۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روضات الجنات' به 'روضات الجنات') |
جز (جایگزینی متن - 'علامه حلى' به 'علامه حلى') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
اين اثر علاوه بر آنكه تفسير آيات الأحكام است، دو خصوصيت دارد كه كتابهايى همچون «فقه القرآن» راوندى و «زبدة البيان» اردبيلى كه در همين موضوع نوشته شدهاند، آن خصوصيات را ندارند: يكى آنكه در آن، به آراى فقهى علماى اهل سنت نيز توجه شده است؛ ديگر اينكه مؤلف در اين كتاب، دو مكتب تفسيرى شيعه و اهل سنت را بهخوبى نشان داده و در هر آيه كه دو نظريه وجود داشته، به روش تفسير مقارنهاى، به بحث پرداخته است. نمونه بارز اين ويژگى را در ذيل آيه شريفه 6 مائده و 22 نساء كه درباره احكام وضو و تيمم است، مىتوان ديد. نمونه ديگر در ذيل آيه شريفه 5 سوره بينه است. وى پس از ذكر آيه: ''' «و ما أمروا إلا ليعبدوا الله مخلصين له الدين» '''، فرموده: «بدان كه شافعى و احمد و مالك در اشتراط نيت در طهارات، با ما موافقت كردهاند و اگرچه در كيفيت نيت با ما مخالف هستند، ولى ابوحنيفه نيت را به كسب طهارت با خاك؛ يعنى تيمم اختصاص داده، نه غير آن؛ زيرا خداوند فرموده: ''' «فتيمموا صعيدا» ''' و در غير آن، چنين نفرموده؛ ولى حق، قول اول است؛ چون در روايات دليل بر آن وجود دارد و در حديث پيامبر اكرم(ص) آمده است: «إنما الأعمال بالنيات» و آمدن «الف و لام» بر سر جمع، مفيد عموم است» <ref>ر.ك: ربانى، محمدحسن، ص173</ref>. | اين اثر علاوه بر آنكه تفسير آيات الأحكام است، دو خصوصيت دارد كه كتابهايى همچون «فقه القرآن» راوندى و «زبدة البيان» اردبيلى كه در همين موضوع نوشته شدهاند، آن خصوصيات را ندارند: يكى آنكه در آن، به آراى فقهى علماى اهل سنت نيز توجه شده است؛ ديگر اينكه مؤلف در اين كتاب، دو مكتب تفسيرى شيعه و اهل سنت را بهخوبى نشان داده و در هر آيه كه دو نظريه وجود داشته، به روش تفسير مقارنهاى، به بحث پرداخته است. نمونه بارز اين ويژگى را در ذيل آيه شريفه 6 مائده و 22 نساء كه درباره احكام وضو و تيمم است، مىتوان ديد. نمونه ديگر در ذيل آيه شريفه 5 سوره بينه است. وى پس از ذكر آيه: ''' «و ما أمروا إلا ليعبدوا الله مخلصين له الدين» '''، فرموده: «بدان كه شافعى و احمد و مالك در اشتراط نيت در طهارات، با ما موافقت كردهاند و اگرچه در كيفيت نيت با ما مخالف هستند، ولى ابوحنيفه نيت را به كسب طهارت با خاك؛ يعنى تيمم اختصاص داده، نه غير آن؛ زيرا خداوند فرموده: ''' «فتيمموا صعيدا» ''' و در غير آن، چنين نفرموده؛ ولى حق، قول اول است؛ چون در روايات دليل بر آن وجود دارد و در حديث پيامبر اكرم(ص) آمده است: «إنما الأعمال بالنيات» و آمدن «الف و لام» بر سر جمع، مفيد عموم است» <ref>ر.ك: ربانى، محمدحسن، ص173</ref>. | ||
فاضل مقداد در ابتداى هر باب فقهى، عنوان باب را، در لغت و اصطلاح تعريف كرده است؛ چنانكه روش علامه حلى و شاگردان و پيروان او، تكيه بر همين تعاريف و نقض و ابرام آنهاست؛ بهعنوان مثال، در ابتداى كتاب طهارت فرموده است: «طهارت در لغت به معناى پاكيزگى است و شرعا بهنحو حقيقى، بر رافع حدث يا مبيح براى نماز، اطلاق شده است». به عقيده وى، بهترين تعريف «طهارت»، «إستعمال طهور مشروط بالنية» است <ref>همان، ص173-174</ref>. | فاضل مقداد در ابتداى هر باب فقهى، عنوان باب را، در لغت و اصطلاح تعريف كرده است؛ چنانكه روش [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و شاگردان و پيروان او، تكيه بر همين تعاريف و نقض و ابرام آنهاست؛ بهعنوان مثال، در ابتداى كتاب طهارت فرموده است: «طهارت در لغت به معناى پاكيزگى است و شرعا بهنحو حقيقى، بر رافع حدث يا مبيح براى نماز، اطلاق شده است». به عقيده وى، بهترين تعريف «طهارت»، «إستعمال طهور مشروط بالنية» است <ref>همان، ص173-174</ref>. | ||
نويسنده در اين تفسير به منابع گوناگون توجه دارد. او بسيار مصر است كه كلمات و سخنان «فاضل معاصر» را نقد كند. شيخ يوسف بحرانى (1186ق) در «لؤلؤ البحرين» و نيز علامه سيد محمدباقر خوانسارى (1313ق) در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» گفتهاند كه مراد از فاضل معاصر، احمد بن عبدالله بن متوج بحرانى، صاحب تفسيرى در آيات الأحكام با عنوان «النهاية في تفسير الخمسمائة» است. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ تهرانى]] نيز از مؤلف «نظام الأقوال» نقل مىكند كه هر جا كنز العرفان فرموده: «قال المعاصر»، مراد همان احمد بن عبدالله بن متوج بحرانى است <ref>همان، ص174</ref>. | نويسنده در اين تفسير به منابع گوناگون توجه دارد. او بسيار مصر است كه كلمات و سخنان «فاضل معاصر» را نقد كند. شيخ يوسف بحرانى (1186ق) در «لؤلؤ البحرين» و نيز علامه سيد محمدباقر خوانسارى (1313ق) در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» گفتهاند كه مراد از فاضل معاصر، احمد بن عبدالله بن متوج بحرانى، صاحب تفسيرى در آيات الأحكام با عنوان «النهاية في تفسير الخمسمائة» است. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ تهرانى]] نيز از مؤلف «نظام الأقوال» نقل مىكند كه هر جا كنز العرفان فرموده: «قال المعاصر»، مراد همان احمد بن عبدالله بن متوج بحرانى است <ref>همان، ص174</ref>. |
ویرایش