تاریخ وصاف الحضرة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - ' الدین' به 'الدین')
برچسب: برگردانده‌شده
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۸۲: خط ۸۲:
نویسنده با بررسی شخصیت و کردار خلیفه‌ عباسی، المستعصم بالله، وی را‌ فرمود‌ مغرور و متکبر و غرق در‌ تجملات‌ دانسته از اموال و احتشام و جلال و اقتدار خلیفه سخن می‌گوید و با نگرشی انتقادی چنین‌ می‌نگارد: «با آنکه مفترض الطاعة بود در انواع لهو و لعب‌ که عین بدعت و ضلالت است مستغرق بود‌.»
نویسنده با بررسی شخصیت و کردار خلیفه‌ عباسی، المستعصم بالله، وی را‌ فرمود‌ مغرور و متکبر و غرق در‌ تجملات‌ دانسته از اموال و احتشام و جلال و اقتدار خلیفه سخن می‌گوید و با نگرشی انتقادی چنین‌ می‌نگارد: «با آنکه مفترض الطاعة بود در انواع لهو و لعب‌ که عین بدعت و ضلالت است مستغرق بود‌.»


گاه وصّاف الحضره در پی آن است که دلیل واقعی‌ سقوط بغداد را نیز بیابد، شاید حکایت زیر که دو دیدگاه‌ مغولان و خلیفه عباسی را نشان می‌دهد، بیانگر‌ بخشی‌‌ از این‌ حقیقت باشد: «روزی خلیفه به نماز صبح ایستاد، آیه قل اللهم مالک الملک توتی الملک من تشاء‌ و تنزع‌ الملک ممن تشاء و تذل من تشاء و...را بخواند و تضرع‌ بسیار‌ کرد‌ و بگریست‌ این حال را به سمع ایلخان‌ رساندند...گویند او را از خوردن طعام بازداشته بودند چون سخت ‌‌گرسنه‌ شد از موکلان غذایی طلبید، هلاکو گفت تا طبقی از زر پیش او‌ نهادند‌ و گفتند‌ ایلخان‌ می‌گوید از این طبق تناول کرد! خلیفه گفت: اگر زر را نمی‌توان خورد چرا‌ میان لشگر تفرقه نکردی تا مال و ملک و ملت را از تعرض ما مصون‌ دارد!»
گاه وصّاف الحضره در پی آن است که دلیل واقعی‌ سقوط بغداد را نیز بیابد، شاید حکایت زیر که دو دیدگاه‌ مغولان و خلیفه عباسی را نشان می‌دهد، بیانگر‌ بخشی‌‌ از این‌ حقیقت باشد: «روزی خلیفه به نماز صبح ایستاد، آیه قل اللهم مالک الملک توتی الملک من تشاء‌ و تنزع‌ الملک ممن تشاء و تذل من تشاء و... را بخواند و تضرع‌ بسیار‌ کرد‌ و بگریست‌ این حال را به سمع ایلخان‌ رساندند...گویند او را از خوردن طعام بازداشته بودند چون سخت ‌‌گرسنه‌ شد از موکلان غذایی طلبید، هلاکو گفت تا طبقی از زر پیش او‌ نهادند‌ و گفتند‌ ایلخان‌ می‌گوید از این طبق تناول کرد! خلیفه گفت: اگر زر را نمی‌توان خورد چرا‌ میان لشگر تفرقه نکردی تا مال و ملک و ملت را از تعرض ما مصون‌ دارد!»


