۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
(←وابستهها: +) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''اسلام و نیازهای زمان'''، مجموعهای شامل 1 مقدمه و 26 سخنرانى از [[مطهری، مرتضی|اسلامشناس معاصر، مرتضی مطهری]] ( | '''اسلام و نیازهای زمان'''، مجموعهای شامل 1 مقدمه و 26 سخنرانى از [[مطهری، مرتضی|اسلامشناس معاصر، مرتضی مطهری]] (1298-1358ش) تحت عنوان «اسلام و مقتضیات زمان» که در شبهاى ماه مبارک رمضان، زمستان سال 1345ش در مسجد «اتفاق» تهران بیان شده و نیز بحثهاى ایشان در «انجمن اسلامى پزشکان» سال 1351ش است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64500?pageNumber=9&viewType=pdfر.ک: مقدمه ناشر، ج1، ص9]</ref>. | ||
این کتاب 2 جلدی از 1 مقدمه و 2 بخش بهترتیب ذیل تشکیل شده است: | این کتاب 2 جلدی از 1 مقدمه و 2 بخش بهترتیب ذیل تشکیل شده است: | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
# جبر زمان و مسئله عدالت. | # جبر زمان و مسئله عدالت. | ||
[[مطهری، مرتضی|مطهری]] نوشته است: | [[مطهری، مرتضی|مطهری]] نوشته است: | ||
یکى از خُلقهاى ثابت همگانى تغییرناپذیر و نسخناپذیر که زمان هیچوقت نمیتواند در آن تأثیر داشته باشد و آن موضوع عبادت و پرستش است. یکى از حاجتهاى بشر پرستش است. پرستش یعنى چه؟ پرستش آن حالتى را میگویند که در آن انسان یک توجهى میکند از ناحیه باطنى خودش به آن حقیقتى که او را آفریده است و خودش را در قبضه قدرت او میبیند، خودش را به او نیازمند و محتاج میبیند؛ در واقع سیرى است که انسان از خلق بهسوى خالق میکند. این امر اساساً قطع نظر از هر فایده و اثرى که داشته باشد، خودش یکى از نیازهاى روحى بشر است. انجام ندادن آن، در روح بشر ایجاد عدم تعادل میکند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64500?pageNumber=176&viewType=pdfر.ک: متن کتاب، همان، ص176]</ref>. | یکى از خُلقهاى ثابت همگانى تغییرناپذیر و نسخناپذیر که زمان هیچوقت نمیتواند در آن تأثیر داشته باشد و آن موضوع عبادت و پرستش است. یکى از حاجتهاى بشر پرستش است. پرستش یعنى چه؟ پرستش آن حالتى را میگویند که در آن انسان یک توجهى میکند از ناحیه باطنى خودش به آن حقیقتى که او را آفریده است و خودش را در قبضه قدرت او میبیند، خودش را به او نیازمند و محتاج میبیند؛ در واقع سیرى است که انسان از خلق بهسوى خالق میکند. این امر اساساً قطع نظر از هر فایده و اثرى که داشته باشد، خودش یکى از نیازهاى روحى بشر است. انجام ندادن آن، در روح بشر ایجاد عدم تعادل میکند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64500?pageNumber=176&viewType=pdfر.ک: متن کتاب، همان، ص176]</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۳: | ||
# آیا اخلاق، مطلق است یا نسبى؟ | # آیا اخلاق، مطلق است یا نسبى؟ | ||
[[مطهری، مرتضی|مطهری]] نوشته است: | [[مطهری، مرتضی|مطهری]] نوشته است: | ||
در اسلام عناصرى ثابت و عناصرى متغیر وجود دارد؛ همچنانکه در زمان هم عناصرى ثابت و عناصرى متغیر [وجود دارد]؛ عناصرى که باید ثابت بماند و عناصرى که باید تغییر کند و آن تغییرها باید در کادر آن عناصر ثابت رخ دهد و اگر تغییرهاى زمانى در کادر آن عناصر ثابت رخ بدهد، تغییرات زمان پیشروى و تکامل است و اگر خارج از آن کادر ثابت صورت بگیرد تغییر هست، ولى تکامل نیست، بلکه انحراف و سقوط است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64500?volumeNumber=2&pageNumber=10&viewType=pdfر.ک: همان، ج2، ص10]</ref>. | در اسلام عناصرى ثابت و عناصرى متغیر وجود دارد؛ همچنانکه در زمان هم عناصرى ثابت و عناصرى متغیر [وجود دارد]؛ عناصرى که باید ثابت بماند و عناصرى که باید تغییر کند و آن تغییرها باید در کادر آن عناصر ثابت رخ دهد و اگر تغییرهاى زمانى در کادر آن عناصر ثابت رخ بدهد، تغییرات زمان پیشروى و تکامل است و اگر خارج از آن کادر ثابت صورت بگیرد تغییر هست، ولى تکامل نیست، بلکه انحراف و سقوط است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64500?volumeNumber=2&pageNumber=10&viewType=pdfر.ک: همان، ج2، ص10]</ref>. | ||