پرش به محتوا

الشيعه و فنون الاسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق'
جز (جایگزینی متن - 'سيوطى ' به 'سيوطى ')
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق')
خط ۶۹: خط ۶۹:
ب)- مشاهير فقهاى شيعه در صدر اول: كه عبارتند از: زراره؛ معروف بن خربوذ؛ بريد؛ ابوبصير اسدى؛ فضيل بن يسار و محمد بن مسلم طائفى و گفته شده كه در بين اينان، زراره از همه فقيه‌تر بوده است و بعضى به‌جاى ابوبصير اسدى، ابوبصير مرادى را ذكر كرده‌اند كه نامش ليث بن بخترى است <ref>همان، ص 246</ref>.
ب)- مشاهير فقهاى شيعه در صدر اول: كه عبارتند از: زراره؛ معروف بن خربوذ؛ بريد؛ ابوبصير اسدى؛ فضيل بن يسار و محمد بن مسلم طائفى و گفته شده كه در بين اينان، زراره از همه فقيه‌تر بوده است و بعضى به‌جاى ابوبصير اسدى، ابوبصير مرادى را ذكر كرده‌اند كه نامش ليث بن بخترى است <ref>همان، ص 246</ref>.


ج)- فقهائى كه در صدر اول، طبق مذهب جعفرى كتاب نوشته‌اند: شيخ ابوالقاسم جعفر بن سعيد كه معروف به «محقق» است در اول كتاب «معتبر» كه امام صادق(ع) را ذكر مى‌كند، چنين مى‌نويسد: «امام صادق(ع) در سايه تعليم و تربيتش بسى فقهاى نامدار و دانشمندان بزرگ، پروراند كه از پاسخ‌هاى مسائل و بهره‌بردارى از خرمن علم حضرتش چهارصد كتاب ارزنده نوشتند»، ولى نويسنده، معتقد است اين تعداد، از مؤلفات بزرگان و نامداران شاگردان امام صادق(ع) است؛ وگرنه شيخ شمس‌الدين محمد بن مكى، معروف به شهيد اول در آغاز كتاب «ذكرى» با صراحت گويد: از پاسخ‌هائى كه امام صادق(ع) به مسائل مى‌داد روشن مى‌شود كه چهار هزار نفر، كتاب نوشتند كه بعضى از آنان، عراقى و برخى حجازى و عده‌اى خراسانى و گروهى شامى بودند <ref>همان، ص 248 و 249</ref>.
ج)- فقهائى كه در صدر اول، طبق مذهب جعفرى كتاب نوشته‌اند: شيخ ابوالقاسم جعفر بن سعيد كه معروف به «محقق» است در اول كتاب «معتبر» كه [[امام صادق]](ع) را ذكر مى‌كند، چنين مى‌نويسد: «[[امام صادق]](ع) در سايه تعليم و تربيتش بسى فقهاى نامدار و دانشمندان بزرگ، پروراند كه از پاسخ‌هاى مسائل و بهره‌بردارى از خرمن علم حضرتش چهارصد كتاب ارزنده نوشتند»، ولى نويسنده، معتقد است اين تعداد، از مؤلفات بزرگان و نامداران شاگردان [[امام صادق]](ع) است؛ وگرنه شيخ شمس‌الدين محمد بن مكى، معروف به شهيد اول در آغاز كتاب «ذكرى» با صراحت گويد: از پاسخ‌هائى كه [[امام صادق]](ع) به مسائل مى‌داد روشن مى‌شود كه چهار هزار نفر، كتاب نوشتند كه بعضى از آنان، عراقى و برخى حجازى و عده‌اى خراسانى و گروهى شامى بودند <ref>همان، ص 248 و 249</ref>.


د)- مجموعه‌هاى بزرگ فقهى اصحاب ائمه(ع): برخى از آن‌ها عبارتند از:
د)- مجموعه‌هاى بزرگ فقهى اصحاب ائمه(ع): برخى از آن‌ها عبارتند از:
خط ۷۵: خط ۷۵:
1. «جامع الفقه» كه ثابت بن هرمز ابوالمقدام، آن را از امام سجاد(ع) آموخته و روايت كرده است.
1. «جامع الفقه» كه ثابت بن هرمز ابوالمقدام، آن را از امام سجاد(ع) آموخته و روايت كرده است.


