پرش به محتوا

ألتلويحات اللوحية و العرشية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}


'''ألتلويحات اللوحية و العرشية'''، نوشته شهاب‌الدين يحيى بن حبش سهروردى(587-549ق) مشهور به شیخ اشراق، از برجسته‌ترين چهره‌هاى حكمت اسلامى و فرهنگ ايران‌زمين است.
'''ألتلويحات اللوحية و العرشية'''، نوشته [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهاب‌الدين يحيى بن حبش سهروردى]](587-549ق) مشهور به [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، از برجسته‌ترين چهره‌هاى حكمت اسلامى و فرهنگ ايران‌زمين است.
این اثر فلسفی در سه بخش منطق، طبیعیات و الهیات با مقدمه و تصحیح نجفقلی حبیبی(1320ش) عرضه شده است.


اهل فن، این کتاب را همواره بزرگ می‌شمرده‌اند؛ مثلا ملاصدرا عبارت‌های آن را در اسفار اربعه و برخی دیگر از آثارش نقل کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>سهروردی، خود نیز این کتاب را بزرگ شمرده و در بیشتر آثار فلسفی‌اش از آن یاد کرده است؛<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>
این اثر فلسفی در سه بخش منطق، طبیعیات و الهیات با مقدمه و تصحیح [[حبیبی، نجفقلی|نجفقلی حبیبی]](متولد 1320ش) عرضه شده است.


او در مقدمه بخش الهیات آن می‌گوید: در تلویحات فقط به دیدگاه‌های مشهور بسنده نکرده است. بلکه، آن‌ها را منقح نموده و لبّ قاعده‌های معلم اول را بیان نموده است. سهروردی در پایان کتاب به‌صراحت می‌گوید که با فهم آن، به کتاب دیگری در این فن نیازی نیست. او از منابعی مانند «البصائر النصیریه» و «رسالۀ سنجریه» اثر قاضی ابن سهلان ساوی بهره جسته و به‌نقد آن‌ها نیز پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>
اهل فن، این کتاب را همواره بزرگ می‌شمرده‌اند؛ مثلا [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] عبارت‌های آن را در اسفار اربعه و برخی دیگر از آثارش نقل کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>[[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]]، خود نیز این کتاب را بزرگ شمرده و در بیشتر آثار فلسفی‌اش از آن یاد کرده است؛<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>


متن کتاب، فشرده و مجمل نوشته شده است؛ به‌ویژه آنکه عبارت‌ها در اواخر کتاب رمزگونه نگاشته شده‌اند؛ در واقع، سهروردی این اثر را به‌منزلهٔ «لواحق»، برای تکمیل و تبیین دیدگاه‌هایش در کتاب المقاومات نوشته است؛ به‌عبارت‌دیگر، التلویحات به‌منزلهٔ متن و خلاصۀ «المشارع» و «المطارحات» است.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>‏این اثر، گرچه به روش کتاب‌های مرسوم «مشائی» است، اما لطائفی از حکمت اشراقی نیز در آن آمده است؛ به‌ویژه آنکه در اواخر الهیات، نکته‌هایی از اندیشه اشراقی‌اش را کوتاه و با رمز بیان کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>
او در مقدمه بخش الهیات آن می‌گوید: در تلویحات فقط به دیدگاه‌های مشهور بسنده نکرده است. بلکه، آن‌ها را منقح نموده و لبّ قاعده‌های معلم اول را بیان نموده است. [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] در پایان کتاب به‌صراحت می‌گوید که با فهم آن، به کتاب دیگری در این فن نیازی نیست. او از منابعی مانند «البصائر النصیریه» و «رسالۀ سنجریه» اثر [[ابن سهلان ساوی، عمر بن سهلان|قاضی ابن سهلان ساوی]] بهره جسته و به‌نقد آن‌ها نیز پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>


سهروردی در التلویحات سخت، متأثر از الاشارات و التنبیهات ابن‌سینا بوده است؛ مثلا در منطق، شیوۀ دوبخشی آن را پذیرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>‏همچنین، در بخش «طبیعیات»، بیشتر پیرو کتاب شفاء و نجات ابن‌سینا است.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>ازاین‌رو، کتاب التلویحات به سه بخش اصلی منطق، طبیعیات و الهیات تقسیم شده است. مصحح کتاب(حبیبی) در مقدمه‌اش توضیح مبسوطی از محتوای بخش‌‎های سه‌گانه آن داده است <ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص37-12</ref>‏
متن کتاب، فشرده و مجمل نوشته شده است؛ به‌ویژه آنکه عبارت‌ها در اواخر کتاب رمزگونه نگاشته شده‌اند؛ در واقع، [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] این اثر را به‌منزلهٔ «لواحق»، برای تکمیل و تبیین دیدگاه‌هایش در کتاب المقاومات نوشته است؛ به‌عبارت‌دیگر، التلویحات به‌منزلهٔ متن و خلاصۀ «المشارع» و «المطارحات» است.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>‏این اثر، گرچه به روش کتاب‌های مرسوم «مشائی» است، اما لطائفی از حکمت اشراقی نیز در آن آمده است؛ به‌ویژه آنکه در اواخر الهیات، نکته‌هایی از اندیشه اشراقی‌اش را کوتاه و با رمز بیان کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>
 
[[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] در التلویحات سخت، متأثر از الاشارات و التنبیهات ابن‌سینا بوده است؛ مثلا در منطق، شیوۀ دوبخشی آن را پذیرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>‏همچنین، در بخش «طبیعیات»، بیشتر پیرو کتاب شفاء و نجات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] است.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>ازاین‌رو، کتاب التلویحات به سه بخش اصلی منطق، طبیعیات و الهیات تقسیم شده است. مصحح کتاب(حبیبی) در مقدمه‌اش توضیح مبسوطی از محتوای بخش‌‎های سه‌گانه آن داده است <ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص37-12</ref>‏


