پرش به محتوا

فلسفة ابن رشد: مشتملة علی كتابين جليلين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' »' به '»'
جز (جایگزینی متن - 'يـ' به 'ی')
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»')
خط ۴۳: خط ۴۳:
حال که واضح است شرع، نظر با عقل در موجودات و اعتبار آن را واجب کرده و اعتبار هم چیزی بیش از استنباط مجهول از معلوم و استخراج مجهول از معلوم نیست و این امر هم همان قیاس است یا با قیاس حاصل می‌شود، آنگاه واجب است که نظرمان در موجودات را با قیاس عقلی قرار دهیم و روشن است که این نوع از نظری که شرع ما را به آن می‌خواند و تشویق می‌کند، اتم انواع نظر با انواع قیاس است که «برهان» نامیده می‌شود. ازآنجاکه شرع، شناخت خدای متعال و موجوداتش را با برهان تشویق می‌کند، افضل (مستحب) یا امر ضروری (واجب) برای کسی که می‌خواهد خدای متعال و سایر موجودات را با برهان بشناسد این است که اولا انواع براهین را بشناسد و شروط آن و مخالفت قیاس برهانی با قیاس جدلی و خطابی و مغالطی و غیره را بداند و این ممکن نخواهد بود مگر اینکه قبلا درباره قیاس مطلق و انواع آن و... اطلاع بیابد<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>.
حال که واضح است شرع، نظر با عقل در موجودات و اعتبار آن را واجب کرده و اعتبار هم چیزی بیش از استنباط مجهول از معلوم و استخراج مجهول از معلوم نیست و این امر هم همان قیاس است یا با قیاس حاصل می‌شود، آنگاه واجب است که نظرمان در موجودات را با قیاس عقلی قرار دهیم و روشن است که این نوع از نظری که شرع ما را به آن می‌خواند و تشویق می‌کند، اتم انواع نظر با انواع قیاس است که «برهان» نامیده می‌شود. ازآنجاکه شرع، شناخت خدای متعال و موجوداتش را با برهان تشویق می‌کند، افضل (مستحب) یا امر ضروری (واجب) برای کسی که می‌خواهد خدای متعال و سایر موجودات را با برهان بشناسد این است که اولا انواع براهین را بشناسد و شروط آن و مخالفت قیاس برهانی با قیاس جدلی و خطابی و مغالطی و غیره را بداند و این ممکن نخواهد بود مگر اینکه قبلا درباره قیاس مطلق و انواع آن و... اطلاع بیابد<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>.


