پرش به محتوا

ابن جنید اسکافی، محمد بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شيخ مفيد' به 'شيخ مفيد'
جز (جایگزینی متن - 'شهيد ثانى ' به 'شهيد ثانى ')
جز (جایگزینی متن - 'شيخ مفيد' به 'شيخ مفيد')
خط ۴۲: خط ۴۲:
اطلاعات موجود در مورد زندگى ابن جنيد بسيار ناچيز است. گفته‌اند كه او در 340ق به نيشابور رفته و در همان سال در محلى نامعلوم با محمد بن حسين علوى ديدار كرده است. از قراين مختلف چون بررسى مشايخ و راويان وى و نيز گفته‌هاى مفيد مى‌توان نتيجه گرفت كه ابن جنيد پيش از سفر به نيشابور و پس از آن بيشتر در عراق، به‌خصوص بغداد، اقامت داشته است.
اطلاعات موجود در مورد زندگى ابن جنيد بسيار ناچيز است. گفته‌اند كه او در 340ق به نيشابور رفته و در همان سال در محلى نامعلوم با محمد بن حسين علوى ديدار كرده است. از قراين مختلف چون بررسى مشايخ و راويان وى و نيز گفته‌هاى مفيد مى‌توان نتيجه گرفت كه ابن جنيد پيش از سفر به نيشابور و پس از آن بيشتر در عراق، به‌خصوص بغداد، اقامت داشته است.


[[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] بدون ذكر منبع، خبر داده كه مقدارى مال و يك شمشير متعلق به امام غايب(ع) نزد ابن جنيد بوده است. برخى، از اين گزارش چنين نتيجه گرفته‌اند كه او وكيل امام(ع) بوده است. شيخ مفيد ضمن اينكه از يك حنفى مخالف ابن جنيد نقل كرده كه وى مدعى مكاتبه با امام بوده، به‌شدت ادعاى هرگونه رابطه مستقيم وى با امام(ع) را رد كرده است.
[[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] بدون ذكر منبع، خبر داده كه مقدارى مال و يك شمشير متعلق به امام غايب(ع) نزد ابن جنيد بوده است. برخى، از اين گزارش چنين نتيجه گرفته‌اند كه او وكيل امام(ع) بوده است. [[شيخ مفيد]] ضمن اينكه از يك حنفى مخالف ابن جنيد نقل كرده كه وى مدعى مكاتبه با امام بوده، به‌شدت ادعاى هرگونه رابطه مستقيم وى با امام(ع) را رد كرده است.


ابن جنيد گرچه به كلام و حديث نيز اهتمام داشت، ولى جنبه بارز شخصيت علمى وى در فقه استدلالى اوست.
ابن جنيد گرچه به كلام و حديث نيز اهتمام داشت، ولى جنبه بارز شخصيت علمى وى در فقه استدلالى اوست.
خط ۶۶: خط ۶۶:
با تفحصى در اسناد ثبت‌شده در الفهرست طوسى و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] آشكار مى‌شود كه ابن جنيد در روايت آثار سلف اماميه اهتمام ويژه‌اى داشته است. متأسفانه به جهت تعمدى كه در ترك روايات ابن جنيد بوده، تعداد اندكى از اين روايات در فهارس ثبت شده است. با اطلاعات قليل موجود، مى‌توان از مشايخ روايى او حميد بن زياد واقفى، عبد الواحد بن عبد الله بن يونس موصلى، احمد بن محمد عاصمى، محمد بن على بن معمر كوفى از اماميه، ابوالعباس محمد بن حسين بن احمد بن عبد الله [احتمالاً فرزند على بن حسن بن زيد بن على بن حسين(ع)] علوى از زيديه و ابوعثمان بن عثمان بن احمد [[ذهبى]] احتمالاً از اهل سنت را نام برد.
با تفحصى در اسناد ثبت‌شده در الفهرست طوسى و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] آشكار مى‌شود كه ابن جنيد در روايت آثار سلف اماميه اهتمام ويژه‌اى داشته است. متأسفانه به جهت تعمدى كه در ترك روايات ابن جنيد بوده، تعداد اندكى از اين روايات در فهارس ثبت شده است. با اطلاعات قليل موجود، مى‌توان از مشايخ روايى او حميد بن زياد واقفى، عبد الواحد بن عبد الله بن يونس موصلى، احمد بن محمد عاصمى، محمد بن على بن معمر كوفى از اماميه، ابوالعباس محمد بن حسين بن احمد بن عبد الله [احتمالاً فرزند على بن حسن بن زيد بن على بن حسين(ع)] علوى از زيديه و ابوعثمان بن عثمان بن احمد [[ذهبى]] احتمالاً از اهل سنت را نام برد.


