۱۰۸٬۹۶۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
ظاهر اشعار ترجمان الاشواق با مفاهیم متداول در زندگی متعارف انسانها پیوند دارد، اما ابن عربی در شرح آن، أشعار را با معانی عرفانی ربط داده است ؛ مثلاً در بیت | ظاهر اشعار ترجمان الاشواق با مفاهیم متداول در زندگی متعارف انسانها پیوند دارد، اما ابن عربی در شرح آن، أشعار را با معانی عرفانی ربط داده است ؛ مثلاً در بیت | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''وَاذْکُر'ا لی حَدیثَ هندٍ و لُبْنی''|2=''و سُلَیمی ' و زینبٍ و عِنان''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
ظاهراً می خواهد که برایش داستان هند و لُبْنی ' و سُلَیْمی ' و زینب و عِنان ، از زیبارویان و معشوقههای مشهور، را بگویند، ولی در شرح خود<ref>همان، ص 70ـ 69</ref> «هند» را به مکان فرود آمدن آدم و اسرار مختص به آن موطن، «لُبْنی» را به حاجت، سُلَیْمی ' را به حکمت سلیمانی بلقیس ، «عنان» را به علم احکام امور سیاست ، و «زینب» را به انتقال از مقام ولایت به مقام نبوت تأویل میکند. بنابراین معنای باطنی ابیات این است که برای من از محل فرود آمدن آدم و از اسرار مخصوص آن و از نیاز به آن و از حکمت سلیمانی بلقیس و از علم احکام امور سیاست و از انتقال مقام ولایت به مقام نبوت سخن بگویید. | ظاهراً می خواهد که برایش داستان هند و لُبْنی ' و سُلَیْمی ' و زینب و عِنان ، از زیبارویان و معشوقههای مشهور، را بگویند، ولی در شرح خود<ref>همان، ص 70ـ 69</ref> «هند» را به مکان فرود آمدن آدم و اسرار مختص به آن موطن، «لُبْنی» را به حاجت، سُلَیْمی ' را به حکمت سلیمانی بلقیس ، «عنان» را به علم احکام امور سیاست ، و «زینب» را به انتقال از مقام ولایت به مقام نبوت تأویل میکند. بنابراین معنای باطنی ابیات این است که برای من از محل فرود آمدن آدم و از اسرار مخصوص آن و از نیاز به آن و از حکمت سلیمانی بلقیس و از علم احکام امور سیاست و از انتقال مقام ولایت به مقام نبوت سخن بگویید. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۸: | ||
همچنین در بیتِ | همچنین در بیتِ | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''طال شوقی لِطفلةٍ ذات نثر''|2=''و نظام و منبر و بیان''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
می گوید: که شوق من به دخترکی صاحب نثر و نظم و منبر و بیان به درازا کشید، اما در شرح خود واژة «طفلة» را ــ که به معنای دخترک لطیف اندام و دوشیزة زیباست ــ به معرفت ذاتی و «نثر» و «نِظام » را به مقید و مطلق معنا می کند که از حیث ذات ، وجود مطلق است و از حیث مالک بودن ، مقیّد به ملک است ، و «منبر» را به درجات اسماءالحسنی تأویل میکند که بر آمدن بر آنها، تخلّق به آنهاست ، و «بیان» را هم مقام رسالت می داند<ref>همان،ص71</ref>. | می گوید: که شوق من به دخترکی صاحب نثر و نظم و منبر و بیان به درازا کشید، اما در شرح خود واژة «طفلة» را ــ که به معنای دخترک لطیف اندام و دوشیزة زیباست ــ به معرفت ذاتی و «نثر» و «نِظام » را به مقید و مطلق معنا می کند که از حیث ذات ، وجود مطلق است و از حیث مالک بودن ، مقیّد به ملک است ، و «منبر» را به درجات اسماءالحسنی تأویل میکند که بر آمدن بر آنها، تخلّق به آنهاست ، و «بیان» را هم مقام رسالت می داند<ref>همان،ص71</ref>. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۷: | ||
این تحقیق فاقد فهارس فنی است و به ذکر فهرست محتویات إکتفاء کرده است. | این تحقیق فاقد فهارس فنی است و به ذکر فهرست محتویات إکتفاء کرده است. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۸۴: | خط ۹۲: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | ||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات عربی]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1401]] | |||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ دی 1401 توسط فریدون سبحانی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ دی 1401 توسط فریدون سبحانی]] |