[[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در «الكشف عن مناهج الأدلة... »، از روش‌های ادله در باورهای مسلمانان پرده برمی‌دارد و شبهه‌های التقاطی و بدعت‌های گمراه‌کننده‌ای را که به‌حسب تأویل در آنها واقع شده، معرفی می‌کند. او می‌نویسد: ازآنجاکه پیش‌تر در گفتاری مستقل، مطابقت حکمت با شرع را توضیح دادیم و در آنجا گفتیم که شریعت به دو قسم ظاهر و تأویل‌شده (مؤول)، تقسیم می‌شود و ظاهر از شریعت فرض جمهور است و تأویل‌شده آن، فرض علما و وظیفه جمهور در شریعت، حمل آن بر ظواهرش است و ترک تأویل آن و بر علما سزاوار نیست که دنبال تأویل شریعت برای جمهور باشند؛ چنان‌که [[امام علی علیه‌السلام|علی(ع)]] می‌فرماید: با مردم به اندازه فهمشان سخن گویید؛ آیا می‌خواهید خدا و رسولش تکذیب شوند؟، در اینجا صلاح چنان می‌دانیم که از ظاهر عقاید، که شریعت، قصد حمل جمهور بر آنها را دارد بحث کنیم و مقصد شارع(ص) در این موارد را در حد توان و کوششم بیان نماییم؛ چراکه مردم عادی در این معنی شریعت، حسابی به تشویش و اضطراب افتاده‌اند، تا جایی که فرقه‌های ضاله و گروه‌های مختلفی به وجود آمده که هرکدام خود را بر شریعت اولی (که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد) می‌دانند و مخالفانشان را مبدع یا کافر می‌خوانند و خون و مالشان را حلال می‌شمارند. البته که همه این موارد، عدول از نظر و هدف شارع است و سبب آن، گمراهی‌ای بوده که در فهم مقصد شریعت، بر آنان عارض شده است. مشهورترین این طوایف در زمان ما (نویسنده)، چهار طایفه اشعریه، معتزله، باطنیه و حشویه هستند...<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>.
[[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در «الكشف عن مناهج الأدلة...»، از روش‌های ادله در باورهای مسلمانان پرده برمی‌دارد و شبهه‌های التقاطی و بدعت‌های گمراه‌کننده‌ای را که به‌حسب تأویل در آنها واقع شده، معرفی می‌کند. او می‌نویسد: ازآنجاکه پیش‌تر در گفتاری مستقل، مطابقت حکمت با شرع را توضیح دادیم و در آنجا گفتیم که شریعت به دو قسم ظاهر و تأویل‌شده (مؤول)، تقسیم می‌شود و ظاهر از شریعت فرض جمهور است و تأویل‌شده آن، فرض علما و وظیفه جمهور در شریعت، حمل آن بر ظواهرش است و ترک تأویل آن و بر علما سزاوار نیست که دنبال تأویل شریعت برای جمهور باشند؛ چنان‌که [[امام علی علیه‌السلام|علی(ع)]] می‌فرماید: با مردم به اندازه فهمشان سخن گویید؛ آیا می‌خواهید خدا و رسولش تکذیب شوند؟، در اینجا صلاح چنان می‌دانیم که از ظاهر عقاید، که شریعت، قصد حمل جمهور بر آنها را دارد بحث کنیم و مقصد شارع(ص) در این موارد را در حد توان و کوششم بیان نماییم؛ چراکه مردم عادی در این معنی شریعت، حسابی به تشویش و اضطراب افتاده‌اند، تا جایی که فرقه‌های ضاله و گروه‌های مختلفی به وجود آمده که هرکدام خود را بر شریعت اولی (که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد) می‌دانند و مخالفانشان را مبدع یا کافر می‌خوانند و خون و مالشان را حلال می‌شمارند. البته که همه این موارد، عدول از نظر و هدف شارع است و سبب آن، گمراهی‌ای بوده که در فهم مقصد شریعت، بر آنان عارض شده است. مشهورترین این طوایف در زمان ما (نویسنده)، چهار طایفه اشعریه، معتزله، باطنیه و حشویه هستند...<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>.


پس از ارائه این دو کتاب، مناقشه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] با عنوان «الرد علی فلسفة ابن رشد» را شاهدیم که محمد امین، مقدمه‌ای نیم‌صفحه‌ای بر آن نوشته و سپس متن مناقشات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] بر [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]، ارائه شده است. امین، در توضیح این مناقشات می‌نویسد: اینها مناقشاتی جالب و تدقیقاتی عالی از احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حنبلی متوفی 728 هجری است که آنها را در کتاب «الجمع بين العقل والنقل» خود، بر برخی از بحث‌های مطرح‌شده در کتاب «الكشف عن مناهج الأدلة في عقائد الملة» [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] حفید، آورده است. این متن به خط شیخ طاهر افندی جزایری دمشقی بوده که با برخی حواشی نسخه چاپی اروپایی کتاب، که در کتابخانه سعادت احمد بک تیمور بوده، مطابقت داده شده است<ref>ر.ک: همان، ص127</ref>.
پس از ارائه این دو کتاب، مناقشه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] با عنوان «الرد علی فلسفة ابن رشد» را شاهدیم که محمد امین، مقدمه‌ای نیم‌صفحه‌ای بر آن نوشته و سپس متن مناقشات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] بر [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]، ارائه شده است. امین، در توضیح این مناقشات می‌نویسد: اینها مناقشاتی جالب و تدقیقاتی عالی از احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حنبلی متوفی 728 هجری است که آنها را در کتاب «الجمع بين العقل والنقل» خود، بر برخی از بحث‌های مطرح‌شده در کتاب «الكشف عن مناهج الأدلة في عقائد الملة» [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] حفید، آورده است. این متن به خط شیخ طاهر افندی جزایری دمشقی بوده که با برخی حواشی نسخه چاپی اروپایی کتاب، که در کتابخانه سعادت احمد بک تیمور بوده، مطابقت داده شده است<ref>ر.ک: همان، ص127</ref>.