پرش به محتوا

مسروق بن اجدع: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نه‏اى' به 'نه‌‏اى'
جز (جایگزینی متن - 'صلّى اللّه علیه و آله' به 'صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله')
جز (جایگزینی متن - 'نه‏اى' به 'نه‌‏اى')
خط ۵۴: خط ۵۴:
او متهم شده كه از [[امام علی علیه‌السلام|امیرمؤمنان علیه‌السّلام]] فاصله گرفته بود. [[ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابى‌الحدید]] درباره او و اسود بن یزید و نیز مرّه همدانى و شعبى، سخنى دارد كه به تفصیل عین آن را نقل می‌كنیم. او می‌گوید: «شیخ ما [[اسکافی، محمد بن عبدالله|ابوجعفر اسكافى]](رحمةاللّه‌علیه) ذكر كرده و من خود این مطلب را در كتاب «الغارات» ابراهیم بن هلال ثقفى یافته‌‏ام كه در كوفه با اینكه غلبه با تشیع بود، در میان فقها كسانى بودند كه با على خصومت می‌ورزیدند و او را دشمن می‌داشتند؛ از جمله آنان مرّه همدانى است. ابونعیم فضل بن دكین از فطر بن خلیفه روایت كرده كه: از مرّه شنیدم می‌گفت: اگر على شترى بود كه صاحبانش با او آب از چاه می‌كشیدند از آنچه بود برایش بهتر بود. از عمرو بن مرّه روایت شده كه: به مرّه گفتند: تو چگونه از فرمان على سر باز زدى؟ گفت: قبل از دوره ما داراى سابقه خوبى بود، ولى ما به بدى‏هاى او دچار شدیم.  
او متهم شده كه از [[امام علی علیه‌السلام|امیرمؤمنان علیه‌السّلام]] فاصله گرفته بود. [[ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابى‌الحدید]] درباره او و اسود بن یزید و نیز مرّه همدانى و شعبى، سخنى دارد كه به تفصیل عین آن را نقل می‌كنیم. او می‌گوید: «شیخ ما [[اسکافی، محمد بن عبدالله|ابوجعفر اسكافى]](رحمةاللّه‌علیه) ذكر كرده و من خود این مطلب را در كتاب «الغارات» ابراهیم بن هلال ثقفى یافته‌‏ام كه در كوفه با اینكه غلبه با تشیع بود، در میان فقها كسانى بودند كه با على خصومت می‌ورزیدند و او را دشمن می‌داشتند؛ از جمله آنان مرّه همدانى است. ابونعیم فضل بن دكین از فطر بن خلیفه روایت كرده كه: از مرّه شنیدم می‌گفت: اگر على شترى بود كه صاحبانش با او آب از چاه می‌كشیدند از آنچه بود برایش بهتر بود. از عمرو بن مرّه روایت شده كه: به مرّه گفتند: تو چگونه از فرمان على سر باز زدى؟ گفت: قبل از دوره ما داراى سابقه خوبى بود، ولى ما به بدى‏هاى او دچار شدیم.  


ابن دكین از حسن بن صالح روایت می‌كند كه گفت: ابوصادق بر مرّه همدانى نماز نخواند، و در زمان حیاتش گفته بود: به خدا سوگند سقف خانه‏‌اى بر سر من و او سایه نمى‌‏افكند. كنایه از اینكه ما با هم در یك جا نمى‌‏توانیم جمع شویم. او می‌گوید: چون مرّه وفات یافت عمرو بن شرحبیل در تشییع جنازه او حاضر نشد و گفت: در تشییع او حاضر نمى‌‏شوم؛ زیرا او از على بن ابى‌طالب كینه‏اى به دل داشت. ابراهیم بن هلال می‌گوید: مسعودى از طریق عبداللّه بن نمیر همین حدیث را برایمان نقل كرد. او می‌گوید: عبداللّه بن نمیر پس از نقل حدیث گفت: من نیز چنین هستم؛ به خدا سوگند اگر كسى بمیرد در حالى كه از على علیه‌السّلام كینه‏اى به دل داشته باشد در تشییع جنازه او حاضر نخواهم شد و بر جنازه‌‏اش نماز نخواهم خواند».
ابن دكین از حسن بن صالح روایت می‌كند كه گفت: ابوصادق بر مرّه همدانى نماز نخواند، و در زمان حیاتش گفته بود: به خدا سوگند سقف خانه‏‌اى بر سر من و او سایه نمى‌‏افكند. كنایه از اینكه ما با هم در یك جا نمى‌‏توانیم جمع شویم. او می‌گوید: چون مرّه وفات یافت عمرو بن شرحبیل در تشییع جنازه او حاضر نشد و گفت: در تشییع او حاضر نمى‌‏شوم؛ زیرا او از على بن ابى‌طالب كینه‌‏اى به دل داشت. ابراهیم بن هلال می‌گوید: مسعودى از طریق عبداللّه بن نمیر همین حدیث را برایمان نقل كرد. او می‌گوید: عبداللّه بن نمیر پس از نقل حدیث گفت: من نیز چنین هستم؛ به خدا سوگند اگر كسى بمیرد در حالى كه از على علیه‌السّلام كینه‌‏اى به دل داشته باشد در تشییع جنازه او حاضر نخواهم شد و بر جنازه‌‏اش نماز نخواهم خواند».


