۱۴۶٬۹۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مى' به 'مى') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
مترجم محترم نیز گاه توضیحاتی در پاورقی بر مطالب متن افزوده است: بهعنوانمثال: چنین نوشته است: از جمله عدهاى معتقد بودند كه امامت پس از امام عسكرى(ع) به برادرش جعفر مىرسيد، و بعضى اصلاً منكر وجود پسرى براى امام عسكرى(ع) برخى نيز با پذيرفتن امامت محمد بن حسن (عج) قائل شدند كه پس از وى نيز پسرش امام گرديد و اينان، سيزده امامى بودند، چند تن نيز قائل به مرگ امام دوازدهم و قطع سلسله امامت شدند. (براى تفصيل در اين مورد رجوع كنيد به «خاندان نوبختى» نوشته مرحوم عباس اقبال صفحات 161- 5) <ref> همان، پاورقی ص 18</ref>. | مترجم محترم نیز گاه توضیحاتی در پاورقی بر مطالب متن افزوده است: بهعنوانمثال: چنین نوشته است: از جمله عدهاى معتقد بودند كه امامت پس از امام عسكرى(ع) به برادرش جعفر مىرسيد، و بعضى اصلاً منكر وجود پسرى براى امام عسكرى(ع) برخى نيز با پذيرفتن امامت محمد بن حسن (عج) قائل شدند كه پس از وى نيز پسرش امام گرديد و اينان، سيزده امامى بودند، چند تن نيز قائل به مرگ امام دوازدهم و قطع سلسله امامت شدند. (براى تفصيل در اين مورد رجوع كنيد به «خاندان نوبختى» نوشته مرحوم عباس اقبال صفحات 161- 5) <ref> همان، پاورقی ص 18</ref>. | ||
او همچنین نوشته است: از جمله فرزندان موسیبنجعفر(ع)، احمد بن موسى بنفسه دعوى امامت داشت و پيروان وى را احمديه مىگفتند؛ و ابراهيم بن موسى مردى مبارز و جنگاور بود و او را ابراهيم الحراب لقب دادند و بنا بر مشهور در خراسان كشته و مدفون شد؛ و زيد بر حكومت بصره دستیافت و خانههاى عباسيان را مىسوزانيد - و او را بدين مناسبت زيد النار مىخواندند - و امام رضا(ع) ازين حركت برادر خشمگين مىبود. محمد بن موسى نيز به مخالفت آشكار با عباسيان برخاست. بدینگونه مأمون با نزديكى و اظهار صميميت به على بن موسیالرضا(ع) بهعنوان معتدلترين و برجستهترين شخصيت علوى درواقع شيعيان را خلع سلاح مىكرد <ref> همان، پاورقی ص 40 و همچنین برای موارد دیگر از توضیحات مترجم ر. ک.: همان، پاورقی ص 26- 27 و پاورقی ص 58 و ... پاورقی ص 400- 401</ref>. | او همچنین نوشته است: از جمله فرزندان موسیبنجعفر(ع)، احمد بن موسى بنفسه دعوى امامت داشت و پيروان وى را احمديه مىگفتند؛ و ابراهيم بن موسى مردى مبارز و جنگاور بود و او را ابراهيم الحراب لقب دادند و بنا بر مشهور در خراسان كشته و مدفون شد؛ و زيد بر حكومت بصره دستیافت و خانههاى عباسيان را مىسوزانيد - و او را بدين مناسبت زيد النار مىخواندند - و امام رضا(ع) ازين حركت برادر خشمگين مىبود. محمد بن موسى نيز به مخالفت آشكار با عباسيان برخاست. بدینگونه مأمون با نزديكى و اظهار صميميت به على بن موسیالرضا(ع) بهعنوان معتدلترين و برجستهترين شخصيت علوى درواقع شيعيان را خلع سلاح مىكرد <ref> همان، پاورقی ص 40 و همچنین برای موارد دیگر از توضیحات مترجم ر. ک.: همان، پاورقی ص 26- 27 و پاورقی ص 58 و... پاورقی ص 400- 401</ref>. | ||