گرچه‌ وصّاف مغولان را «سپاهیان خدا» می‌نامد؛ لیکن به ویژگی‌های واقعی این قوم و دلایل پیروزی و شکستشان نیز توجه دارد. وی جنگاوری، بی‌رحمی، جنگ روانی، فنون محاصره و تصرف شهرها، ابرام در رسیدن به‌ هدف، تعقیب دشمنان، بهره‌گیری از اسب‌های گریزپا شمشیرهای بران، دارا بودن دل‌های‌ استوار و محکم، شماره فراوان و امان دادن به‌ تسلیم‌شدگان را از جمله دلایل پیروزی مغولان در جنگ دانسته و غفلت و سرمستی‌ و استغراق‌ در نای و نوش را از اسباب هزیمت ایشان در رویاروی با ممالیک‌ می‌داند.
گرچه‌ وصّاف مغولان را «سپاهیان خدا» می‌نامد؛ لیکن به ویژگی‌های واقعی این قوم و دلایل پیروزی و شکستشان نیز توجه دارد. وی جنگاوری، بی‌رحمی، جنگ روانی، فنون محاصره و تصرف شهرها، ابرام در رسیدن به‌ هدف، تعقیب دشمنان، بهره‌گیری از اسب‌های گریزپا شمشیرهای بران، دارا بودن دل‌های‌ استوار و محکم، شماره فراوان و امان دادن به‌ تسلیم‌شدگان را از جمله دلایل پیروزی مغولان در جنگ دانسته و غفلت و سرمستی‌ و استغراق‌ در نای و نوش را از اسباب هزیمت ایشان در رویاروی با ممالیک‌ می‌داند.
خط ۸۸: خط ۸۸:
مؤلف به نقش و کارکرد ایرانیان در کسوت وزیر و مشاور و دانشمند و عالم در دستگاه ایلخانان‌ توجه‌ کرده‌ ضمن احترام به ایشان وجود چنین افرادی را در کنار مغولان عامل تعدیل خشونت‌های بی‌حدوحصر این‌ قوم و پاسداری از کیان دین و ملت و ملک و رعیت‌ دانسته به مناسبت‌های‌ مختلف‌ زبان به ستایش ایشان‌ می‌گشاید.
مؤلف به نقش و کارکرد ایرانیان در کسوت وزیر و مشاور و دانشمند و عالم در دستگاه ایلخانان‌ توجه‌ کرده‌ ضمن احترام به ایشان وجود چنین افرادی را در کنار مغولان عامل تعدیل خشونت‌های بی‌حدوحصر این‌ قوم و پاسداری از کیان دین و ملت و ملک و رعیت‌ دانسته به مناسبت‌های‌ مختلف‌ زبان به ستایش ایشان‌ می‌گشاید.


وصّاف از خواجه‌نصیرالدین طوسی چنین یاد می‌کند: «مولانا اعظم شارح علوم الاولین و الاخرین نصیر الملة والدین محمد طوسی...»(ص 24) و در جای دیگر‌ وی‌ را‌ «سلطان الحکماء المققین، نصیر الملة‌ والدین‌ طوسی‌» نامیده به شرح خدمات علمی، فرهنگی و اقتصادی وی‌ می‌پردازد.
وصّاف از خواجه‌نصیرالدین طوسی چنین یاد می‌کند: «مولانا اعظم شارح علوم الاولین و الاخرین نصیر الملة و الدین محمد طوسی...»(ص 24) و در جای دیگر‌ وی‌ را‌ «سلطان الحکماء المققین، نصیر الملة‌ و الدین‌ طوسی‌» نامیده به شرح خدمات علمی، فرهنگی و اقتصادی وی‌ می‌پردازد.


همچنین در توصیف خدمات شمس‌الدین محمد بن‌ صاحب دیوان بهاءالدین‌ محمد‌ جوینی می‌نگارد: «صاحب‌ دیوان ممالک بود و در دولت‌ هلاکو‌ که سرتاسر خراسان‌ دستخوش غلبه مغول بود او در حفظ و حراست قواعد دین اسلام اعجاز کرد...آستانش همان‌طور که‌ ملجاء‌ و مأمن‌ فقرا و آحاد رعیت بود پناهگاه سلاطین و ملوک‌ خراسان و عراق و بغداد‌ و شام و روم و ارمن نیز گردید...با این جلالت قدر در تعظیم و تکریم ارباب فضل مبالغه‌ می‌کرد، ازاین‌روی‌ نهال‌ علم و ادب به یمن تربیتش‌ بارور گردید و سایه گسترد و میان افاضل‌ و اراذل‌ و حکیم‌ و جاهل و اصیل و خامل برخلاف امروز امتیازی حاصل‌ شد.»
همچنین در توصیف خدمات شمس‌الدین محمد بن‌ صاحب دیوان بهاءالدین‌ محمد‌ جوینی می‌نگارد: «صاحب‌ دیوان ممالک بود و در دولت‌ هلاکو‌ که سرتاسر خراسان‌ دستخوش غلبه مغول بود او در حفظ و حراست قواعد دین اسلام اعجاز کرد...آستانش همان‌طور که‌ ملجاء‌ و مأمن‌ فقرا و آحاد رعیت بود پناهگاه سلاطین و ملوک‌ خراسان و عراق و بغداد‌ و شام و روم و ارمن نیز گردید...با این جلالت قدر در تعظیم و تکریم ارباب فضل مبالغه‌ می‌کرد، ازاین‌روی‌ نهال‌ علم و ادب به یمن تربیتش‌ بارور گردید و سایه گسترد و میان افاضل‌ و اراذل‌ و حکیم‌ و جاهل و اصیل و خامل برخلاف امروز امتیازی حاصل‌ شد.»
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
وصّاف پس از مقدمه‌ای کوتاه به شرح حوادث بقیه‌ سلطنت غازان پرداخته از لشکرکشی وی به شام و مصر و آمدورفت رسولان دو طرف و سرانجام از شکست وی‌ از شامیان سخن‌ می‌گوید شامیان به‌ فرماندهی ملک ناصر در مرج صفر در اواخر سال‌ 702ق توانستند سپاه غازان را شکست داده ده هزار تن از ایشان را به‌ اسارت‌ خود درآوردند.
وصّاف پس از مقدمه‌ای کوتاه به شرح حوادث بقیه‌ سلطنت غازان پرداخته از لشکرکشی وی به شام و مصر و آمدورفت رسولان دو طرف و سرانجام از شکست وی‌ از شامیان سخن‌ می‌گوید شامیان به‌ فرماندهی ملک ناصر در مرج صفر در اواخر سال‌ 702ق توانستند سپاه غازان را شکست داده ده هزار تن از ایشان را به‌ اسارت‌ خود درآوردند.