ابن ابى‌الحدید سپس می‌گوید: «یكى دیگر از آنان اسود بن یزید و دیگرى مسروق بن اجدع است. سلمة بن كهیل روایت می‌كند: آن دو، به خانه برخى از زنان پیامبر صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله رفت و آمد داشتند و درباره على علیه‌السّلام بد می‌گفتند. كه در این میان، اسود بر همین اعتقاد مرد، ولى مسروق نمرد مگر آنكه حالت او عوض شد و طورى شد كه پس از هر نماز كه به جا می‌آورد، به روان پاك على بن ابى‌طالب علیه‌السّلام درود می‌فرستاد و این به علت حدیثى بود كه از عایشه در فضیلت حضرت شنیده بود.
ابن ابى‌الحدید سپس می‌گوید: «یكى دیگر از آنان اسود بن یزید و دیگرى مسروق بن اجدع است. سلمة بن كهیل روایت می‌كند: آن دو، به خانه برخى از زنان پیامبر صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله رفت و آمد داشتند و درباره على علیه‌السّلام بد می‌گفتند. كه در این میان، اسود بر همین اعتقاد مرد، ولى مسروق نمرد مگر آنكه حالت او عوض شد و طورى شد كه پس از هر نماز كه به جا می‌آورد، به روان پاك على بن ابى‌طالب علیه‌السّلام درود می‌فرستاد و این به علت حدیثى بود كه از عایشه در فضیلت حضرت شنیده بود.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
اما آن كسى كه در مصر وفات یافته احتمالا عكّى- از دوستان معاویه- است و آن كسى كه مأمور جمع‏آورى زكات بود و بر سلسله گمارده شده بود ممكن است ابن وائل باشد. و اللّه العالم اما اینكه او را از فرماندهان لشكر ابن زیاد به شمار آورده‏اند- بنابر آنچه در «مسترشد» آمده است- كاملا بى‏اساس می‌نماید، چه اینكه او مسروق بن وائل حضرمى، از لشكریان كوفه است كه براى جنگ با حسین بن على علیه‌السّلام در كربلا بسیج شده بودند. ابومخنف از عطاء بن سائب از عبدالجبار بن وائل حضرمى از برادرش مسروق بن وائل نقل كرده است كه گفت: «در صف اول سپاهى بودم كه براى نبرد با حسین به راه افتاده بود؛ با خود گفتم: اگر در صف اول باشم شاید سر حسین نصیب من گردد و بدین وسیله جایگاهى نزد عبیداللّه بن زیاد بیابم ...». او زمان پیامبر صلّى اللّه علیه و اله را درك كرده بود و با گروهى از مردم حضرموت خدمت رسیده بود.
اما آن كسى كه در مصر وفات یافته احتمالا عكّى- از دوستان معاویه- است و آن كسى كه مأمور جمع‏آورى زكات بود و بر سلسله گمارده شده بود ممكن است ابن وائل باشد. و اللّه العالم اما اینكه او را از فرماندهان لشكر ابن زیاد به شمار آورده‏اند- بنابر آنچه در «مسترشد» آمده است- كاملا بى‏اساس می‌نماید، چه اینكه او مسروق بن وائل حضرمى، از لشكریان كوفه است كه براى جنگ با حسین بن على علیه‌السّلام در كربلا بسیج شده بودند. ابومخنف از عطاء بن سائب از عبدالجبار بن وائل حضرمى از برادرش مسروق بن وائل نقل كرده است كه گفت: «در صف اول سپاهى بودم كه براى نبرد با حسین به راه افتاده بود؛ با خود گفتم: اگر در صف اول باشم شاید سر حسین نصیب من گردد و بدین وسیله جایگاهى نزد عبیداللّه بن زیاد بیابم ...». او زمان پیامبر صلّى اللّه علیه و اله را درك كرده بود و با گروهى از مردم حضرموت خدمت رسیده بود.


