پرش به محتوا

شیعه در حدیث دیگران: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بهاءالدين خرمشاهى' به 'بهاءالدين خرمشاهى'
جز (جایگزینی متن - 'محمدباقر داماد' به 'محمدباقر داماد')
جز (جایگزینی متن - 'بهاءالدين خرمشاهى' به 'بهاءالدين خرمشاهى')
خط ۷۹: خط ۷۹:
در مقاله چهارم كه توسط «ج. م. ويكنز» نوشته شده و به قلم [[انوشه، حسن|حسن انوشه]] ترجمه گرديده است، ضمن بررسى گزارش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] در باره سقوط بغداد، به گزارش [[ابن عبری، غریغوریوس بن هارون|ابن العبرى]] در باره اين سقوط و كيفيت سقوط بغداد از تقرير خواجه نصيرالدين نيز اشاره گرديده است <ref>همان، ص 141</ref>.
در مقاله چهارم كه توسط «ج. م. ويكنز» نوشته شده و به قلم [[انوشه، حسن|حسن انوشه]] ترجمه گرديده است، ضمن بررسى گزارش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] در باره سقوط بغداد، به گزارش [[ابن عبری، غریغوریوس بن هارون|ابن العبرى]] در باره اين سقوط و كيفيت سقوط بغداد از تقرير خواجه نصيرالدين نيز اشاره گرديده است <ref>همان، ص 141</ref>.


مقاله پنجم، كه به قلم [[ایزوتسو، توشیهیکو|توشيهيكو ايزوتسو]] نوشته شده و توسط بهاءالدين خرمشاهى ترجمه گرديده است، به بحث پيرامون فلسفه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، اختصاص يافته است <ref>همان، ص 167</ref>.
مقاله پنجم، كه به قلم [[ایزوتسو، توشیهیکو|توشيهيكو ايزوتسو]] نوشته شده و توسط [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]] ترجمه گرديده است، به بحث پيرامون فلسفه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، اختصاص يافته است <ref>همان، ص 167</ref>.


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|محمدباقر داماد]]، مشهور به [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (م 1041 / 1631) يكى از برجسته‌ترين چهره‌هاى تاريخ فلسفه اسلامى در دوره صفوى است. لقب افتخارآميزى كه بدان شهره شده؛ يعنى معلم ثالث، بر شهرت عظيم بى‌معارضى دلالت دارد كه وى در حوزه فلسفى شيعى ايران، از آن برخوردار گرديده است. به عقيده نويسنده، اين لقب بيش از هر چيز ديگر، حكايت از آن دارد كه وى در مقام يك فيلسوف اسلامى، در روزگار خود و از آن پس، از چه قدر و منزلت بلندى بهره‌مند بوده است <ref>همان، ص 167</ref>.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|محمدباقر داماد]]، مشهور به [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (م 1041 / 1631) يكى از برجسته‌ترين چهره‌هاى تاريخ فلسفه اسلامى در دوره صفوى است. لقب افتخارآميزى كه بدان شهره شده؛ يعنى معلم ثالث، بر شهرت عظيم بى‌معارضى دلالت دارد كه وى در حوزه فلسفى شيعى ايران، از آن برخوردار گرديده است. به عقيده نويسنده، اين لقب بيش از هر چيز ديگر، حكايت از آن دارد كه وى در مقام يك فيلسوف اسلامى، در روزگار خود و از آن پس، از چه قدر و منزلت بلندى بهره‌مند بوده است <ref>همان، ص 167</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش