۱٬۸۴۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
{{کاربردهای دیگر| المعانی (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر| المعانی (ابهام زدایی)}} | ||
'''بُغیة الإیضاح لتلخیص المفتاح فی علوم البلاغة'''، تألیف عبدالمتعال الصعیدی (متوفی 1383ق) شرحی است بر کتاب «الإیضاح لتلخیص المفتاح» جلال الدین محمد بن عبدالرحمن قزوینی معروف به خطیب قزینی یا دمشقی (متوفی 739ق) است. قزوینی کتاب ارزشمندی دارد به نام | '''بُغیة الإیضاح لتلخیص المفتاح فی علوم البلاغة'''، تألیف عبدالمتعال الصعیدی (متوفی 1383ق) شرحی است بر کتاب «الإیضاح لتلخیص المفتاح» جلال الدین محمد بن عبدالرحمن قزوینی معروف به خطیب قزینی یا دمشقی (متوفی 739ق) است. قزوینی کتاب ارزشمندی دارد به نام «تلخیص المفتاح» که آن را شرح نموده و «الإیضاح» نامیده است و کتاب حاضر شرحی بر این کتاب است. | ||
با توجه به اینکه خواننده کتاب الإیضاح برای فهم مطالب این کتاب نیازمند مراجعه به شروح و حواشی و تقریرات کتاب التلخیص میشده است، لذا انگیزه نویسنده از نگارش این کتاب بینیاز کردن خواننده از مراجعه به سایر حواشی بوده است<ref>مقدمه محقق، ص 7</ref>. | با توجه به اینکه خواننده کتاب الإیضاح برای فهم مطالب این کتاب نیازمند مراجعه به شروح و حواشی و تقریرات کتاب التلخیص میشده است، لذا انگیزه نویسنده از نگارش این کتاب بینیاز کردن خواننده از مراجعه به سایر حواشی بوده است<ref>مقدمه محقق، ص 7</ref>. | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خطیب قزوینی در قرن هشتم درصدد برآمد که قسم سوم | خطیب قزوینی در قرن هشتم درصدد برآمد که قسم سوم «مفتاح العلوم» سکّاکی را که شامل معانی، بیان و بدیع است را مختصر و به طریق بهتری تنظیم کند. لذا کتاب «تلخیص المفتاح» را نوشت که سخت مورد استقبال ادبا قرار گرفت بهطوری که باعث شد خود مفتاح العلوم فراموش شود و همه بدین کتاب مختصر روی آورند و به شرح و تحشیهی آن بپردازند<ref>ذاکری، مصطفی، ص 98</ref>. | ||
وی در ابتدای تلخیص مینویسد: «چون علم بلاغت و توابع آن (یعنی علم بدیع) از جلیل القدرترین و دقیقترین علوم است که از روی آن دقائق عربیت و اسرار آن معلوم میشود و وجوه اعجاز قرآن از روی آن آشکار میگردد، و قسم سوم مفتاح العلوم سکاکی بزرگترین کتابی است که در این زمینه نوشته شده و از همه سودمندتر و ترتیب مطالب در آن از همه بهتر و اصول مطالب در آن از همه مجموعتر است، لذا با توجه به اینکه حشو و تطویل دارد و حشو و زواید آن را باید زدود، لذا من این مختصر را تألیف کردم که شامل قواعد کلی و شواهد و مثالهای مورد نیاز است و در تحقیق و تهذیب و ترتیب آن کوشش کردم که از نظر ترتیب بهتر از مفتاح باشد و بعضی فوائد بر آن افزودم که از کتب دیگر به دست آورده بودم و مطالبی که خود دریافتهام بدان اضافه کردم»<ref>همان</ref>. | وی در ابتدای تلخیص مینویسد: «چون علم بلاغت و توابع آن (یعنی علم بدیع) از جلیل القدرترین و دقیقترین علوم است که از روی آن دقائق عربیت و اسرار آن معلوم میشود و وجوه اعجاز قرآن از روی آن آشکار میگردد، و قسم سوم مفتاح العلوم سکاکی بزرگترین کتابی است که در این زمینه نوشته شده و از همه سودمندتر و ترتیب مطالب در آن از همه بهتر و اصول مطالب در آن از همه مجموعتر است، لذا با توجه به اینکه حشو و تطویل دارد و حشو و زواید آن را باید زدود، لذا من این مختصر را تألیف کردم که شامل قواعد کلی و شواهد و مثالهای مورد نیاز است و در تحقیق و تهذیب و ترتیب آن کوشش کردم که از نظر ترتیب بهتر از مفتاح باشد و بعضی فوائد بر آن افزودم که از کتب دیگر به دست آورده بودم و مطالبی که خود دریافتهام بدان اضافه کردم»<ref>همان</ref>. | ||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
