پرش به محتوا

مسروق بن اجدع: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'ته‏اند' به 'ته‌‏اند'
جز (جایگزینی متن - 'مى‏' به 'مى‌‏')
جز (جایگزینی متن - 'ته‏اند' به 'ته‌‏اند')
خط ۷۳: خط ۷۳:


==وثاقت مسروق==
==وثاقت مسروق==
این بود آنچه درباره این مرد گفته‏اند و خواسته‏اند از این راه، موضع او را نسبت به خاندان اهل بیت مورد خدشه قرار دهند. اكنون به بررسى و میزان صحت این گفته‏ها می‌پردازیم:
این بود آنچه درباره این مرد گفته‌‏اند و خواسته‌‏اند از این راه، موضع او را نسبت به خاندان اهل بیت مورد خدشه قرار دهند. اكنون به بررسى و میزان صحت این گفته‏ها می‌پردازیم:


اما مسأله كوتاهى مسروق در حق حضرت و عدم حضور در جنگ‏ها- بنا به روایتى از شعبى- یا تخلف از حضور در جنگ صفین - بنابر نقل طبرى امامى- كاملا با گفتار تمامى ارباب تراجم و شرح حال نویسان كه بر حضور او در تمام جنگ‏هاى حضرت تصریح دارند، منافات دارد. ابن حجر عسقلانى می‌گوید:
اما مسأله كوتاهى مسروق در حق حضرت و عدم حضور در جنگ‏ها- بنا به روایتى از شعبى- یا تخلف از حضور در جنگ صفین - بنابر نقل طبرى امامى- كاملا با گفتار تمامى ارباب تراجم و شرح حال نویسان كه بر حضور او در تمام جنگ‏هاى حضرت تصریح دارند، منافات دارد. ابن حجر عسقلانى می‌گوید:


«وكیع و دیگران گفته‏اند: مسروق از حضور در هیچ یك از جنگ‏هاى على سر باز نزد».
«وكیع و دیگران گفته‌‏اند: مسروق از حضور در هیچ یك از جنگ‏هاى على سر باز نزد».


ابن سعد از محمد بن منتشر از مسروق بن اجدع نقل می‌كند كه گفت: «در روزهاى حكمیت چادر من در كنار چادر ابوموسى اشعرى بود؛ گروهى از سپاهیان، شبانه به لشكر معاویه می‌پیوستند؛ ابوموسى به هنگام صبح دامن خیمه‏اش را بالا زد و گفت: اى مسروق! فرمانروایى آن است كه با توطئه به دست آمده باشد و پادشاهى آن است كه با زور شمشیر فراهم گردیده باشد».
ابن سعد از محمد بن منتشر از مسروق بن اجدع نقل می‌كند كه گفت: «در روزهاى حكمیت چادر من در كنار چادر ابوموسى اشعرى بود؛ گروهى از سپاهیان، شبانه به لشكر معاویه می‌پیوستند؛ ابوموسى به هنگام صبح دامن خیمه‏اش را بالا زد و گفت: اى مسروق! فرمانروایى آن است كه با توطئه به دست آمده باشد و پادشاهى آن است كه با زور شمشیر فراهم گردیده باشد».
خط ۸۳: خط ۸۳:
خطیب می‌گوید: «مسروق از كسانى است كه در جنگ على علیه‌السّلام با خوارج در نهروان حضور داشت. از ابن ابى‌لیلى روایت می‌كند كه گفت: مسروق در جنگ نهروان در كنار على علیه‌السّلام شركت جست، و- می‌گوید:- حضرت وقتى جنگ را به پایان رسانید، برخاسته و با «قدومى» كه در دست داشت به درى كوبید و فرمود: صدق اللّه و رسوله؛ راست آمد آنچه خدا و رسولش مرا خبر دادند».
خطیب می‌گوید: «مسروق از كسانى است كه در جنگ على علیه‌السّلام با خوارج در نهروان حضور داشت. از ابن ابى‌لیلى روایت می‌كند كه گفت: مسروق در جنگ نهروان در كنار على علیه‌السّلام شركت جست، و- می‌گوید:- حضرت وقتى جنگ را به پایان رسانید، برخاسته و با «قدومى» كه در دست داشت به درى كوبید و فرمود: صدق اللّه و رسوله؛ راست آمد آنچه خدا و رسولش مرا خبر دادند».


