۱۰۶٬۲۵۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يـ' به 'ی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'س الدین' به 'سالدین') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
کتاب مکتب عرفانی تبریز که در یک جلد با 264 صفحه نوشته شده است و تماماً اختصاص به معرّفی این مکتب عرفانی دارد. کتاب دارای مقدّمهای مفصّل بانضمام یک پیش مقدّمه است که از وضعیت کتاب خبر میدهد که در واقع تمهیدی برای ورود به بحث اصلی است. فهرست مطالب کتاب چنین است: مقدّمهی چاپ دوّم، مقدّمه، عرفان و تصوّف، پیران و بابایان تبریز، مشایخ بزرگ مکتب عرفانی تبریز، فتوّت و جوانمردی، دیگر مشایخ مکتب عرفانی تبریز، سه سهروردی بزرگ، چند خواجهی بزرگ، و سخن آخر. | کتاب مکتب عرفانی تبریز که در یک جلد با 264 صفحه نوشته شده است و تماماً اختصاص به معرّفی این مکتب عرفانی دارد. کتاب دارای مقدّمهای مفصّل بانضمام یک پیش مقدّمه است که از وضعیت کتاب خبر میدهد که در واقع تمهیدی برای ورود به بحث اصلی است. فهرست مطالب کتاب چنین است: مقدّمهی چاپ دوّم، مقدّمه، عرفان و تصوّف، پیران و بابایان تبریز، مشایخ بزرگ مکتب عرفانی تبریز، فتوّت و جوانمردی، دیگر مشایخ مکتب عرفانی تبریز، سه سهروردی بزرگ، چند خواجهی بزرگ، و سخن آخر. | ||
قهراً در بین فصول اصلی اشاراتی فرعی نیز وجود دارد و در بر شمردن نامهای شهیر آن دیار آنچه که بایسته بوده را آورده و هر کدام را آشنایی ای مختصر داده است. نام این بزرگان که با «بابا» یا «خواجه» شهرت داشتند در ذیل هر فصل قرار داده است و لذا کسانی چون: [[بابا فرج وایقانی]]، [[بابا حسن سرخابی]]، [[بابا مزید]]، [[بابا فقیه اسبستی]]، و [[بابا حامد]] از این دست به حساب میآیند که زیر مجموعهی بابایانند. در عین حال مشایخی چون: [[ابراهیم جوینانی]]، [[باله حسن صوفیانی]]، ابو اسحق، [[شیخ ابوبکر طائی ابهری]]، [[یوسف بن حسین تبریزی]]، [[ابوبکر حسین ارموی]] از آن قبیلند. از دیگر نامداران و مشاهیر شیخ [[شهابالدّین اهری|شهابالدین اهری]]، [[شمس الدّین ملکداد تبریزی| | قهراً در بین فصول اصلی اشاراتی فرعی نیز وجود دارد و در بر شمردن نامهای شهیر آن دیار آنچه که بایسته بوده را آورده و هر کدام را آشنایی ای مختصر داده است. نام این بزرگان که با «بابا» یا «خواجه» شهرت داشتند در ذیل هر فصل قرار داده است و لذا کسانی چون: [[بابا فرج وایقانی]]، [[بابا حسن سرخابی]]، [[بابا مزید]]، [[بابا فقیه اسبستی]]، و [[بابا حامد]] از این دست به حساب میآیند که زیر مجموعهی بابایانند. در عین حال مشایخی چون: [[ابراهیم جوینانی]]، [[باله حسن صوفیانی]]، ابو اسحق، [[شیخ ابوبکر طائی ابهری]]، [[یوسف بن حسین تبریزی]]، [[ابوبکر حسین ارموی]] از آن قبیلند. از دیگر نامداران و مشاهیر شیخ [[شهابالدّین اهری|شهابالدین اهری]]، [[شمس الدّین ملکداد تبریزی|شمسالدین ملکداد تبریزی]] و شیخ [[محمود شبستری]] است. و نیز در زنجان در روستای سهرورد، سه بزرگ نامدار چون: [[سهروردی، عبدالقاهر بن عبدالله|ابوالنجیب ضیاءالدّین عبدالقاهربن عبدالله]]، [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی شیخ اشراق]] و شیخ [[سهروردی، عمر بن محمد|شهابالدّین ابوحفص عمر سهروردی]]. و همین طور خواجگان شهیر آن دیار به مانند: [[خواجه محمّد کججانی]]، [[خواجه خوشنام]]، [[خواجه عبدالرّحیم اژآبادی]] و [[خواجه یوسف دهخوارقانی]] است که مورد توجّه و معرّفی قرار گرفتهاند. | ||
نویسنده در مقدّمهی کتاب مینویسد: آنچه كه به عنوان مكتب عرفانيِ آذربايجان طرح مي شود در حقيقت تمام مسائلي است كه به عنوان عرفان و تصوّف در همهی مناطق اين استان وجود دارد. در تبريز، اردبيل، زنجان، اهر، بنيس، شبستر، وايقان، ابهر، سهرورد، اسکو، كججان، و بسياري ديگر از محلّات اين استان ردّ پاي تصوّف و عرفان اسلامي به خوبي دیده مي شود، هرچند كه منابع و مآخذ ما در اين باره بسيار كم و اندك است ولي همين مقدار هم مي تواند نشان دهد كه اين جايگاه در روزگاران گذشته يكي از بهترين محلّه هاي رشد عرفان و تصوّف اسلامي بوده است. به واقع آنچه كه در اين محلّات از اين بابت وجود داشته چيزي كم از منطقهی خراسان و شيراز كه بسياري آنرا (خراسان) مهد عرفان و تصوّف ايران و اسلام مي شناسند ندارد. درست است كه آنچه كه هست در تمام منطقهی آذربايجان وجود داشته ولي از آنجا كه تبريز مركزيّت داشته و محلّ سكونت و حضور مشايخ بزرگ آن زمان بوده به نوعي مي توان به آن، تصوّف تبريز و مكتب عرفانيِ تبريز هم اطلاق كرد<ref>مقدّمه، صص 14-13</ref>. | نویسنده در مقدّمهی کتاب مینویسد: آنچه كه به عنوان مكتب عرفانيِ آذربايجان طرح مي شود در حقيقت تمام مسائلي است كه به عنوان عرفان و تصوّف در همهی مناطق اين استان وجود دارد. در تبريز، اردبيل، زنجان، اهر، بنيس، شبستر، وايقان، ابهر، سهرورد، اسکو، كججان، و بسياري ديگر از محلّات اين استان ردّ پاي تصوّف و عرفان اسلامي به خوبي دیده مي شود، هرچند كه منابع و مآخذ ما در اين باره بسيار كم و اندك است ولي همين مقدار هم مي تواند نشان دهد كه اين جايگاه در روزگاران گذشته يكي از بهترين محلّه هاي رشد عرفان و تصوّف اسلامي بوده است. به واقع آنچه كه در اين محلّات از اين بابت وجود داشته چيزي كم از منطقهی خراسان و شيراز كه بسياري آنرا (خراسان) مهد عرفان و تصوّف ايران و اسلام مي شناسند ندارد. درست است كه آنچه كه هست در تمام منطقهی آذربايجان وجود داشته ولي از آنجا كه تبريز مركزيّت داشته و محلّ سكونت و حضور مشايخ بزرگ آن زمان بوده به نوعي مي توان به آن، تصوّف تبريز و مكتب عرفانيِ تبريز هم اطلاق كرد<ref>مقدّمه، صص 14-13</ref>. |