الگوی اسلامی شادکامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
اين پژوهش، از نوع کتابخانه‌اى و توصيفى است و در آن از نوع خاصى از روش تحليل محتوا استفاده شده است. اين روش که توسط پژوهشگر طراحى شده، متناسب با مقتضيات متون معتبر اسلامى (قرآن و حديث) بوده و داراى سه بخش عمده فهم روان‌شناختى «تک‌گزاره‌ها»، «تک‌مفاهيم» و «مناسبات ميان مفاهيم» است. در اين بررسى، بيش از پنجاه موضوع و دست کم شش هزار متن در منابع اسلامى مورد بررسى قرار گرفته و با استفاده از روش ياد شده، اطلاعات لازم، استخراج و طبقه‌بندى شدند و سپس به تحليل و پردازش آن‌ها پرداخته شده است. در بخش روان‌شناسى مثبت‌گرا نيز با استفاده از منابع در اختيار، نظريه‌هاى شادکامى مورد بررسى قرار گرفته و اطلاعات لازم استخراج شده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
اين پژوهش، از نوع کتابخانه‌اى و توصيفى است و در آن از نوع خاصى از روش تحليل محتوا استفاده شده است. اين روش که توسط پژوهشگر طراحى شده، متناسب با مقتضيات متون معتبر اسلامى (قرآن و حديث) بوده و داراى سه بخش عمده فهم روان‌شناختى «تک‌گزاره‌ها»، «تک‌مفاهيم» و «مناسبات ميان مفاهيم» است. در اين بررسى، بيش از پنجاه موضوع و دست کم شش هزار متن در منابع اسلامى مورد بررسى قرار گرفته و با استفاده از روش ياد شده، اطلاعات لازم، استخراج و طبقه‌بندى شدند و سپس به تحليل و پردازش آن‌ها پرداخته شده است. در بخش روان‌شناسى مثبت‌گرا نيز با استفاده از منابع در اختيار، نظريه‌هاى شادکامى مورد بررسى قرار گرفته و اطلاعات لازم استخراج شده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


نویسنده چنین نتیجه گرفته است كه براى تحقق شادكامى بايد الگوى «زندگى موحدانه» را كه به معناى توحيدباورى(ايمان) و تنظيم زندگى بر اساس آن است اجرا نمود. در اين الگو، شادكامى توسط خداوند، تقدير و تدبير مى‌شود؛ اما تحقق آن، به واكنش مناسب فرد بستگى دارد. از اين رو، فرد بايد «واقعيت‌هاى توحيدى» مربوط به شادكامى را بشناسد(واقعيت‌شناسى توحيدى) و خود و زندگى‌اش را با آن هماهنگ سازد(هماهنگ‌سازى با واقعيت‌هاى توحيدى). نتيجه آن مى‌شود كه زندگى، به طور كلى، معنايى خدايى پيدا مى‌كند و فرد بر اساس آن، همه تقديرهاى خدا را به طور كلى، خير ارزيابى مى‌كند و به رضامندى كلى مى‌رسد. در ابعاد چهارگانه زندگى نيز، از سويى نسبت به نعمت‌ها «شكرگزار» و نسبت به بلاها «بردبار» مى‌گردد و از ديگر سو، نسبت به طاعت، «رغبت» پيدا مى‌كند و آن را «انجام» مى‌دهد و نسبت به معصيت، «كراهت» پيدا کرده و آن را «ترک» مى‌نمايد<ref>همان</ref>.
نویسنده چنین نتیجه گرفته است كه براى تحقق شادكامى بايد الگوى «زندگى موحدانه» را كه به معناى توحيدباورى(ايمان) و تنظيم زندگى بر اساس آن است اجرا نمود. در اين الگو، شادكامى توسط خداوند، تقدير و تدبير مى‌شود؛ اما تحقق آن، به واكنش مناسب فرد بستگى دارد. از اين رو، فرد بايد «واقعيت‌هاى توحيدى» مربوط به شادكامى را بشناسد(واقعيت‌شناسى توحيدى) و خود و زندگى‌اش را با آن هماهنگ سازد(هماهنگ‌سازى با واقعيت‌هاى توحيدى). نتيجه آن مى‌شود كه زندگى، به طور كلى، معنايى خدايى پيدا مى‌كند و فرد بر اساس آن، همه تقديرهاى خدا را به طور كلى، خير ارزيابى مى‌كند و به رضامندى كلى مى‌رسد. در ابعاد چهارگانه زندگى نيز، از سويى نسبت به نعمت‌ها «شكرگزار» و نسبت به بلاها «بردبار» مى‌گردد و از ديگر سو، نسبت به طاعت، «رغبت» پيدا مى‌كند و آن را «انجام» مى‌دهد و نسبت به معصيت، «كراهت» پيدا کرده و آن را «ترک» مى‌نمايد<ref>همان، ص11</ref>.


==پانویس ==
==پانویس ==
خط ۴۴: خط ۴۴:
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:مقالات آبان 01 مکرمی]]  
[[رده:مقالات آبان 01 مکرمی]]  
[[رده:مقالات بازبینی نشده1]]  
[[رده:مقالات بازبینی شده1]]  
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
۱٬۸۶۲

ویرایش