به نظر می‌رسد روایت یاد شده از شعبى همچون روایات دیگر منسوب به او است؛ چون از او نقل شده كه گفت: «در جنگ جمل از صحابه جز على و عمّار و طلحه و زبیر، كس دیگرى حضور نداشت». گفته‏اند:- اگر این روایت صحیح باشد- از بزرگ‏ترین دروغ‏هاى ساخته و پرداخته اوست؛ ولى این روایت را ظاهرا به دروغ به او بسته‏اند؛ زیرا او تنها كسى است كه كوتاهى مردم مدینه در حق على علیه‌السّلام را- هنگامى كه براى جنگ جمل به پا خاست- گوشزد كرده است، می‌گوید: «در این فتنه (جنگ جمل) جز شش نفر از بدریون، بقیه حضور نداشتند كه ابوهیثم بن تیهان و خزیمة بن ثابت ذوالشهادتین و چند نفر دیگر از جمله حاضران بودند».
به نظر می‌رسد روایت یاد شده از شعبى همچون روایات دیگر منسوب به او است؛ چون از او نقل شده كه گفت: «در جنگ جمل از صحابه جز على و عمّار و طلحه و زبیر، كس دیگرى حضور نداشت». گفته‌‏اند:- اگر این روایت صحیح باشد- از بزرگ‏ترین دروغ‏هاى ساخته و پرداخته اوست؛ ولى این روایت را ظاهرا به دروغ به او بسته‌‏اند؛ زیرا او تنها كسى است كه كوتاهى مردم مدینه در حق على علیه‌السّلام را- هنگامى كه براى جنگ جمل به پا خاست- گوشزد كرده است، می‌گوید: «در این فتنه (جنگ جمل) جز شش نفر از بدریون، بقیه حضور نداشتند كه ابوهیثم بن تیهان و خزیمة بن ثابت ذوالشهادتین و چند نفر دیگر از جمله حاضران بودند».


اما اینكه گفته‏اند: در جنگ صفین بین دو لشكر ایستاد و مردم را از یارى امیرمؤمنان علیه‌السّلام باز می‌داشت و این آیه را خواند كه: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِیماً» از چند جهت در آن اشتباه صورت گرفته است:
اما اینكه گفته‌‏اند: در جنگ صفین بین دو لشكر ایستاد و مردم را از یارى امیرمؤمنان علیه‌السّلام باز می‌داشت و این آیه را خواند كه: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِیماً» از چند جهت در آن اشتباه صورت گرفته است:


اولا: این ماجرا با اینكه گفته‏اند: مسروق در جنگ صفین با تعدادى از كوفیان‏ حضور نیافت و همراه مرّه به قزوین رفت، سازگار نیست. آرى، اگر این حدیث صحیح باشد، بایستى درباره مسروق نامى باشد كه جدا از فرد مورد بحث است؛ او مسروق عكّى است و صرفا پیامبر را دیده است؛ در دربار معاویه می‌زیست و او را بر سرپیچى از امیرمؤمنان علیه‌السّلام تشویق می‌كرد.  
اولا: این ماجرا با اینكه گفته‌‏اند: مسروق در جنگ صفین با تعدادى از كوفیان‏ حضور نیافت و همراه مرّه به قزوین رفت، سازگار نیست. آرى، اگر این حدیث صحیح باشد، بایستى درباره مسروق نامى باشد كه جدا از فرد مورد بحث است؛ او مسروق عكّى است و صرفا پیامبر را دیده است؛ در دربار معاویه می‌زیست و او را بر سرپیچى از امیرمؤمنان علیه‌السّلام تشویق می‌كرد.  


