این نوع ادعاها اولین ظرفی نیست که در اسلام شکسته شده است، بلکه مانند آن در اعصار گذشته از سوی مدعیان فکر و تمدن که توجهی به دین نداشتهاند، بهویژه مستشرقین صادر شده است. از جمله شبهاتی که نسبت به دین اسلام وارد کردهاند این است: اسلام با شمشیر و خشونت بنیان نهاده شده و خشونت نزد مسلمانان مقدم بر صلح است... علمای دین در قرون متمادی به این گزافه اینگونه پاسخ دادهاند: اسلام در قلوب میلیونها مسلمان شبهقاره هند و شرق دور از فیلیپین و اندونزی، بدون شمشیر نفوذ کرده است. آنها از روی درک و فهم و رشد و هدایت و عقل و تدبیر اسلام آوردند، نه به زور شمشیر و جهاد و شکست و رعب و وحشت. دیگر اینکه جهاد در اسلام دفاعی است، نه هجومی و اشغالی. | نویسنده سپس تأکید میکند که ما درصدد شمارش پیروان هریک از این دو تفکر و کسانی که به این بلیه گرفتارند، نیستیم؛ لکن به ادعاهای مدعیان فلسفه و کسانی که دین را متهم کرده، اشاره میکنیم که میگویند: بنای دین بر خشونت و سختگیری است، نه نرمی و سهل گیری. البته این نوع ادعاها اولین ظرفی نیست که در اسلام شکسته شده است، بلکه مانند آن در اعصار گذشته از سوی مدعیان فکر و تمدن که توجهی به دین نداشتهاند، بهویژه مستشرقین صادر شده است. از جمله شبهاتی که نسبت به دین اسلام وارد کردهاند این است: اسلام با شمشیر و خشونت بنیان نهاده شده و خشونت نزد مسلمانان مقدم بر صلح است... علمای دین در قرون متمادی به این گزافه اینگونه پاسخ دادهاند: اسلام در قلوب میلیونها مسلمان شبهقاره هند و شرق دور از فیلیپین و اندونزی، بدون شمشیر نفوذ کرده است. آنها از روی درک و فهم و رشد و هدایت و عقل و تدبیر اسلام آوردند، نه به زور شمشیر و جهاد و شکست و رعب و وحشت. دیگر اینکه جهاد در اسلام دفاعی است، نه هجومی و اشغالی. |