۱٬۵۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در بخشی از کتاب، که درباره خاورشناسان و تفسیر توضیح داده میشود میخوانیم: «تفسیرپژوهى خاورشناسان، بر اساس نحوه مطالعات و آشنایى آنها با اسلام، به چند دوره تقسیم مىشود. آغاز مطالعات قرآنى، ردیهنویسى کشیشان مسیحى بر ضد اسلام است. این دوره از اواخر قرن اول هجرى آغاز شد و مشخصا به فعالیتهاى یوحناى دمشقى (ح 35-132/ ح 655-750) در این زمینه مىتوان اشاره کرد. وى ردیهاى بر اسلام نوشت و در آن مطالبى درباره قرآن آورد. وى ظاهرا با عربى آشنایى داشته و از متن اصلى قرآن استفاده مىکرده است. در چندین سده بعد، تنها آگاهى غربیان از قرآن، ردیههاى کشیشانى بود که اطلاعات خود را عموما از منابع دست دوم و ردیههاى دیگر گرفته بودند. نقطه عطف این دوره، ترجمه کامل قرآن به لاتینى به دستور پطرس مکرم (485-551/1092-1156) در حدود 537-1143/538 بود. این ترجمه همراه با چند متن دیگر، از جمله دو ردیه پطرس مکرم و نوشتههایى از پطرس آلفونسى (متوفى 1140/534)، نخستین اثر جامع درباره قرآن و اسلام بود و نقش مهمى در شکل دادن ذهنیت اروپاییان در باب اسلام داشت. | در بخشی از کتاب، که درباره خاورشناسان و تفسیر توضیح داده میشود میخوانیم: «تفسیرپژوهى خاورشناسان، بر اساس نحوه مطالعات و آشنایى آنها با اسلام، به چند دوره تقسیم مىشود. آغاز مطالعات قرآنى، ردیهنویسى کشیشان مسیحى بر ضد اسلام است. این دوره از اواخر قرن اول هجرى آغاز شد و مشخصا به فعالیتهاى یوحناى دمشقى (ح 35-132/ ح 655-750) در این زمینه مىتوان اشاره کرد. وى ردیهاى بر اسلام نوشت و در آن مطالبى درباره قرآن آورد. وى ظاهرا با عربى آشنایى داشته و از متن اصلى قرآن استفاده مىکرده است. در چندین سده بعد، تنها آگاهى غربیان از قرآن، ردیههاى کشیشانى بود که اطلاعات خود را عموما از منابع دست دوم و ردیههاى دیگر گرفته بودند. نقطه عطف این دوره، ترجمه کامل قرآن به لاتینى به دستور پطرس مکرم (485-551/1092-1156) در حدود 537-1143/538 بود. این ترجمه همراه با چند متن دیگر، از جمله دو ردیه پطرس مکرم و نوشتههایى از پطرس آلفونسى (متوفى 1140/534)، نخستین اثر جامع درباره قرآن و اسلام بود و نقش مهمى در شکل دادن ذهنیت اروپاییان در باب اسلام داشت. | ||
مطالعات قرآنى با چاپ تاریخ قرآن نولدکه در 1276-1277/1860، وارد مرحله جدیدى شد. این کتاب، به سبب جامعیت طرح مباحث قرآنى آن، در پرداختن محققان غربى به مطالعات قرآنى بسیار مؤثر بوده است. سنّت قرآنپژوهى آلمان متأثر از مباحث فقه اللغه و مطالعات انجیلى بود. نخست گوستاو فلوگل (1218-1287/1802-1870) متن قرآن را در 1834/1250 منتشر کرد و در 1258/ 1842، «معجم قرآن» را براى آن فراهم آورد. قرآنپژوهان پس از نولدکه، همچون اوتو پرتسل (1311-1893/1360-1941) و گوتهلف برگشترسر (1303-1886/1352-1933)، از شاگردان نولدکه و متأثر از پژوهشهاى وى بودند. بحثهاى مربوط به فقه اللغه و تفسیر در آثار رودى پارت (1319-1901/1403-1983) و رژیس بلاشر (1318-1900/1393-1973) مطرح شده است. رودى پارت در ترجمه قرآن به مطالعات تطبیقى کاربرد کلمات در قرآن توجه کرد و گزارشى از تحقیقات خود را در کتاب «فهرست و شرح مباحث همموضوع قرآن» به چاپ رساند. بلاشر در ترجمه قرآن و توضیح عبارات مبهم آن از اشعار عربى دوره جاهلیت و متون ادبى بهره برد. از دیگر قرآنپژوهان این دوره، آرتور جفرى (-1964/1384)، ریچارد بل (1293-1876/1371-1952)، آلفونس مینگانا و چارلز کاتلر تورى بودند. براى قرآنپژوهان این دوره، مسئله تبیین و شناخت منابع قرآن در نقل مطالب عهدینى و دیگر کتابهاى مقدس اهمیت ویژهاى داشت. | مطالعات قرآنى با چاپ تاریخ قرآن نولدکه در 1276-1277/1860، وارد مرحله جدیدى شد. این کتاب، به سبب جامعیت طرح مباحث قرآنى آن، در پرداختن محققان غربى به مطالعات قرآنى بسیار مؤثر بوده است. سنّت قرآنپژوهى آلمان متأثر از مباحث فقه اللغه و مطالعات انجیلى بود. نخست گوستاو فلوگل (1218-1287/1802-1870) متن قرآن را در 1834/1250 منتشر کرد و در 1258/ 1842، «معجم قرآن» را براى آن فراهم آورد. قرآنپژوهان پس از نولدکه، همچون اوتو پرتسل (ح 1311-1893/1360-1941) و گوتهلف برگشترسر (1303-1886/1352-1933)، از شاگردان نولدکه و متأثر از پژوهشهاى وى بودند. بحثهاى مربوط به فقه اللغه و تفسیر در آثار رودى پارت (1319-1901/1403-1983) و رژیس بلاشر (1318-1900/1393-1973) مطرح شده است. رودى پارت در ترجمه قرآن به مطالعات تطبیقى کاربرد کلمات در قرآن توجه کرد و گزارشى از تحقیقات خود را در کتاب «فهرست و شرح مباحث همموضوع قرآن» به چاپ رساند. بلاشر در ترجمه قرآن و توضیح عبارات مبهم آن از اشعار عربى دوره جاهلیت و متون ادبى بهره برد. از دیگر قرآنپژوهان این دوره، آرتور جفرى (-1964/1384)، ریچارد بل (1293-1876/1371-1952)، آلفونس مینگانا و چارلز کاتلر تورى بودند. براى قرآنپژوهان این دوره، مسئله تبیین و شناخت منابع قرآن در نقل مطالب عهدینى و دیگر کتابهاى مقدس اهمیت ویژهاى داشت. | ||
پرسش قرآنپژوهان این بود که در قرآن تا چه اندازه از منابع یهودى و مسیحى استفاده شده است. نخستین بار آبراهام گایگر در کتاب «آنچه محمد از یهود اخذ کرده» این موضوع را مطرح کرد. | پرسش قرآنپژوهان این بود که در قرآن تا چه اندازه از منابع یهودى و مسیحى استفاده شده است. نخستین بار آبراهام گایگر در کتاب «آنچه محمد از یهود اخذ کرده» این موضوع را مطرح کرد. |