۱۰۵٬۴۵۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تهام' به 'تهام') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'انهاى' به 'انهاى') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
او متهم شده كه از [[امام علی علیهالسلام|امیرمؤمنان علیهالسّلام]] فاصله گرفته بود. [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابىالحدید]] درباره او و اسود بن یزید و نیز مرّه همدانى و شعبى، سخنى دارد كه به تفصیل عین آن را نقل میكنیم. او میگوید: «شیخ ما [[اسکافی، محمد بن عبدالله|ابوجعفر اسكافى]](رحمةاللّهعلیه) ذكر كرده و من خود این مطلب را در كتاب «الغارات» ابراهیم بن هلال ثقفى یافتهام كه در كوفه با اینكه غلبه با تشیع بود، در میان فقها كسانى بودند كه با على خصومت میورزیدند و او را دشمن میداشتند؛ از جمله آنان مرّه همدانى است. ابونعیم فضل بن دكین از فطر بن خلیفه روایت كرده كه: از مرّه شنیدم میگفت: اگر على شترى بود كه صاحبانش با او آب از چاه میكشیدند از آنچه بود برایش بهتر بود. از عمرو بن مرّه روایت شده كه: به مرّه گفتند: تو چگونه از فرمان على سر باز زدى؟ گفت: قبل از دوره ما داراى سابقه خوبى بود، ولى ما به بدىهاى او دچار شدیم. | او متهم شده كه از [[امام علی علیهالسلام|امیرمؤمنان علیهالسّلام]] فاصله گرفته بود. [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابىالحدید]] درباره او و اسود بن یزید و نیز مرّه همدانى و شعبى، سخنى دارد كه به تفصیل عین آن را نقل میكنیم. او میگوید: «شیخ ما [[اسکافی، محمد بن عبدالله|ابوجعفر اسكافى]](رحمةاللّهعلیه) ذكر كرده و من خود این مطلب را در كتاب «الغارات» ابراهیم بن هلال ثقفى یافتهام كه در كوفه با اینكه غلبه با تشیع بود، در میان فقها كسانى بودند كه با على خصومت میورزیدند و او را دشمن میداشتند؛ از جمله آنان مرّه همدانى است. ابونعیم فضل بن دكین از فطر بن خلیفه روایت كرده كه: از مرّه شنیدم میگفت: اگر على شترى بود كه صاحبانش با او آب از چاه میكشیدند از آنچه بود برایش بهتر بود. از عمرو بن مرّه روایت شده كه: به مرّه گفتند: تو چگونه از فرمان على سر باز زدى؟ گفت: قبل از دوره ما داراى سابقه خوبى بود، ولى ما به بدىهاى او دچار شدیم. | ||
ابن دكین از حسن بن صالح روایت میكند كه گفت: ابوصادق بر مرّه همدانى نماز نخواند، و در زمان حیاتش گفته بود: به خدا سوگند سقف | ابن دكین از حسن بن صالح روایت میكند كه گفت: ابوصادق بر مرّه همدانى نماز نخواند، و در زمان حیاتش گفته بود: به خدا سوگند سقف خانهاى بر سر من و او سایه نمىافكند. كنایه از اینكه ما با هم در یك جا نمىتوانیم جمع شویم. او میگوید: چون مرّه وفات یافت عمرو بن شرحبیل در تشییع جنازه او حاضر نشد و گفت: در تشییع او حاضر نمىشوم؛ زیرا او از على بن ابىطالب كینهاى به دل داشت. ابراهیم بن هلال میگوید: مسعودى از طریق عبداللّه بن نمیر همین حدیث را برایمان نقل كرد. او میگوید: عبداللّه بن نمیر پس از نقل حدیث گفت: من نیز چنین هستم؛ به خدا سوگند اگر كسى بمیرد در حالى كه از على علیهالسّلام كینهاى به دل داشته باشد در تشییع جنازه او حاضر نخواهم شد و بر جنازهاش نماز نخواهم خواند». | ||
ابن ابىالحدید سپس میگوید: «یكى دیگر از آنان اسود بن یزید و دیگرى مسروق بن اجدع است. سلمة بن كهیل روایت میكند: آن دو، به خانه برخى از زنان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله رفت و آمد داشتند و درباره على علیهالسّلام بد میگفتند. كه در این میان، اسود بر همین اعتقاد مرد، ولى مسروق نمرد مگر آنكه حالت او عوض شد و طورى شد كه پس از هر نماز كه به جا میآورد، به روان پاك على بن ابىطالب علیهالسّلام درود میفرستاد و این به علت حدیثى بود كه از عایشه در فضیلت حضرت شنیده بود. | ابن ابىالحدید سپس میگوید: «یكى دیگر از آنان اسود بن یزید و دیگرى مسروق بن اجدع است. سلمة بن كهیل روایت میكند: آن دو، به خانه برخى از زنان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله رفت و آمد داشتند و درباره على علیهالسّلام بد میگفتند. كه در این میان، اسود بر همین اعتقاد مرد، ولى مسروق نمرد مگر آنكه حالت او عوض شد و طورى شد كه پس از هر نماز كه به جا میآورد، به روان پاك على بن ابىطالب علیهالسّلام درود میفرستاد و این به علت حدیثى بود كه از عایشه در فضیلت حضرت شنیده بود. |