۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''') |
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
مؤلف، در اولين بخش كتاب، نخست، «اهتمام به نماز» را مطرح مىكند. ايشان در اين بخش، به تبيين نماز مىپردازد و نماز را از سه جهت احكام، آداب و اسرار و حقايق مورد بررسى قرار مىدهد و مطالبى ذكر مىكند، سپس به ذكر داستانهايى از نمازگزارن واقعى؛ يعنى حضرات معصومين(ع) مىپردازد. در ادامه، به اهميت و جايگاه برپاداشتن نماز اشاره مىكند و آن را از اهم واجبات مىداند و در اين راستا از روايات و داستانهايى نيز بهره مىگيرد؛ مثلا در بحبوحه جنگ صفين، اميرالمؤمنين(ع) مراقب خورشيد بود، ابن عباس پرسيد: در پى چه هستيد؟ حضرت فرمودند: منتظر ظهر هستم تا نماز بخوانيم. ابن عباس گفت: ما اينك در حال نبرديم، چه وقت نمازخواندن است؟! حضرت فرمودند: «ما براى چه با اينها مىجنگيم؟ جز براى نماز» (وسائل الشيعة، ج 3، ص 179). | مؤلف، در اولين بخش كتاب، نخست، «اهتمام به نماز» را مطرح مىكند. ايشان در اين بخش، به تبيين نماز مىپردازد و نماز را از سه جهت احكام، آداب و اسرار و حقايق مورد بررسى قرار مىدهد و مطالبى ذكر مىكند، سپس به ذكر داستانهايى از نمازگزارن واقعى؛ يعنى حضرات معصومين(ع) مىپردازد. در ادامه، به اهميت و جايگاه برپاداشتن نماز اشاره مىكند و آن را از اهم واجبات مىداند و در اين راستا از روايات و داستانهايى نيز بهره مىگيرد؛ مثلا در بحبوحه جنگ صفين، اميرالمؤمنين(ع) مراقب خورشيد بود، ابن عباس پرسيد: در پى چه هستيد؟ حضرت فرمودند: منتظر ظهر هستم تا نماز بخوانيم. ابن عباس گفت: ما اينك در حال نبرديم، چه وقت نمازخواندن است؟! حضرت فرمودند: «ما براى چه با اينها مىجنگيم؟ جز براى نماز» (وسائل الشيعة، ج 3، ص 179). | ||
ايشان به مذمت كسانى كه نماز را سبك مىشمارند، مىپردازد و در اين باره، به اين حديث از امام صادق(ع) متمسك مىشود: «ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاة»؛ «شفاعت ما، نصيب كسى كه نماز را سبك بشمارد، نمىشود». | ايشان به مذمت كسانى كه نماز را سبك مىشمارند، مىپردازد و در اين باره، به اين حديث از [[امام صادق]](ع) متمسك مىشود: «ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاة»؛ «شفاعت ما، نصيب كسى كه نماز را سبك بشمارد، نمىشود». | ||
دومين صفت اخلاق فردى كه در كتاب مورد بررسى قرار گرفته، «ذكر» است. با توجه به اينكه خداوند مبدأ و منبع همه خوبىهاى عالم است و خير و بركت جز از او نمىرسد، پس ارتباط با خدا؛ يعنى ارتباط با منبع خير. علاوه بر اين، انسان ذاكر همواره خويشتن را در پرتو نور خدا مىبيند و از گزند هر شر و فسادى در امان مىماند. | دومين صفت اخلاق فردى كه در كتاب مورد بررسى قرار گرفته، «ذكر» است. با توجه به اينكه خداوند مبدأ و منبع همه خوبىهاى عالم است و خير و بركت جز از او نمىرسد، پس ارتباط با خدا؛ يعنى ارتباط با منبع خير. علاوه بر اين، انسان ذاكر همواره خويشتن را در پرتو نور خدا مىبيند و از گزند هر شر و فسادى در امان مىماند. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
بخش دوم كتاب، در مورد اخلاق اجتماعى است. مؤلف، «حسن معاشرت» را بهعنوان اولين صفت اخلاقى اين بخش بيان مىكند. وى، به جايگاه رفيع نبوت و امامت و ارتباط مستقيم آن با فكر و قلب انسانها اشاره مىكند و مهمترين رسالت انبياء و اولياى الهى را تزكيه نفوس و تربيت و تزكيه انسانها بيان مىكند كه لازمهاش آراسته بودن خود انبياء و اولياى الهى به صفات اخلاقى است و در اين راستا، چند نمونه از برخورد زيباى آنان را در خانواده و ميان مردم و حتى با مخالفان يادآور مىشود؛ بهعنوان مثال: | بخش دوم كتاب، در مورد اخلاق اجتماعى است. مؤلف، «حسن معاشرت» را بهعنوان اولين صفت اخلاقى اين بخش بيان مىكند. وى، به جايگاه رفيع نبوت و امامت و ارتباط مستقيم آن با فكر و قلب انسانها اشاره مىكند و مهمترين رسالت انبياء و اولياى الهى را تزكيه نفوس و تربيت و تزكيه انسانها بيان مىكند كه لازمهاش آراسته بودن خود انبياء و اولياى الهى به صفات اخلاقى است و در اين راستا، چند نمونه از برخورد زيباى آنان را در خانواده و ميان مردم و حتى با مخالفان يادآور مىشود؛ بهعنوان مثال: | ||
«گروهى از طايفه جهنيه ميهمان امام صادق(ع) شدند. چون وقت رفتن فرارسيد، امام، زاد و توشه راه و عطايايى به آنان بخشيد، ولى به خدمتگزارانش فرمود: «از آنان كناره بگيريد و كمكشان نكنيد». مهمانان، بار خود را بستند و آماده رفتن شدند. براى وداع، خدمت امام رسيدند و عرض كردند: «اى پسر پيامبر! بسيار نيكو ميهماندارى كردى، ولى چرا به خدمتگزارانت دستور دادى ما را كمك نكنند؟» امام پاسخ داد: ما اهل بيتى هستيم كه هيچگاه ميهمان را براى رفتن يارى نمىرسانيم». (سيره اخلاقى معصومين(ع)، ص 120). | «گروهى از طايفه جهنيه ميهمان [[امام صادق]](ع) شدند. چون وقت رفتن فرارسيد، امام، زاد و توشه راه و عطايايى به آنان بخشيد، ولى به خدمتگزارانش فرمود: «از آنان كناره بگيريد و كمكشان نكنيد». مهمانان، بار خود را بستند و آماده رفتن شدند. براى وداع، خدمت امام رسيدند و عرض كردند: «اى پسر پيامبر! بسيار نيكو ميهماندارى كردى، ولى چرا به خدمتگزارانت دستور دادى ما را كمك نكنند؟» امام پاسخ داد: ما اهل بيتى هستيم كه هيچگاه ميهمان را براى رفتن يارى نمىرسانيم». (سيره اخلاقى معصومين(ع)، ص 120). | ||
در ادامه، به صفات ديگرى از اخلاق اجتماعى با عناوين «رأفت و مهربانى»، «تواضع»، «عفو و گذشت»، «غيرت اسلامى»، «روابط اجتماعى»، «خدمت به مردم»، «حمايت از محرومان» و «مشكلگشايى و حفظ وحدت» پرداخته است. | در ادامه، به صفات ديگرى از اخلاق اجتماعى با عناوين «رأفت و مهربانى»، «تواضع»، «عفو و گذشت»، «غيرت اسلامى»، «روابط اجتماعى»، «خدمت به مردم»، «حمايت از محرومان» و «مشكلگشايى و حفظ وحدت» پرداخته است. |
ویرایش