۱۰۶٬۱۰۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن فارض، عمر بن علي' به 'ابن فارض، عمر بن علی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}} | }} | ||
'''بهارستان و رسائل جامی (مشتمل بر رسالههای: موسیقی، عروض، قافیه، چهل حدیث، نائیه، لوامع، شرح تائیه، لوایح و سررشته)'''، مجموعهای از رسالههای نورالدین عبدالرحمن بن احمد جامی (817-898ق/1414-1493م) است در یک جلد. | '''بهارستان و رسائل جامی (مشتمل بر رسالههای: موسیقی، عروض، قافیه، چهل حدیث، نائیه، لوامع، شرح تائیه، لوایح و سررشته)'''، مجموعهای از رسالههای [[جامی، عبدالرحمن|نورالدین عبدالرحمن بن احمد جامی]] (817-898ق/1414-1493م) است در یک جلد. | ||
این مجموعه، مشتمل است بر رسالههای زیر: | این مجموعه، مشتمل است بر رسالههای زیر: | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
# رساله نائیه یا شرح بیتین مثنوی؛ | # رساله نائیه یا شرح بیتین مثنوی؛ | ||
# لوامع فی شرح قصیده میمنیه خمریه فارضیه؛ | # لوامع فی شرح قصیده میمنیه خمریه فارضیه؛ | ||
# شرح قصیده تائیه که آن را به «نظم الدر» (یا «نظم السلوک») ابن فارض نیز میشناسند؛ | # شرح قصیده تائیه که آن را به «نظم الدر» (یا «نظم السلوک») [[ابن فارض، عمر بن علی|ابن فارض]] نیز میشناسند؛ | ||
# لوایح در بیان معارف و معانی؛ | # لوایح در بیان معارف و معانی؛ | ||
# رساله سررشته یا رساله در مراقبه و آداب و ذکر (با تصحیح جویا جهانبخش)<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص7-9</ref>. | # رساله سررشته یا رساله در مراقبه و آداب و ذکر (با تصحیح [[جویا جهانبخش]])<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص7-9</ref>. | ||
بهارستان جامى در سال 892ق، با نثر ساده مسجع و آمیخته با نظم نگارش یافته. این رساله به زبان فارسی و در حکایات و اندرزهاى اخلاقى نوشته شده است. جامى این کتاب را براى فرزندش، ضیاءالدین یوسف که به «آموختن مقدمات کلام عرب و اندوختن قواعد فنون ادب» اشتغال داشت، گردآورى کرده و آن را به پادشاه تیمورى، سلطان حسین بایقرا (873-911ق/1468-1505م) تقدیم کرد<ref>ر.ک: ویکینور، بهارستان</ref>. | بهارستان جامى در سال 892ق، با نثر ساده مسجع و آمیخته با نظم نگارش یافته. این رساله به زبان فارسی و در حکایات و اندرزهاى اخلاقى نوشته شده است. جامى این کتاب را براى فرزندش، ضیاءالدین یوسف که به «آموختن مقدمات کلام عرب و اندوختن قواعد فنون ادب» اشتغال داشت، گردآورى کرده و آن را به پادشاه تیمورى، سلطان حسین بایقرا (873-911ق/1468-1505م) تقدیم کرد<ref>ر.ک: ویکینور، بهارستان</ref>. | ||
جامی در موسیقی و عروض دست قوی داشته است. از این جهت اکثریت محققان و عالمان ساحت موسیقی، او را بهعنوان استاد این فن شناختهاند. از گفته خود جامی چنین برمیآید که او در ایام جوانی به این علم اشتغال میورزیده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص173</ref>. همچنین از سخنانش پیداست که او از جوانی به دنبال تألیف رسالهای در موسیقی بوده، ولی در اواخر عمرش به این نیت جامه عمل پوشانده است<ref>ر.ک: همان، ص174</ref>. رساله موسیقی جامی با زبان روان و ساده و به درخواست علیشیر نوایی از جامی تألیف شده است. سال تألیف این رساله دقیقا مشخص نیست<ref>ر.ک: همان</ref>. | [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در موسیقی و عروض دست قوی داشته است. از این جهت اکثریت محققان و عالمان ساحت موسیقی، او را بهعنوان استاد این فن شناختهاند. از گفته خود جامی چنین برمیآید که او در ایام جوانی به این علم اشتغال میورزیده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص173</ref>. همچنین از سخنانش پیداست که او از جوانی به دنبال تألیف رسالهای در موسیقی بوده، ولی در اواخر عمرش به این نیت جامه عمل پوشانده است<ref>ر.ک: همان، ص174</ref>. رساله موسیقی [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] با زبان روان و ساده و به درخواست [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|علیشیر نوایی]] از [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] تألیف شده است. سال تألیف این رساله دقیقا مشخص نیست<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
