۱۴۶٬۰۰۱
ویرایش
جز (+ {{مهدویت}}) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنا' به 'ابن ا') |
||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
مؤلف بيانيهاى را كه به «بيانيه علماى حجاز» معروف است و از طرف «رابطة العالم الاسلامى»، مركز مهم دينى وهابيت، در پاسخ به يك مسلمان كنيايى صادر شده، به عنوان يك سند تاريخى به همراه ترجمه كامل آن آورده است. | مؤلف بيانيهاى را كه به «بيانيه علماى حجاز» معروف است و از طرف «رابطة العالم الاسلامى»، مركز مهم دينى وهابيت، در پاسخ به يك مسلمان كنيايى صادر شده، به عنوان يك سند تاريخى به همراه ترجمه كامل آن آورده است. | ||
در بخش پنجم، با اشاره به اين مسأله كه مهدویت و عقيده به ظهور حضرت مهدى(ع) يكى از مسائل مورد اتفاق شيعه و سنى است، متن و ترجمه آراى گروهى از علماى ايشان درباره آن حضرت را آورده تا اتفاق مسلمانان در اين قضيه را روشنتر كند.برخى از اين افراد عبارتند از: محمد امين سويدى، [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] نویسنده «[[لسان العرب]]»، | در بخش پنجم، با اشاره به اين مسأله كه مهدویت و عقيده به ظهور حضرت مهدى(ع) يكى از مسائل مورد اتفاق شيعه و سنى است، متن و ترجمه آراى گروهى از علماى ايشان درباره آن حضرت را آورده تا اتفاق مسلمانان در اين قضيه را روشنتر كند.برخى از اين افراد عبارتند از: محمد امين سويدى، [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] نویسنده «[[لسان العرب]]»، ابن اثير، زبيدى مؤلف «[[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]»، ابنحجر مكى و شمسالدين قربطى. | ||
برخى از خاورشناسان مغرض غربى و تعداد معدودى از پژوهشگران شرقى و اسلامى كه تحت تأثير افكار غربىهاى اسلامشناس قرار گرفتهاند، معتقدند كه ايمان به وجود مهدى(ع)، واكنشى از وضع نابسامان مسلمانان در دورانهاى تاريك تاريخ اسلام بوده و حتى اصرار دارند كه عقيده ظهور يك مصلح جهانى را يك فكر وارداتى از يهود و نصارا تلقى كنند. مؤلف در بخش ششم نظر برخى از آنان مانند: مارگلى يوت اسلامشناس اروپايى و سيد اميرعلى هندى را نقل كرده و آنها را مورد نقد و بررسى قرار داده است. | برخى از خاورشناسان مغرض غربى و تعداد معدودى از پژوهشگران شرقى و اسلامى كه تحت تأثير افكار غربىهاى اسلامشناس قرار گرفتهاند، معتقدند كه ايمان به وجود مهدى(ع)، واكنشى از وضع نابسامان مسلمانان در دورانهاى تاريك تاريخ اسلام بوده و حتى اصرار دارند كه عقيده ظهور يك مصلح جهانى را يك فكر وارداتى از يهود و نصارا تلقى كنند. مؤلف در بخش ششم نظر برخى از آنان مانند: مارگلى يوت اسلامشناس اروپايى و سيد اميرعلى هندى را نقل كرده و آنها را مورد نقد و بررسى قرار داده است. | ||