ثانیا: این ماجرا و تلاوت آیه مربوط به ابوموسى اشعرى است كه وقتى فرستادگان امام آمدند تا مردم را براى شركت در جنگ جمل بسیج كنند، كوفیان را از شركت در جنگ همراه امیرمؤمنان علیه-السّلام باز می‌داشت، نه مسروق. این موضوع را طبرى در حوادث سال 36 آورده و بخشى از سخنان ابوموسى در آنجا چنین است:
ثانیا: این ماجرا و تلاوت آیه مربوط به ابوموسى اشعرى است كه وقتى فرستادگان امام آمدند تا مردم را براى شركت در جنگ جمل بسیج كنند، كوفیان را از شركت در جنگ همراه امیرمؤمنان علیه-السّلام باز می‌داشت، نه مسروق. این موضوع را طبرى در حوادث سال 36 آورده و بخشى از سخنان ابوموسى در آنجا چنین است:
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
كشى از فضل بن شاذان روایت كرده است كه گفت: «مسروق مأمور جمع‏آورى مالیات براى معاویه بود و با همین شغل در مكانى پایین‏تر از شهر واسط كه كنار دجله است و به آن رصافه می‌گویند مرد و قبرش آنجا است».
كشى از فضل بن شاذان روایت كرده است كه گفت: «مسروق مأمور جمع‏آورى مالیات براى معاویه بود و با همین شغل در مكانى پایین‏تر از شهر واسط كه كنار دجله است و به آن رصافه می‌گویند مرد و قبرش آنجا است».


این، همه گزارشى است كه در این باره گفته‏اند، ولى نمى‌‏توان آن را پذیرفت، چه اینكه با واقع تاریخ سازگار نیست، زیرا:
این، همه گزارشى است كه در این باره گفته‌‏اند، ولى نمى‌‏توان آن را پذیرفت، چه اینكه با واقع تاریخ سازگار نیست، زیرا:


اولا: اگر آن دو سالى كه زیاد او را بر سلسله گمارده بود، دو سال آخر زندگى مسروق باشد؛ چون با همان شغل از دنیا رفت، باید بعد از سال 60 باشد و این با هلاكت زیاد در سال 53 كه از نظر تاریخ نگاران امرى مسلم است، هماهنگى ندارد! از این رو این مسروق احتمالا كسى غیر از مسروق بن اجدع، متوفاى 63 است و احتمالا مسروق بن وائل حضرمى یا عكّى یا غیر از این دو است.
اولا: اگر آن دو سالى كه زیاد او را بر سلسله گمارده بود، دو سال آخر زندگى مسروق باشد؛ چون با همان شغل از دنیا رفت، باید بعد از سال 60 باشد و این با هلاكت زیاد در سال 53 كه از نظر تاریخ نگاران امرى مسلم است، هماهنگى ندارد! از این رو این مسروق احتمالا كسى غیر از مسروق بن اجدع، متوفاى 63 است و احتمالا مسروق بن وائل حضرمى یا عكّى یا غیر از این دو است.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
اما آن كسى كه در مصر وفات یافته احتمالا عكّى- از دوستان معاویه- است و آن كسى كه مأمور جمع‏آورى زكات بود و بر سلسله گمارده شده بود ممكن است ابن وائل باشد. و اللّه العالم اما اینكه او را از فرماندهان لشكر ابن زیاد به شمار آورده‏اند- بنابر آنچه در «مسترشد» آمده است- كاملا بى‏اساس می‌نماید، چه اینكه او مسروق بن وائل حضرمى، از لشكریان كوفه است كه براى جنگ با حسین بن على علیه‌السّلام در كربلا بسیج شده بودند. ابومخنف از عطاء بن سائب از عبدالجبار بن وائل حضرمى از برادرش مسروق بن وائل نقل كرده است كه گفت: «در صف اول سپاهى بودم كه براى نبرد با حسین به راه افتاده بود؛ با خود گفتم: اگر در صف اول باشم شاید سر حسین نصیب من گردد و بدین وسیله جایگاهى نزد عبیداللّه بن زیاد بیابم ...». او زمان پیامبر صلّى اللّه علیه و اله را درك كرده بود و با گروهى از مردم حضرموت خدمت رسیده بود.
اما آن كسى كه در مصر وفات یافته احتمالا عكّى- از دوستان معاویه- است و آن كسى كه مأمور جمع‏آورى زكات بود و بر سلسله گمارده شده بود ممكن است ابن وائل باشد. و اللّه العالم اما اینكه او را از فرماندهان لشكر ابن زیاد به شمار آورده‏اند- بنابر آنچه در «مسترشد» آمده است- كاملا بى‏اساس می‌نماید، چه اینكه او مسروق بن وائل حضرمى، از لشكریان كوفه است كه براى جنگ با حسین بن على علیه‌السّلام در كربلا بسیج شده بودند. ابومخنف از عطاء بن سائب از عبدالجبار بن وائل حضرمى از برادرش مسروق بن وائل نقل كرده است كه گفت: «در صف اول سپاهى بودم كه براى نبرد با حسین به راه افتاده بود؛ با خود گفتم: اگر در صف اول باشم شاید سر حسین نصیب من گردد و بدین وسیله جایگاهى نزد عبیداللّه بن زیاد بیابم ...». او زمان پیامبر صلّى اللّه علیه و اله را درك كرده بود و با گروهى از مردم حضرموت خدمت رسیده بود.