اما دفاع مسروق بن اجدع از عثمان شاید تنها به خاطر حفظ وحدت و عدم تفرقه بوده است نه اینكه به عثمان عقیده‏اى داشته باشد؛ از این روست كه گفته‌‏اند: او از ابوبكر، عمر، على، ابن مسعود و أبىّ بن كعب نقل روایت كرده، ولى از عثمان چیزى نقل نكرده است. نیز گرامى داشتن عایشه فقط به خاطر احترام پیامبر صلّى اللّه علیه و اله بوده است و گرنه خود یكى از معترضان بر عایشه به خاطر ناهمگونى موضعش نسبت به عثمان است. ابن سعد از اعمش از خیثمه از مسروق نقل كرده است: «عایشه به هنگام كشته شدن عثمان گفت: او را بسان جامه‏اى پاكیزه رها كردید، سپس او را پیش آوردید تا همچون گوسفندى ذبح كنید؛ آیا امكان نداشت این كارها پیش از این صورت می‌گرفت؟! مسروق به او گفت: این كرده توست؛ تو بودى كه به مردم نوشتى و آنان را علیه عثمان شوراندى!! ولى عایشه به گونه‏اى حالت گرفت كه گویى خود سبب نبوده است».
اما دفاع مسروق بن اجدع از عثمان شاید تنها به خاطر حفظ وحدت و عدم تفرقه بوده است نه اینكه به عثمان عقیده‏اى داشته باشد؛ از این روست كه گفته‌‏اند: او از ابوبكر، عمر، على، ابن مسعود و أبىّ بن كعب نقل روایت كرده، ولى از عثمان چیزى نقل نكرده است. نیز گرامى داشتن عایشه فقط به خاطر احترام پیامبر صلّى اللّه علیه و اله بوده است و گرنه خود یكى از معترضان بر عایشه به خاطر ناهمگونى موضعش نسبت به عثمان است. ابن سعد از اعمش از خیثمه از مسروق نقل كرده است: «عایشه به هنگام كشته شدن عثمان گفت: او را بسان جامه‏اى پاكیزه رها كردید، سپس او را پیش آوردید تا همچون گوسفندى ذبح كنید؛ آیا امكان نداشت این كارها پیش از این صورت می‌گرفت؟! مسروق به او گفت: این كرده توست؛ تو بودى كه به مردم نوشتى و آنان را علیه عثمان شوراندى!! ولى عایشه به گونه‌‏اى حالت گرفت كه گویى خود سبب نبوده است».


شگفت آنكه مامقانى، مسروق بن اجدع را یك‌بار به عنوان یكى از زهّاد هشت‏گانه آورده و او را نكوهش كرده است و در جاى دیگر از او به همدانى كوفى نام برده و از جمله بزرگان و فقها شمرده و او را توثیق كرده است. تسترى بر او اعتراض كرده كه این دو، یكى هستند، دلیلى براى فرق گذاشتن در شخصیت و توصیف او وجود ندارد.  
شگفت آنكه مامقانى، مسروق بن اجدع را یك‌بار به عنوان یكى از زهّاد هشت‏گانه آورده و او را نكوهش كرده است و در جاى دیگر از او به همدانى كوفى نام برده و از جمله بزرگان و فقها شمرده و او را توثیق كرده است. تسترى بر او اعتراض كرده كه این دو، یكى هستند، دلیلى براى فرق گذاشتن در شخصیت و توصیف او وجود ندارد.