التلخیص المفتاح شامل مقدمهای است در معنای فصاحت و بلاغت و سپس دارای سه فن یا بخش است. فن اول درباره علم معانی، و فن دوم درباره علم بدیع، و فن سوم درباره علم بدیع است. قزوینی در حقیقت اول کسی است که محسنات کلام را بعد از ابن معتز به نام بدیع خواند و از آن پس دیگر همه آن را بدین نام خواندند. ولی اخیراً در فارسی به جای آن آرایههای سخن متداول شده است. خطیب 37 صنعت از صنایع بدیع را در این بخش آورده است<ref>همان، ص99</ref>. | التلخیص المفتاح شامل مقدمهای است در معنای فصاحت و بلاغت و سپس دارای سه فن یا بخش است. فن اول درباره علم معانی، و فن دوم درباره علم بدیع، و فن سوم درباره علم بدیع است. قزوینی در حقیقت اول کسی است که محسنات کلام را بعد از ابن معتز به نام بدیع خواند و از آن پس دیگر همه آن را بدین نام خواندند. ولی اخیراً در فارسی به جای آن آرایههای سخن متداول شده است. خطیب 37 صنعت از صنایع بدیع را در این بخش آورده است<ref>همان، ص99</ref>. | ||
کتاب مذکور اثری است کاملاً نظاممند و دقیق و با اسلوب علمی و ترتیب معقول که شامل خلاصهای از تمام قواعد فصاحت و بلاغت و اصول بلاغی است. اما درست به همین دلیل کتابی است خشک و جدی که بیشتر به مباحث فلسفی میماند تا به سخن اهل ذوق و | کتاب مذکور اثری است کاملاً نظاممند و دقیق و با اسلوب علمی و ترتیب معقول که شامل خلاصهای از تمام قواعد فصاحت و بلاغت و اصول بلاغی است. اما درست به همین دلیل کتابی است خشک و جدی که بیشتر به مباحث فلسفی میماند تا به سخن اهل ذوق و قرنها –حتی تا امروز- فکر ادبا را به مباحث لفظی و ریزهکاریهای ادبی و فلسفی مشغول داشت و در عین حال آن را از لطف سخن عبدالقاهر جرجانی و ذوق و احساس کلام او و درک عملی دقایق بلاغت کلام بلغا محروم کرد؛ چرا که همه میپنداشتند که خطیب دمشق حرف آخر را زده است و از او بهتر دیگر سخنی نیست<ref>همان</ref>. | ||
سکّاکی قسم سوم کتابش را منحصر به معانی و بیان و بدیع (یا به اصطلاح خودش وجوه تحسین کلام) نکرده است، بلکه از ملحقات این قسم چهار علم دیگر را هم به دنبال آن آورده است که عبارت است از: حد و استدلال و عروض و قافیه، و این چهار علم را هم گویی جزئی از معانی و بیان یا متمم آن میدانسته است. | سکّاکی قسم سوم کتابش را منحصر به معانی و بیان و بدیع (یا به اصطلاح خودش وجوه تحسین کلام) نکرده است، بلکه از ملحقات این قسم چهار علم دیگر را هم به دنبال آن آورده است که عبارت است از: حد و استدلال و عروض و قافیه، و این چهار علم را هم گویی جزئی از معانی و بیان یا متمم آن میدانسته است. | ||
خطیب دمشق به این چهار علم توجهی نکرده و کتاب خود را منحصر به همان سه علم اصلی بلاغی یعنی معانی، بیان و بدیع ساخته است. خطیب دمشق بعداً کتاب دیگری نوشت به نام «الإیضاح لتلخیص المفتاح فی علوم البلاغة» که در حقیقت شرحی است بر تلخیص المفتاح و البته به اندازه | خطیب دمشق به این چهار علم توجهی نکرده و کتاب خود را منحصر به همان سه علم اصلی بلاغی یعنی معانی، بیان و بدیع ساخته است. خطیب دمشق بعداً کتاب دیگری نوشت به نام «الإیضاح لتلخیص المفتاح فی علوم البلاغة» که در حقیقت شرحی است بر تلخیص المفتاح و البته به اندازه «تلخیص المفتاح» از شهرت برخوردار نشد<ref>همان، ص 100-99 </ref> و تنها نسخه خطی از شرحی ضعیف از اقسرائی بر جای مانده است<ref>مقدمه محقق، ص 5</ref>. | ||
شرح عبدالمتعال الصعیدی از دیگر شروح این کتاب است. مطالب جلد اول این کتاب عبارت است از اسناد خبری، احوال مسندالیه، احوال مسند، متعلقات فعل، قصر، انشاء، وصل و فصل، ایجاز و اطناب و مساواة. | شرح عبدالمتعال الصعیدی از دیگر شروح این کتاب است. مطالب جلد اول این کتاب عبارت است از اسناد خبری، احوال مسندالیه، احوال مسند، متعلقات فعل، قصر، انشاء، وصل و فصل، ایجاز و اطناب و مساواة. | ||
| خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در | فهرست مطالب در پایان کتاب آمده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||