اما دفاع مسروق بن اجدع از عثمان شاید تنها به خاطر حفظ وحدت و عدم تفرقه بوده است نه اینكه به عثمان عقیده‏اى داشته باشد؛ از این روست كه گفته‏اند: او از ابوبكر، عمر، على، ابن مسعود و أبىّ بن كعب نقل روایت كرده، ولى از عثمان چیزى نقل نكرده است. نیز گرامى داشتن عایشه فقط به خاطر احترام پیامبر صلّى اللّه علیه و اله بوده است و گرنه خود یكى از معترضان بر عایشه به خاطر ناهمگونى موضعش نسبت به عثمان است. ابن سعد از اعمش از خیثمه از مسروق نقل كرده است: «عایشه به هنگام كشته شدن عثمان گفت: او را بسان جامه‏اى پاكیزه رها كردید، سپس او را پیش آوردید تا همچون گوسفندى ذبح كنید؛ آیا امكان نداشت این كارها پیش از این صورت می‌گرفت؟! مسروق به او گفت: این كرده توست؛ تو بودى كه به مردم نوشتى و آنان را علیه عثمان شوراندى!! ولى عایشه به گونه‏اى حالت گرفت كه گویى خود سبب نبوده است».
اما دفاع مسروق بن اجدع از عثمان شاید تنها به خاطر حفظ وحدت و عدم تفرقه بوده است نه اینكه به عثمان عقیده‏اى داشته باشد؛ از این روست كه گفته‌‏اند: او از ابوبكر، عمر، على، ابن مسعود و أبىّ بن كعب نقل روایت كرده، ولى از عثمان چیزى نقل نكرده است. نیز گرامى داشتن عایشه فقط به خاطر احترام پیامبر صلّى اللّه علیه و اله بوده است و گرنه خود یكى از معترضان بر عایشه به خاطر ناهمگونى موضعش نسبت به عثمان است. ابن سعد از اعمش از خیثمه از مسروق نقل كرده است: «عایشه به هنگام كشته شدن عثمان گفت: او را بسان جامه‏اى پاكیزه رها كردید، سپس او را پیش آوردید تا همچون گوسفندى ذبح كنید؛ آیا امكان نداشت این كارها پیش از این صورت می‌گرفت؟! مسروق به او گفت: این كرده توست؛ تو بودى كه به مردم نوشتى و آنان را علیه عثمان شوراندى!! ولى عایشه به گونه‏اى حالت گرفت كه گویى خود سبب نبوده است».


شگفت آنكه مامقانى، مسروق بن اجدع را یك‌بار به عنوان یكى از زهّاد هشت‏گانه آورده و او را نكوهش كرده است و در جاى دیگر از او به همدانى كوفى نام برده و از جمله بزرگان و فقها شمرده و او را توثیق كرده است. تسترى بر او اعتراض كرده كه این دو، یكى هستند، دلیلى براى فرق گذاشتن در شخصیت و توصیف او وجود ندارد.  
شگفت آنكه مامقانى، مسروق بن اجدع را یك‌بار به عنوان یكى از زهّاد هشت‏گانه آورده و او را نكوهش كرده است و در جاى دیگر از او به همدانى كوفى نام برده و از جمله بزرگان و فقها شمرده و او را توثیق كرده است. تسترى بر او اعتراض كرده كه این دو، یكى هستند، دلیلى براى فرق گذاشتن در شخصیت و توصیف او وجود ندارد.