رساله عروض جامی در پیروی از «المعجم في معايير أشعار العجم» شمسالدین قیس | رساله عروض [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در پیروی از «المعجم في معايير أشعار العجم» [[شمسالدین قیس رازی]]، در یک مقدمه و هشت فصل نوشته شده است. [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در مقدمه در خصوص چینکهای واحد شعری، در فصلهای اول و دوم درباره کلام موزون و اهمیت آن و...، در فصلهای سوم و چهارم درباره 5 بحر عربی، در فصلهای پنجم و ششم درباره بحرهای خاص نظم فارسی و در فصلهای هفت و هشت درباره بحرهای سریع و جدید، قریب و مشاکل و متدارک و متقارب، صحبت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص228</ref>. عروض [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] برخلاف المعجم، بسیار موجز است و مقصود مصنف از تألیف آن فهماندن و در دسترس قرار دادن قواعد عروض بوده است<ref>ر.ک: همان، ص229</ref>. | ||
رساله جامی درباره قافیه، رسالهای خُرد است و از این جهت خود او درباره آن چنین نوشته است: «مختصری است وافی به قواعد علم قوافی». رساله قافیه جامی با خواهش و درخواست دوستانش در پیروی «قافیه» شمسالدین قیس رازی به طرز مختصر تصنیف شده است<ref>ر.ک: همان، ص290-291</ref>. | رساله جامی درباره قافیه، رسالهای خُرد است و از این جهت خود او درباره آن چنین نوشته است: «مختصری است وافی به قواعد علم قوافی». رساله قافیه جامی با خواهش و درخواست دوستانش در پیروی «قافیه» شمسالدین قیس رازی به طرز مختصر تصنیف شده است<ref>ر.ک: همان، ص290-291</ref>. | ||
جامی در ابتدای رساله چهل حدیث در توضیح درباره محتوای آن مینویسد: «اما بعد، این چهل کلمه است از آن کلمات که سهولت فهم و حفظ را به نظم فارسی ترجمه کرده میآید». انگیزه جامی، از تألیف این کتاب، عمل به روایتی نبوی(ص) است که در آن آمده: هرکه از امتم چهل حدیث را حفظ کند که مایه سود مردم باشد، خداوند در روز قیامت او را فقیه و عالم، محشور میکند<ref>ر.ک: همان، ص313</ref>. | [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در ابتدای رساله چهل حدیث در توضیح درباره محتوای آن مینویسد: «اما بعد، این چهل کلمه است از آن کلمات که سهولت فهم و حفظ را به نظم فارسی ترجمه کرده میآید». انگیزه جامی، از تألیف این کتاب، عمل به روایتی نبوی(ص) است که در آن آمده: هرکه از امتم چهل حدیث را حفظ کند که مایه سود مردم باشد، خداوند در روز قیامت او را فقیه و عالم، محشور میکند<ref>ر.ک: همان، ص313</ref>. | ||
جامی در رساله نائیه، در پی بیان معنی نی و حکایت شکایت آن - که در دو بیت ابتدایی مثنوی معنوی مولوی آمده - میباشد. او در توضیح معنای نی از نظم و نثر، بهره میبرد<ref>ر.ک: همان، ص329</ref>. | [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در رساله نائیه، در پی بیان معنی نی و حکایت شکایت آن - که در دو بیت ابتدایی مثنوی معنوی مولوی آمده - میباشد. او در توضیح معنای نی از نظم و نثر، بهره میبرد<ref>ر.ک: همان، ص329</ref>. | ||
جامی در مقدمه قصیده میمیه خمریه فارضیه در توضیح آن مینویسد: اما بعد این ورقی چند است در شرح الفاظ و عبارات و کشف و رموز و اشارات قصیده میمیه خمریه فارضیه که در وصف راح محبت که شریفترین مطلوبی است با لطیفترین اسلوبی صورت انتظام یافته و در میان ارباب عرفان و اصحاب ذوق و وجدان شیوعی کامل و شهرتی تمام گرفته<ref>ر.ک: همان، ص344</ref>. | [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در مقدمه قصیده میمیه خمریه فارضیه در توضیح آن مینویسد: اما بعد این ورقی چند است در شرح الفاظ و عبارات و کشف و رموز و اشارات قصیده میمیه خمریه فارضیه که در وصف راح محبت که شریفترین مطلوبی است با لطیفترین اسلوبی صورت انتظام یافته و در میان ارباب عرفان و اصحاب ذوق و وجدان شیوعی کامل و شهرتی تمام گرفته<ref>ر.ک: همان، ص344</ref>. | ||
شرح قصیده تائیه جامی مشتمل است بر مجرد حل لغات و بیان معنای هر بیت با عبارتی فارسی که همهفهم باشد در قالب رباعی، که گاه در ابیاتی نیز به اقتضای ضرورت با شرح همراه شده است<ref>ر.ک: همان، ص409</ref>. | شرح قصیده تائیه جامی مشتمل است بر مجرد حل لغات و بیان معنای هر بیت با عبارتی فارسی که همهفهم باشد در قالب رباعی، که گاه در ابیاتی نیز به اقتضای ضرورت با شرح همراه شده است<ref>ر.ک: همان، ص409</ref>. |