شکست غازان از شامیان باعث شد تا جمع‌آوری‌‌ اموال‌ و نقود و قطع‌ مواجب و وظایف برای تدارک جنگی‌ دیگر صورت گیرد و مقرری وصّاف نیز از این امر استثناء نگردید مؤلف‌ باشکوه از چنین اوضاعی می‌نویسد: «غازان محمود پادشاه اسلام برای‌ تسخیر‌ مصر‌ مسافتی بدین درازی می‌پیماید ولی بیچارگان خطه‌ شیراز را از نظر انداخته تا پایمال سپاه بیگانه گردند‌ و ‌‌جان‌ و مالشان به غارت رود.» وصّاف‌ همچنین تأکید می‌کند که اصلاحات و «قانون‌نامه‌‌ غازان‌» از‌ مخترعات ضمیر انور مخدوم جهانیان‌ رشید الحقّ والدین عزّ نصر بود».
شکست غازان از شامیان باعث شد تا جمع‌آوری‌‌ اموال‌ و نقود و قطع‌ مواجب و وظایف برای تدارک جنگی‌ دیگر صورت گیرد و مقرری وصّاف نیز از این امر استثناء نگردید مؤلف‌ باشکوه از چنین اوضاعی می‌نویسد: «غازان محمود پادشاه اسلام برای‌ تسخیر‌ مصر‌ مسافتی بدین درازی می‌پیماید ولی بیچارگان خطه‌ شیراز را از نظر انداخته تا پایمال سپاه بیگانه گردند‌ و ‌‌جان‌ و مالشان به غارت رود.» وصّاف‌ همچنین تأکید می‌کند که اصلاحات و «قانون‌نامه‌‌ غازان‌» از‌ مخترعات ضمیر انور مخدوم جهانیان‌ رشید الحقّ و الدین عزّ نصر بود».


مؤلف همچنین با‌ گذری اجمالی به شرح احوال‌ ملوک ایگ و احوال آنان، ذکر نسب ملوک شبانکاره‌ و پادشاهی آنان، ذکر فتح‌ کرمان‌ و چگونگی احوال آن، وضع قانون ممالک فارس، فتح سومنات و نهایت کار قید و پرداخته می‌نویسد: «غازان در حدود قزوین هنگام‌ نماز عصر روز یکشنبه یازدهم شوال‌[سال 703ق ‌] وفات یافت».
مؤلف همچنین با‌ گذری اجمالی به شرح احوال‌ ملوک ایگ و احوال آنان، ذکر نسب ملوک شبانکاره‌ و پادشاهی آنان، ذکر فتح‌ کرمان‌ و چگونگی احوال آن، وضع قانون ممالک فارس، فتح سومنات و نهایت کار قید و پرداخته می‌نویسد: «غازان در حدود قزوین هنگام‌ نماز عصر روز یکشنبه یازدهم شوال‌[سال 703ق ‌] وفات یافت».
خط ۲۲۸: خط ۲۲۸:
[[وصّاف الحضرة]]
[[وصّاف الحضرة]]


[[تاریخ جهانگشاى جوینى]]
[[وصف وصاف؛ گزینشی از تاریخ وصاف]]
 


[[تاریخ جهانگشاى جوینى (دنیای کتاب)]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ ایران]]
[[رده: تاریخ ایران]]