ساختار کتاب در هر بخش با عنوان‌های «فن، مرصد، مورد و تلویح» سامان‌یافته است؛ بخش منطق دارای شش «مرصد»: ایساغوجی، فی القول الشارح، فی الترکیب الخبری، فی جهات القضایا، فی ترکیب الحجج و فی البرهان؛ بخش طبیعیات شامل چهار «مرصد»: فی اُمور تعمّ الاجسام، فی بسائط الاجسام، فی المزاج و الترکیب و الآثار العلویة و فی النفوس؛ و بخش الهیات دارای یک «مقدمه» (فی تقاسیم الحکمة) و پنج «مورد»: فی واجب الوجود، فی المبادی و الغایات، فی کلام فی التجرد عن المادة و الادراک و العنایة، فی النبوات و الآیات و المنامات و مرصاد عرشی است.
ساختار کتاب در هر بخش با عنوان‌های «فن، مرصد، مورد و تلویح» سامان‌یافته است؛ بخش منطق دارای شش «مرصد»: ایساغوجی، فی القول الشارح، فی الترکیب الخبری، فی جهات القضایا، فی ترکیب الحجج و فی البرهان؛ بخش طبیعیات شامل چهار «مرصد»: فی اُمور تعمّ الاجسام، فی بسائط الاجسام، فی المزاج و الترکیب و الآثار العلویة و فی النفوس؛ و بخش الهیات دارای یک «مقدمه» (فی تقاسیم الحکمة) و پنج «مورد»: فی واجب الوجود، فی المبادی و الغایات، فی کلام فی التجرد عن المادة و الادراک و العنایة، فی النبوات و الآیات و المنامات و مرصاد عرشی است.


سهروردی در بخش طبیعیات و الهیات از شیوه پرسش‌وپاسخ بهره برده که برای تعلیم مباحث فلسفی سودمند است. پایان‌بخش کتاب نمایه‌ای است که دسترسی به مضامین کتاب را برای خوانندگان آسان‌تر می‌سازد.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏او در تلویحات، اصطلاح‌های ویژۀ خودش را مانند «رمز عرشی»، «قسطاس»، «مرصاد»، «مرصاد عرشی»، «تلویح» و «بحث و تحصیل» به کار برده است که حکیمان پس از وی مانند ملاصدرا آن‌ها را به کار گرفته‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>‏
[[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] در بخش طبیعیات و الهیات از شیوه پرسش‌وپاسخ بهره برده که برای تعلیم مباحث فلسفی سودمند است. پایان‌بخش کتاب نمایه‌ای است که دسترسی به مضامین کتاب را برای خوانندگان آسان‌تر می‌سازد.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏او در تلویحات، اصطلاح‌های ویژۀ خودش را مانند «رمز عرشی»، «قسطاس»، «مرصاد»، «مرصاد عرشی»، «تلویح» و «بحث و تحصیل» به کار برده است که حکیمان پس از وی مانند ملاصدرا آن‌ها را به کار گرفته‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>‏


شیوۀ تصحیح و معرفی نسخه‌ها
شیوۀ تصحیح و معرفی نسخه‌ها
این اثر بر مبنای نسخه‌های خطی معتبر از «شرح تلویحات ابن کمونه» و یک نسخۀ قدیمی از متن تلویحات فراهم آمده است؛ این متون در کتابخانه‌های مجلس شورای اسلامی و آستان قدس رضوی، دانشگاه تهران (ایران)، احمد ثالث (ترکیه) و متن انتخابی هانری کربن است. مبحث‌های این نسخه‌ها هرکدام، برای خود معتبرند و چون این نسخه‌ها نارسایی‌هایی را همچون افتادگی در واژه‌ها دارند، هیچ‌کدامشان اصل قرارداده نشده‌اند. برای همین، اثر حاضر باتوجه‌به منبع‌های گوناگون تدوین شده است.<ref>ر.ک: همان، ص39-37</ref>‏محقق گاهی عنوان‌های فرعی را از خود، ذیل عنوان کلی کتاب افزوده است. همچنین، از قاعده‌های سجاوندی در تدوین متن و اعراب‌گذاری واژه‌های عربی نیز بهره گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص40-39</ref>‏ فهرست آیه‌ها، حدیث‌ها، کسان، گروه‌ها، اصطلاح‌ها، کتاب‌ها و منبع‌ها پایان‌بخش کتاب است.
این اثر بر مبنای نسخه‌های خطی معتبر از «شرح تلویحات ابن کمونه» و یک نسخۀ قدیمی از متن تلویحات فراهم آمده است؛ این متون در کتابخانه‌های مجلس شورای اسلامی و آستان قدس رضوی، دانشگاه تهران (ایران)، احمد ثالث (ترکیه) و متن انتخابی هانری کربن است. مبحث‌های این نسخه‌ها هرکدام، برای خود معتبرند و چون این نسخه‌ها نارسایی‌هایی را همچون افتادگی در واژه‌ها دارند، هیچ‌کدامشان اصل قرارداده نشده‌اند. برای همین، اثر حاضر باتوجه‌به منبع‌های گوناگون تدوین شده است.<ref>ر.ک: همان، ص39-37</ref>‏محقق گاهی عنوان‌های فرعی را از خود، ذیل عنوان کلی کتاب افزوده است. همچنین، از قاعده‌های سجاوندی در تدوین متن و اعراب‌گذاری واژه‌های عربی نیز بهره گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص40-39</ref>‏ فهرست آیه‌ها، حدیث‌ها، کسان، گروه‌ها، اصطلاح‌ها، کتاب‌ها و منبع‌ها پایان‌بخش کتاب است.