۹٬۷۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (+) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''نقد و بررسی مکاتب اخلاقی'''، مجموعه درسهای فیلسوف معاصر؛ [[مصباح یزدی، محمدتقی|محمدتقی مصباح یزدی]] (1313- 1399ش.)، در زمینه فلسفه اخلاق و معرفی و سنجش 16 مکتب اخلاقی به قلم استاد فلسفه؛ [[شریفی، احمدحسین|احمدحسین شریفی]] (متولد 1349ش.) است. | '''نقد و بررسی مکاتب اخلاقی'''، مجموعه درسهای فیلسوف معاصر؛ [[مصباح یزدی، محمدتقی|محمدتقی مصباح یزدی]] (1313- 1399ش.)، در زمینه فلسفه اخلاق و معرفی و سنجش 16 مکتب اخلاقی به قلم استاد فلسفه؛ [[شریفی، احمدحسین|احمدحسین شریفی]] (متولد 1349ش.) است. | ||
در این کتاب، به ترتیب: 5 مکتب غیرواقعگرا (احساسگرایی، توصیهگرایی، جامعهگرایی، قراردادگرایی (هابزی و راولزی) و امر الهی) | ==گزارش محتوا== | ||
در این کتاب، مکاتب شانزدهگانه ذیل به ترتیب شناسانده و نقد و بررسی شده است: | |||
# 5 مکتب غیرواقعگرا (احساسگرایی، توصیهگرایی، جامعهگرایی، قراردادگرایی (هابزی و راولزی) و امر الهی) | |||
# 6 مکتب واقعگرای طبیعی (لذتگرایی، سودگرایی، دیگرگرایی، قدرتگرایی، تطورگرایی و وجدانگرایی) | |||
# 5 مکتب واقعگرای مابعدالطبیعی (کلبی، رواقی، کانتی، سعادتگرایی (سقراط، افلاطون و ارسطو) و نظریه اخلاقی اسلام) | |||
ناشر یادآور شده است که اثر حاضر، تکمیلکننده مباحث کتاب [[فلسفه اخلاق]] استاد مصباح است.<ref>مقدمه ناشر، ص17</ref>. | |||
در کتاب حاضر تأکید شده است که بهترین راه برای دستهبندی و بررسی نظریات و مکاتب اخلاقی این است که آن را بر اساس واقعگرایی و غیرواقعگرایی تقسیم کنیم زیرا برخی از مکاتب اخلاقی، احکام و جملات اخلاقی را از سنخ جملات انشایی دانسته و آن را از چرخه احکام و قضایای واقعی خارج میکنند.<ref>ر.ک:متن کتاب، ص31</ref>. | در کتاب حاضر تأکید شده است که بهترین راه برای دستهبندی و بررسی نظریات و مکاتب اخلاقی این است که آن را بر اساس واقعگرایی و غیرواقعگرایی تقسیم کنیم زیرا برخی از مکاتب اخلاقی، احکام و جملات اخلاقی را از سنخ جملات انشایی دانسته و آن را از چرخه احکام و قضایای واقعی خارج میکنند.<ref>ر.ک:متن کتاب، ص31</ref>. | ||
==شروط نظام اخلاقی مطلوب== | |||
محمدتقی مصباح یزدی بعد از معرفی و نقد مکاتب گوناگون اخلاقی، 10 شرط لازم برای نظام اخلاقی معقول و مقبول را ذکر کرده<ref>همان، ص325- 330</ref>. و 14 اصل را برای تبیین نظام اخلاقی اسلام توضیح داده<ref>همان، ص330- 339</ref>. و سرانجام نوشته است: ارزش اخلاقی فعل اختیاری انسان، تابع تأثیری است که این فعل در رسیدن انسان به کمال حقیقی انسانی دارد. هر کاری به اندازهای که در آن کمال، مؤثّر باشد، ارزنده خواهد بود. اگر تأثیر منفی دارد، ارزش منفی خواهد داشت. و اگر تأثیر مثبت داشته باشد، ارزش مثبت خواهد داشت و اگر نفیاً و اثباتاً تأثیری در آن نداشته باشد، ارزش صفر یا ارزش خنثی خواهد داشت<ref>همان، ص339</ref>. | محمدتقی مصباح یزدی بعد از معرفی و نقد مکاتب گوناگون اخلاقی، 10 شرط لازم برای نظام اخلاقی معقول و مقبول را ذکر کرده<ref>همان، ص325- 330</ref>. و 14 اصل را برای تبیین نظام اخلاقی اسلام توضیح داده<ref>همان، ص330- 339</ref>. و سرانجام نوشته است: ارزش اخلاقی فعل اختیاری انسان، تابع تأثیری است که این فعل در رسیدن انسان به کمال حقیقی انسانی دارد. هر کاری به اندازهای که در آن کمال، مؤثّر باشد، ارزنده خواهد بود. اگر تأثیر منفی دارد، ارزش منفی خواهد داشت. و اگر تأثیر مثبت داشته باشد، ارزش مثبت خواهد داشت و اگر نفیاً و اثباتاً تأثیری در آن نداشته باشد، ارزش صفر یا ارزش خنثی خواهد داشت<ref>همان، ص339</ref>. | ||
خط ۳۶: | خط ۴۵: | ||
او افزوده است: کمال نهایی از دیدگاه اسلام، قرب الهی است و این نزدیکی، زمانی، مکانی، اعتباری یا تشریفاتی نیست بلکه تکوینی، وجودی و اکتسابی است یعنی روح انسان در اثر اعمال خاصّی رابطه وجودی قویتری با خدای متعال پیدا میکند. و تقویت این رابطه تنها و تنها به وسیله عمل به دستورات شرع حاصل میشود<ref>ر.ک:همان،ص343- 352</ref>. | او افزوده است: کمال نهایی از دیدگاه اسلام، قرب الهی است و این نزدیکی، زمانی، مکانی، اعتباری یا تشریفاتی نیست بلکه تکوینی، وجودی و اکتسابی است یعنی روح انسان در اثر اعمال خاصّی رابطه وجودی قویتری با خدای متعال پیدا میکند. و تقویت این رابطه تنها و تنها به وسیله عمل به دستورات شرع حاصل میشود<ref>ر.ک:همان،ص343- 352</ref>. | ||
==مآخذ نویسنده== | |||
[[شریفی، احمدحسین|احمدحسین شریفی]] برای تحقیق و نگارش این درسها، از 130 منبع (80 کتاب فارسی، 18 کتاب عربی و 32 کتاب انگلیسی) استفاده کرده است<ref>همان، ص359- 367</ref>. | [[شریفی، احمدحسین|احمدحسین شریفی]] برای تحقیق و نگارش این درسها، از 130 منبع (80 کتاب فارسی، 18 کتاب عربی و 32 کتاب انگلیسی) استفاده کرده است<ref>همان، ص359- 367</ref>. | ||