مترجم محترم گاه انتقادهای عالمانهای نیز مطرح کرده است که به طور مثال چند مورد یادآوری میشود: | مترجم محترم گاه انتقادهای عالمانهای نیز مطرح کرده است که به طور مثال چند مورد یادآوری میشود: | ||
یک- او منتقدانه چنین نوشته است: مؤلف ... كوشيده است كه باتکیهبر دينشناسى تطبيقى، سابقهاى براى عزاداری امام حسين بيابد، كه البته بيشتر به جامعه و تاريخ عراق نظر داشته؛ در اين مورد سابقه سوگ سياوش را نيز يكى از نويسندگان معاصر ايران به نحوى به عزادارى امام حسين ربط داده كه تفصيل آن خواندنى است: (رجوع كنيد به «سوگ سياوش» نوشته شاهرخ مسكوب ص 83- 100). به عقيده مترجم، هرچند توجيهات بالا از نظرگاه روانشناسی تاريخى، پر بيراه نيست و ليكن همچنان که مؤلف در صفحات بعد تشريح كرده، بزرگداشت سالروز شهادت امام حسين - كه در نظر همه مسلمانان يك پيشواى بحق بود و خونش را بهناحق ريختند يك موضوع اسلامى و انسانى بوده و تأثير عظيم قيام امام، بهزودی يك رنگ اسطورهاى به عاشورا داده كه نمونهاش روايات منقول در متن است، و لزومى ندارد عزادارى عاشورا را به اسطورهاى قديم ربط دهيم <ref> همان، پاورقی ص 46- 47</ref>. | یک- او منتقدانه چنین نوشته است: مؤلف... كوشيده است كه باتکیهبر دينشناسى تطبيقى، سابقهاى براى عزاداری امام حسين بيابد، كه البته بيشتر به جامعه و تاريخ عراق نظر داشته؛ در اين مورد سابقه سوگ سياوش را نيز يكى از نويسندگان معاصر ايران به نحوى به عزادارى امام حسين ربط داده كه تفصيل آن خواندنى است: (رجوع كنيد به «سوگ سياوش» نوشته شاهرخ مسكوب ص 83- 100). به عقيده مترجم، هرچند توجيهات بالا از نظرگاه روانشناسی تاريخى، پر بيراه نيست و ليكن همچنان که مؤلف در صفحات بعد تشريح كرده، بزرگداشت سالروز شهادت امام حسين - كه در نظر همه مسلمانان يك پيشواى بحق بود و خونش را بهناحق ريختند يك موضوع اسلامى و انسانى بوده و تأثير عظيم قيام امام، بهزودی يك رنگ اسطورهاى به عاشورا داده كه نمونهاش روايات منقول در متن است، و لزومى ندارد عزادارى عاشورا را به اسطورهاى قديم ربط دهيم <ref> همان، پاورقی ص 46- 47</ref>. | ||
دو- همچنین مترجم نوشته است: لازم به يادآورى است كه در آن ايام، فلسفه، علاوه بر منطق و متافيزيك، شامل طب و نجوم و رياضيات و معدنشناسی و مانند آن نيز مىشد، كه كاربرد عملى داشت. براى نمونه از رصدخانهاى كه خواجهنصیر به فرمان هلاكو، بنياد نهاد، مىتوان نام برد. علوم غريبه نيز در آن روزگار از ابواب فلسفه به شمار مىآمد. براى اطلاع بيشتر در اين دو مورد رجوع كنيد به «نفائس الفنون» تأليف محمد بن محمود آملى (متوفى 753) <ref> همان، پاورقی ص 89</ref>. | دو- همچنین مترجم نوشته است: لازم به يادآورى است كه در آن ايام، فلسفه، علاوه بر منطق و متافيزيك، شامل طب و نجوم و رياضيات و معدنشناسی و مانند آن نيز مىشد، كه كاربرد عملى داشت. براى نمونه از رصدخانهاى كه خواجهنصیر به فرمان هلاكو، بنياد نهاد، مىتوان نام برد. علوم غريبه نيز در آن روزگار از ابواب فلسفه به شمار مىآمد. براى اطلاع بيشتر در اين دو مورد رجوع كنيد به «نفائس الفنون» تأليف محمد بن محمود آملى (متوفى 753) <ref> همان، پاورقی ص 89</ref>. | ||