2. «شرائع الإيمان» كه محمد بن معافى ابوجعفر مولاى امام صادق(ع) آن را از امام كاظم(ع) و امام رضا(ع) فراگرفته و روايت كرده است.
2. «شرائع الإيمان» كه محمد بن معافى ابوجعفر مولاى [[امام صادق]](ع) آن را از امام كاظم(ع) و امام رضا(ع) فراگرفته و روايت كرده است.


3. «جامع أبواب الفقه» على بن حمزه كه شاگرد امام صادق(ع) است.
3. «جامع أبواب الفقه» على بن حمزه كه شاگرد [[امام صادق]](ع) است.


4. تعداد سى كتاب در ابواب فقه، تأليف عبداللّه بن مغيره كه از اصحاب امام كاظم(ع) است؛ چنان‌كه در فهرست نجاشى ذكر شده است.
4. تعداد سى كتاب در ابواب فقه، تأليف عبداللّه بن مغيره كه از اصحاب امام كاظم(ع) است؛ چنان‌كه در فهرست نجاشى ذكر شده است.
خط ۹۹: خط ۹۹:
3. مشاهير پيشوايان علم كلام كه شيعه بوده‌اند: در اين قسمت، پنج طبقه ذكر شده است كه از جمله افراد معرفى‌شده، عبارتند از: كميل بن زياد، سليم بن قيس هلالى، حارث اعور همدانى، جابر بن يزيد بن حارث جعفى و... <ref>همان، ص 274 - 322</ref>.
3. مشاهير پيشوايان علم كلام كه شيعه بوده‌اند: در اين قسمت، پنج طبقه ذكر شده است كه از جمله افراد معرفى‌شده، عبارتند از: كميل بن زياد، سليم بن قيس هلالى، حارث اعور همدانى، جابر بن يزيد بن حارث جعفى و... <ref>همان، ص 274 - 322</ref>.


در پنجمين فصل، به تقدم شيعه در علم اصول پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است نخستين كسى كه درب اين علم را به روى مردم گشود و مسائلش را از هم باز و جدا نمود، امام باقر(ع) و پس از وى امام صادق(ع) بود. نويسنده بر اين باور است كه اين دو بزرگوار، قواعد و مسائل اصول فقه را بر گروهى از شاگردانشان، ديكته فرمودند و آنان هم اين گفته‌ها را جمع‌آورى نموده و مسائلى از اين علم را پرداختند كه متأخرين بر طبق مباحث علم اصول، آن‌ها را مرتب ساخته و در اين باره كتاب‌ها نوشتند <ref>همان، ص 325</ref>.
در پنجمين فصل، به تقدم شيعه در علم اصول پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است نخستين كسى كه درب اين علم را به روى مردم گشود و مسائلش را از هم باز و جدا نمود، امام باقر(ع) و پس از وى [[امام صادق]](ع) بود. نويسنده بر اين باور است كه اين دو بزرگوار، قواعد و مسائل اصول فقه را بر گروهى از شاگردانشان، ديكته فرمودند و آنان هم اين گفته‌ها را جمع‌آورى نموده و مسائلى از اين علم را پرداختند كه متأخرين بر طبق مباحث علم اصول، آن‌ها را مرتب ساخته و در اين باره كتاب‌ها نوشتند <ref>همان، ص 325</ref>.


از ديگر علومى كه نويسنده به تقدم شيعه در آن‌ها اشاره نموده، عبارتند از: فرقه‌شناسى؛ مكارم اخلاق؛ سيره‌نگارى؛ تاريخ اسلامى؛ جغرافيا در صدر اسلام؛ لغت؛ انشاء؛ معانى و بيان؛ عروض؛ فنون شعر در اسلام؛ صرف و نحو.
از ديگر علومى كه نويسنده به تقدم شيعه در آن‌ها اشاره نموده، عبارتند از: فرقه‌شناسى؛ مكارم اخلاق؛ سيره‌نگارى؛ تاريخ اسلامى؛ جغرافيا در صدر اسلام؛ لغت؛ انشاء؛ معانى و بيان؛ عروض؛ فنون شعر در اسلام؛ صرف و نحو.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش