۱٬۵۹۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
مؤلف در تفسیر آیات، اینگونه عمل کرده که ابتدا با ذکر آیه به معنای تحت اللفظی آن پرداخته و سپس از دیدگاه علم صرف و نحو عربی، جایگاه و معنا و مفهوم کلمات و ترکیبات را شرح داده است. این شیوه گاهی به صورت شرح یک کلمه از آیه و گاه با شرح قسمتی از آن و گاهی هم با بیان کل آیه، انجام پذیرفته است<ref>همان، ص17- 18</ref>. | مؤلف در تفسیر آیات، اینگونه عمل کرده که ابتدا با ذکر آیه به معنای تحت اللفظی آن پرداخته و سپس از دیدگاه علم صرف و نحو عربی، جایگاه و معنا و مفهوم کلمات و ترکیبات را شرح داده است. این شیوه گاهی به صورت شرح یک کلمه از آیه و گاه با شرح قسمتی از آن و گاهی هم با بیان کل آیه، انجام پذیرفته است<ref>همان، ص17- 18</ref>. | ||
این تفسیر، برگرفته از سه تفسیر کشاف، کواشی و تیسیر بوده و تکیه مؤلف بر تفاسیر گذشتگان، بهویژه تفسیرهای مهمی مثل کشاف، در شرح آیات، مشهود و بارز است، به گونهای که میتوان گفت وی تفسیرش را بر پایه نقل و نوشتار تفاسیر دیگر بنا نهاده؛ اما از آن جایی که او گرایش خاصی به بعضی افکار و اندیشههای دینی و عرفانی دارد، سعی کرده اندیشهها و تفکرات مورد نظر خود را در نگارش تفسیرش، اعمال کند<ref>همان، ص18</ref>. | این تفسیر، برگرفته از سه تفسیر کشاف، کواشی(التلخیص فی التفسیر اثر ابوالعباس احمد بن یوسف بن حسن بن رافع الشیبانی معروف به کواشی) و تیسیر نجم الدین نسفی بوده و تکیه مؤلف بر تفاسیر گذشتگان، بهویژه تفسیرهای مهمی مثل کشاف، در شرح آیات، مشهود و بارز است، به گونهای که میتوان گفت وی تفسیرش را بر پایه نقل و نوشتار تفاسیر دیگر بنا نهاده؛ اما از آن جایی که او گرایش خاصی به بعضی افکار و اندیشههای دینی و عرفانی دارد، سعی کرده اندیشهها و تفکرات مورد نظر خود را در نگارش تفسیرش، اعمال کند<ref>همان، ص18</ref>. | ||
ذکر آیات مشابه و احادیث مرتبط با آیه مورد نظر، از دیگر ویژگیهای این تفسیر میباشد. | ذکر آیات مشابه و احادیث مرتبط با آیه مورد نظر، از دیگر ویژگیهای این تفسیر میباشد. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
# مد «آ» در کلمه «آن» نگذاشته است<ref>همان</ref>. | # مد «آ» در کلمه «آن» نگذاشته است<ref>همان</ref>. | ||
نکته قابل توجه دیگر آن است که مفسر، در مواردی که شرح آیات | نکته قابل توجه دیگر آن است که مفسر، در مواردی که شرح آیات کوبنده قرآن علیه کافران را بیان میکند، با ذکر جمله «نعوذ بالله من ذلک» از خداوند پناه میجوید و گاهی با ذکر دعا، طلب یاری و استمداد از ذات باری تعالی برای خود و مؤمنان مینماید. | ||
شاید بتوان گفت تفاوت عمدهای که تفسیر چرخی با دیگر تفاسیر دارد، این است که او در پایان قسمتهایی از تفسیر آیات و یا در پایان سورهها، با بیان این عبارت: «نصیب تو آن است که...» یا «نصیب درویش آن است که...» چکیدهای از شرح و تفسیر آیات یا سوره را به شیوه پند و اندرز و تذکر، برای مخاطب ذکر میکند که بسیار از نظر دریافت عقلی و شناخت ذهنی و پذیرش قلبی، تأثیرگذار میباشد و از نظر اخلاقی، یکی از شیوههای پسندیده بیان حقیقت همین است یا به عبارتی بهتر، راه ارائه اخلاق عرفانی و دینی این شیوه میباشد. این قسمت از تفسیر چرخی، شباهت زیادی به تفسیر نوبت سوم کشف الاسرار میبدی دارد<ref>همان، ص18-19</ref>. | شاید بتوان گفت تفاوت عمدهای که تفسیر چرخی با دیگر تفاسیر دارد، این است که او در پایان قسمتهایی از تفسیر آیات و یا در پایان سورهها، با بیان این عبارت: «نصیب تو آن است که...» یا «نصیب درویش آن است که...» چکیدهای از شرح و تفسیر آیات یا سوره را به شیوه پند و اندرز و تذکر، برای مخاطب ذکر میکند که بسیار از نظر دریافت عقلی و شناخت ذهنی و پذیرش قلبی، تأثیرگذار میباشد و از نظر اخلاقی، یکی از شیوههای پسندیده بیان حقیقت همین است یا به عبارتی بهتر، راه ارائه اخلاق عرفانی و دینی این شیوه میباشد. این قسمت از تفسیر چرخی، شباهت زیادی به تفسیر نوبت سوم کشف الاسرار میبدی دارد<ref>همان، ص18-19</ref>. |