از راويان وى نيز حسين بن عبيد الله غضايرى، شيخ مفيد و ابن عبدون را مى‌شناسيم. ظاهراً جمعى ديگر از مشايخ [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و طوسى نيز از وى روايت كرده‌اند. با اطلاعات موجود نمى‌توان ابن جنيد را با قاطعيت از طبقه كلينى يا تلعكبرى شمرد. آنچه احتمال دوم را تقويت مى‌كند، از طرفى روايت ابن جنيد از عبد الواحد بن عبد الله است كه خود در طبقه كلينى قرار دارد و از طرفى روايت باواسطه او از على بن محمد بن رباح است كه رجال طبقه كلينى چون ابن همام مستقيماً از او روايت مى‌كنند. از بغداديان، [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، ابن جنيد را توثيق كرده، اما طوسى ضمن سكوت در اين مورد در «الفهرست» و «رجال» و در «عدة الأصول» به‌اشاره روايت او را متروك دانسته و در «تهذيب» و «الاستبصار» حديثى از او نياورده است. بااين‌همه وى در «المبسوط» شهادت امثال ابن جنيد را نافذ دانسته است. از مكتب حلّه، ابن ادريس، او را مدح كرده، ابن داوود حلى او را در زمره ممدوحين آورده و علامه حلى او را توثيق كرده است. شهيد اول نه تنها او را ثقه دانسته، بلكه حديث مرسل او را در مرتبه مسند دانسته است. در ميان متأخرين تنها كسى كه به تضعيف او ميل كرده، شيخ محمد نواده [[شهيد ثانى]] است.
از راويان وى نيز حسين بن عبيد الله غضايرى، [[شيخ مفيد]] و ابن عبدون را مى‌شناسيم. ظاهراً جمعى ديگر از مشايخ [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و طوسى نيز از وى روايت كرده‌اند. با اطلاعات موجود نمى‌توان ابن جنيد را با قاطعيت از طبقه كلينى يا تلعكبرى شمرد. آنچه احتمال دوم را تقويت مى‌كند، از طرفى روايت ابن جنيد از عبد الواحد بن عبد الله است كه خود در طبقه كلينى قرار دارد و از طرفى روايت باواسطه او از على بن محمد بن رباح است كه رجال طبقه كلينى چون ابن همام مستقيماً از او روايت مى‌كنند. از بغداديان، [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، ابن جنيد را توثيق كرده، اما طوسى ضمن سكوت در اين مورد در «الفهرست» و «رجال» و در «عدة الأصول» به‌اشاره روايت او را متروك دانسته و در «تهذيب» و «الاستبصار» حديثى از او نياورده است. بااين‌همه وى در «المبسوط» شهادت امثال ابن جنيد را نافذ دانسته است. از مكتب حلّه، ابن ادريس، او را مدح كرده، ابن داوود حلى او را در زمره ممدوحين آورده و علامه حلى او را توثيق كرده است. شهيد اول نه تنها او را ثقه دانسته، بلكه حديث مرسل او را در مرتبه مسند دانسته است. در ميان متأخرين تنها كسى كه به تضعيف او ميل كرده، شيخ محمد نواده [[شهيد ثانى]] است.


ابن جنيد رواياتى را ثبت كرده كه در هيچ‌يك از مصادر موجود حديث شيعه ديده نمى‌شود. ابن جنيد در مقام روايت در بيان نحوه نقل حديث از شيوخ خود الفاظ «حدثنا»، «حدثنى» و «اخبرنا» را به كار مى‌برد و سند را به‌طور كامل نقل مى‌كند، اما در مقام استناد به حديث در مسائل فقهى اغلب كل سند را حذف مى‌كند و در مواردى تنها طريق خود به اصل مورد استناد را ناديده مى‌گيرد.
ابن جنيد رواياتى را ثبت كرده كه در هيچ‌يك از مصادر موجود حديث شيعه ديده نمى‌شود. ابن جنيد در مقام روايت در بيان نحوه نقل حديث از شيوخ خود الفاظ «حدثنا»، «حدثنى» و «اخبرنا» را به كار مى‌برد و سند را به‌طور كامل نقل مى‌كند، اما در مقام استناد به حديث در مسائل فقهى اغلب كل سند را حذف مى‌كند و در مواردى تنها طريق خود به اصل مورد استناد را ناديده مى‌گيرد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش