پرش به محتوا

ذخائر الأعلاق: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن الدین' به 'ن‌الدین')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}


'''ذخائر‌الأعلاق''' أثر شیخ أکبر محی‌الدین إبن عربی  شرحی بر دیوان  ترجمان الأشواق است این متن منظوم به قلم خود شارح، درباره معارف عرفانی می‌باشد.
'''ذخائر‌الأعلاق''' أثر [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخ أکبر محی‌الدین إبن عربی]] شرحی بر دیوان  [[ترجمان الأشواق]] است این متن منظوم به قلم خود شارح، درباره معارف عرفانی می‌باشد.


شیخ ترجمان الأشواق  را در مکّه مکرّمه در سال 598ق قلمی کرده است و ماجرای سروده شدن آن به این ترتیب است که شیخ مکین‌الدین دختری داشت پارسا و دانا ،موسوم به «نِظام» و ملقّب به «عین الشّمس و البَهاء» که در تقوا و خدا ترسی خصایل پسندیده، رفتار سنجیده و کمالات أخلاقی و صوری دُرّ دهر و یگانه روزگارش بود. دیدار این عارفه و عالمه و معتکفه در إبن عربی أثر بخشید و او را شیفته خود گردانید و إلهام بخش أشعار و تغزلات عارفانه وی و سرانجام به وجود آمدن کتاب قابل تحسین ترجمان‌الأشواق گردید<ref>متن کتاب، ص9-8</ref>.
شیخ ترجمان الأشواق  را در مکّه مکرّمه در سال 598ق قلمی کرده است و ماجرای سروده شدن آن به این ترتیب است که شیخ مکین‌الدین دختری داشت پارسا و دانا ،موسوم به «نِظام» و ملقّب به «عین الشّمس و البَهاء» که در تقوا و خدا ترسی خصایل پسندیده، رفتار سنجیده و کمالات أخلاقی و صوری دُرّ دهر و یگانه روزگارش بود. دیدار این عارفه و عالمه و معتکفه در إبن عربی أثر بخشید و او را شیفته خود گردانید و إلهام بخش أشعار و تغزلات عارفانه وی و سرانجام به وجود آمدن کتاب قابل تحسین ترجمان‌الأشواق گردید<ref>متن کتاب، ص9-8</ref>.
خط ۳۵: خط ۳۵:


==انگیزه نگارش==
==انگیزه نگارش==
انگیزه ابن عربی در شرح ترجمان الاشواق
انگیزه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] در شرح ترجمان الاشواق


شارح در سبب پرداختن به شرح أشعار خود چنین می‌نویسد:
شارح در سبب پرداختن به شرح أشعار خود چنین می‌نویسد:
خط ۴۹: خط ۴۹:


ظاهر اشعار ترجمان الاشواق با مفاهیم متداول در زندگی متعارف انسان‌ها پیوند دارد، اما ابن عربی در شرح آن، أشعار را با معانی عرفانی ربط داده است ؛ مثلاً در بیت
ظاهر اشعار ترجمان الاشواق با مفاهیم متداول در زندگی متعارف انسان‌ها پیوند دارد، اما ابن عربی در شرح آن، أشعار را با معانی عرفانی ربط داده است ؛ مثلاً در بیت
«وَاذْکُر'ا لی حَدیثَ هندٍ و لُبْنی '/ و سُلَیمی ' و زینبٍ و عِنان »
«وَاذْکُر'ا لی حَدیثَ هندٍ و لُبْنی '/ و سُلَیمی ' و زینبٍ و عِنان »


خط ۵۹: خط ۶۰:
می گوید:  که شوق من به دخترکی صاحب نثر و نظم و منبر و بیان به درازا کشید، اما در شرح خود واژة «طفلة» را ــ که به معنای دخترک لطیف اندام و دوشیزة زیباست ــ به معرفت ذاتی و «نثر» و «نِظام » را به مقید و مطلق معنا می کند که از حیث ذات ، وجود مطلق است و از حیث مالک بودن ، مقیّد به ملک است ، و «منبر» را به درجات اسماءالحسنی تأویل می‌کند که بر آمدن بر آنها، تخلّق به آنهاست ، و «بیان» را هم مقام رسالت می داند<ref>همان،ص71</ref>.
می گوید:  که شوق من به دخترکی صاحب نثر و نظم و منبر و بیان به درازا کشید، اما در شرح خود واژة «طفلة» را ــ که به معنای دخترک لطیف اندام و دوشیزة زیباست ــ به معرفت ذاتی و «نثر» و «نِظام » را به مقید و مطلق معنا می کند که از حیث ذات ، وجود مطلق است و از حیث مالک بودن ، مقیّد به ملک است ، و «منبر» را به درجات اسماءالحسنی تأویل می‌کند که بر آمدن بر آنها، تخلّق به آنهاست ، و «بیان» را هم مقام رسالت می داند<ref>همان،ص71</ref>.


محقق کتاب،آقای خلیل عمران منصور در پاورقی‌ها به امور زیر پرداخته است:
محقق کتاب،آقای [[منصور، خلیل|خلیل عمران منصور]] در پاورقی‌ها به امور زیر پرداخته است:


آدرس آیات (به شیوه درون متنی) و إرجاع به منابع أحادیث
آدرس آیات (به شیوه درون متنی) و إرجاع به منابع أحادیث