الگوی اسلامی شادکامی
الگوی اسلامی شادکامی | |
---|---|
پدیدآوران | پسندیده، عباس (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | با رویکرد روانشناسی مثبت گرا |
ناشر | مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث. سازمان چاپ و نشر |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1392ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-493-718-7 |
موضوع | شادی - جنبههای مذهبی - اسلام - مثبت نگری - جنبههای مذهبی - اسلام - رضایت خاطر - جنبههای مذهبی - اسلام |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /7الف5پ 232/88 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روانشناسی مثبتگرا اثر عباس پسندیده، پژوهشی است علمی و روشمند در یافتن الگوهای اسلامی شادکامی با رویکرد روانشناسی مثبتگرا، با استفاده از منابع دینی.
آنچه باعث اهمیت کتاب شده، آن است که هرچند پژوهش در آن با رویکرد روانشناسی مثبتگرا صورت گرفته است، اما در کشف پایه نظری، طراحی الگو و تنظیم عوامل شادکامی، فقط منابع اسلامی مورد نظر نویسنده بودهاند و در آن سعی بر این بوده که از هرگونه التقاط و تطبیق نادرست، پرهیز شود[۱] و در واقع هدف نویسنده آن است که با رويکردى روانشناختى، ديدگاه اسلام درباره شادکامى را کشف و تبيين نمايد[۲].
اين پژوهش، از نوع کتابخانهاى و توصيفى است و در آن از نوع خاصى از روش تحليل محتوا استفاده شده است. اين روش که توسط پژوهشگر طراحى شده، متناسب با مقتضيات متون معتبر اسلامى (قرآن و حديث) بوده و داراى سه بخش عمده فهم روانشناختى «تکگزارهها»، «تکمفاهيم» و «مناسبات ميان مفاهيم» است. در اين بررسى، بيش از پنجاه موضوع و دست کم شش هزار متن در منابع اسلامى مورد بررسى قرار گرفته و با استفاده از روش ياد شده، اطلاعات لازم، استخراج و طبقهبندى شدند و سپس به تحليل و پردازش آنها پرداخته شده است. در بخش روانشناسى مثبتگرا نيز با استفاده از منابع در اختيار، نظريههاى شادکامى مورد بررسى قرار گرفته و اطلاعات لازم استخراج شده است[۳].
نویسنده چنین نتیجه گرفته است كه براى تحقق شادكامى بايد الگوى «زندگى موحدانه» را كه به معناى توحيدباورى(ايمان) و تنظيم زندگى بر اساس آن است اجرا نمود. در اين الگو، شادكامى توسط خداوند، تقدير و تدبير مىشود؛ اما تحقق آن، به واكنش مناسب فرد بستگى دارد. از اين رو، فرد بايد «واقعيتهاى توحيدى» مربوط به شادكامى را بشناسد(واقعيتشناسى توحيدى) و خود و زندگىاش را با آن هماهنگ سازد(هماهنگسازى با واقعيتهاى توحيدى). نتيجه آن مىشود كه زندگى، به طور كلى، معنايى خدايى پيدا مىكند و فرد بر اساس آن، همه تقديرهاى خدا را به طور كلى، خير ارزيابى مىكند و به رضامندى كلى مىرسد. در ابعاد چهارگانه زندگى نيز، از سويى نسبت به نعمتها «شكرگزار» و نسبت به بلاها «بردبار» مىگردد و از ديگر سو، نسبت به طاعت، «رغبت» پيدا مىكند و آن را «انجام» مىدهد و نسبت به معصيت، «كراهت» پيدا کرده و آن را «ترک» مىنمايد[۴].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه کتاب.