پرش به محتوا

سیر و سلوک؛ یقظه (بیدارى): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق')
خط ۷۷: خط ۷۷:
ايشان، بهره‌مندى از استاد را در سير و سولك لازم دانسته، مى‌افزايند كه هيچ ترديدى در اين نيست كه وجود استاد در هر علم و فن و در هر حركت و برنامه‌اى ضرورى است؛ به‌ويژه در سير و سلوك كه دربردارنده ظرايف و دقايق فراوان است و عدم تعادل در آن، اگر به قدر مويى به افراط و تفريط بينجامد، سبب‌ساز گمراهى خواهد شد. راز اين سخن، در آن نهفته كه علاوه بر آنكه بهره‌گيرى از اخلاق به‌عنوان يك علم، به استاد و رهنمودها و سفارش‌هاى كلّى و جزئى او نيازمند است. نفوذ استاد در جان مشتاقان، از امور غير قابل انكار است، زيرا شاگرد، خود را در برابر استاد، ضعيف و خُرد مى‌بيند و او را عظيم و نيرومند درمى‌يابد و از همين روى، ناخودآگاه از او اثر مى‌پذيرد. معنويت استاد، موجب تأثير در رفتار و گفتار مى‌گردد و حتّى استاد در حركات و نوع سخن گفتن شاگرد، اثر مى‌گذارد و افزون بر اين، قلب شاگرد از استاد تأثير مى‌پذيرد.
ايشان، بهره‌مندى از استاد را در سير و سولك لازم دانسته، مى‌افزايند كه هيچ ترديدى در اين نيست كه وجود استاد در هر علم و فن و در هر حركت و برنامه‌اى ضرورى است؛ به‌ويژه در سير و سلوك كه دربردارنده ظرايف و دقايق فراوان است و عدم تعادل در آن، اگر به قدر مويى به افراط و تفريط بينجامد، سبب‌ساز گمراهى خواهد شد. راز اين سخن، در آن نهفته كه علاوه بر آنكه بهره‌گيرى از اخلاق به‌عنوان يك علم، به استاد و رهنمودها و سفارش‌هاى كلّى و جزئى او نيازمند است. نفوذ استاد در جان مشتاقان، از امور غير قابل انكار است، زيرا شاگرد، خود را در برابر استاد، ضعيف و خُرد مى‌بيند و او را عظيم و نيرومند درمى‌يابد و از همين روى، ناخودآگاه از او اثر مى‌پذيرد. معنويت استاد، موجب تأثير در رفتار و گفتار مى‌گردد و حتّى استاد در حركات و نوع سخن گفتن شاگرد، اثر مى‌گذارد و افزون بر اين، قلب شاگرد از استاد تأثير مى‌پذيرد.


همچنين ايشان از غرور كاذبى كه از اعمال نيك و عبادات حاصل مى‌شود، پرهيز داده‌اند و حديثى از امام صادق(ع) آورده‌اند كه مى‌فرمايد: «دو نفر وارد مسجد شدند: يكى، فاسق و يكى، صدّيق، امّا وقتى از مسجد بيرون آمدند آن شخص فاسق، متّقى و صدّيق شده بود و آن شخص متّقى و صدّيق، فاسق». امام صادق(ع) در مورد علّت اين امر مى‌فرمايند: «وقتى آن فاسق وارد مسجد شد، شرمنده از گناه بود و از گناهش در خود مى‌پيچيد. همان حالت قصور و تقصير، همان حالت خجالت‌زدگى، او را صدّيق كرد، امّا آن متّقى و صدّيق به اعمالش مى‌باليد و اين غرور كاذب و شيطانى، او را فاسق كرد» <ref>كافى، ج 2، ص 314</ref>.
همچنين ايشان از غرور كاذبى كه از اعمال نيك و عبادات حاصل مى‌شود، پرهيز داده‌اند و حديثى از [[امام صادق]](ع) آورده‌اند كه مى‌فرمايد: «دو نفر وارد مسجد شدند: يكى، فاسق و يكى، صدّيق، امّا وقتى از مسجد بيرون آمدند آن شخص فاسق، متّقى و صدّيق شده بود و آن شخص متّقى و صدّيق، فاسق». [[امام صادق]](ع) در مورد علّت اين امر مى‌فرمايند: «وقتى آن فاسق وارد مسجد شد، شرمنده از گناه بود و از گناهش در خود مى‌پيچيد. همان حالت قصور و تقصير، همان حالت خجالت‌زدگى، او را صدّيق كرد، امّا آن متّقى و صدّيق به اعمالش مى‌باليد و اين غرور كاذب و شيطانى، او را فاسق كرد» <ref>كافى، ج 2، ص 314</ref>.


فصل دوم كه در «بيدارى» است، دربرگيرنده شش بخش اصلى مى‌باشد. طبق نظر معظّم‌له، سالك بايد زمينه دريافت كشش الهى را در وجود خود فراهم كند و مقارن با توفيق و جذبه‌اى كه نصيب او مى‌گردد، با همّت خود قدم در راه نهد و با خروج از ورطه غفلت، به مقام توجه و بيدارى برسد. تفكّر، تذكّر و مراقبت نيز موجب دوام توجه در سالك مى‌شود و بيدارى را در وجود وى نهادينه مى‌سازد.
فصل دوم كه در «بيدارى» است، دربرگيرنده شش بخش اصلى مى‌باشد. طبق نظر معظّم‌له، سالك بايد زمينه دريافت كشش الهى را در وجود خود فراهم كند و مقارن با توفيق و جذبه‌اى كه نصيب او مى‌گردد، با همّت خود قدم در راه نهد و با خروج از ورطه غفلت، به مقام توجه و بيدارى برسد. تفكّر، تذكّر و مراقبت نيز موجب دوام توجه در سالك مى‌شود و بيدارى را در وجود وى نهادينه مى‌سازد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش