پرش به محتوا

المطالع البدرية في المنازل الرومية 1499 - 1577: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'میداند' به 'می‌داند'
جز (جایگزینی متن - '==منابع مقاله==↵متن و مقدمه كتاب.↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '==منابع مقاله== متن و مقدمه كتاب. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
جز (جایگزینی متن - 'میداند' به 'می‌داند')
خط ۴۱: خط ۴۱:
در بخش دیگری از سفرنامه به شهر "حماة" میپردازد. از مكان‌های این شهر، آرامگاه [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر گیلانی]](متوفی 561ق) یکی از بزرگان متصوفه را ذكر كرده و به او و ذریه اش كه در آن شهر مورد توجه هستند، اظهار ارادت تمام مى‌كند. وی با دو تن از ذریه شیخ كه از آنها با عنوان "عابد كامل عارف بالله" نام مى‌برد، ملاقات مى‌كند و مورد استقبال گرم آنها قرار مى‌گیرد. این مطلب حكایت از گرایش نویسنده به تصوف دارد.
در بخش دیگری از سفرنامه به شهر "حماة" میپردازد. از مكان‌های این شهر، آرامگاه [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر گیلانی]](متوفی 561ق) یکی از بزرگان متصوفه را ذكر كرده و به او و ذریه اش كه در آن شهر مورد توجه هستند، اظهار ارادت تمام مى‌كند. وی با دو تن از ذریه شیخ كه از آنها با عنوان "عابد كامل عارف بالله" نام مى‌برد، ملاقات مى‌كند و مورد استقبال گرم آنها قرار مى‌گیرد. این مطلب حكایت از گرایش نویسنده به تصوف دارد.


"معره" شهر دیگری است كه گذشته آن را دارای سابقه درخشان علمی و فرهنگی میداند و "زین‌الدین بن الوردی" مؤلف بهجت الحاوى از بزرگان این خطه مى‌داند. وضعیت علمی و فرهنگی آن شهر در زمان خود را بسیار ناهنجار تصویر مى‌كند و جانشین فقها و اهل علم آن شهر را سفیهان و جهال مى‌نامد. او در ادامه به دو اثر خود: "الدر النضید فی أدب المفید و المستفید" و "البرهان الناهض فی نیة استباحة الوطیء للحائض" كرده است.
"معره" شهر دیگری است كه گذشته آن را دارای سابقه درخشان علمی و فرهنگی می‌داند و "زین‌الدین بن الوردی" مؤلف بهجت الحاوى از بزرگان این خطه مى‌داند. وضعیت علمی و فرهنگی آن شهر در زمان خود را بسیار ناهنجار تصویر مى‌كند و جانشین فقها و اهل علم آن شهر را سفیهان و جهال مى‌نامد. او در ادامه به دو اثر خود: "الدر النضید فی أدب المفید و المستفید" و "البرهان الناهض فی نیة استباحة الوطیء للحائض" كرده است.


گزارش آداب و رسوم مردم و شیوه برگزاری مراسمات مذهبی، از بخش‌های مورد توجه سفرنامه است. نویسنده در شهر قونیه مراسم و تصاویری را مى‌بیند و از آنها با تعبیر مُنكَر یاد كرده و به خداوند پناه مى‌برد. وی چنین گزارش كرده كه در این شهر بنایی رفیع وجود دارد كه در آن فقیهی حنفی مشهور به "ملا خنكار" مدفون است. در روزهای جمعه در این مكان برنامه‌ای همراه با نواختن دفّ و مزمار برگزار مى‌شود. اطراف این بنا را نیز دیوار قدیمی و عظیمی احاطه كرده است كه بر روی آن اشخاص و اشباحی طراحی شده و بر بعضی از درهای آن تصاویر انسان حك شده است. از دیگر گزارشات كتاب، نحوه برگزاری نماز جمعه در شهر قرا حصار است كه برخی افعال آن با سنت نبوی مخالف است؛ به عنوان مثال: خواندن خطبه‌ها با آواز و نغمه‌سرایی، عدم اتكا بر شمشیر و كوبیدن با پا بر پله‌های منبر همراه با برخواستن و نشستن از جمله این كارها بوده است.
گزارش آداب و رسوم مردم و شیوه برگزاری مراسمات مذهبی، از بخش‌های مورد توجه سفرنامه است. نویسنده در شهر قونیه مراسم و تصاویری را مى‌بیند و از آنها با تعبیر مُنكَر یاد كرده و به خداوند پناه مى‌برد. وی چنین گزارش كرده كه در این شهر بنایی رفیع وجود دارد كه در آن فقیهی حنفی مشهور به "ملا خنكار" مدفون است. در روزهای جمعه در این مكان برنامه‌ای همراه با نواختن دفّ و مزمار برگزار مى‌شود. اطراف این بنا را نیز دیوار قدیمی و عظیمی احاطه كرده است كه بر روی آن اشخاص و اشباحی طراحی شده و بر بعضی از درهای آن تصاویر انسان حك شده است. از دیگر گزارشات كتاب، نحوه برگزاری نماز جمعه در شهر قرا حصار است كه برخی افعال آن با سنت نبوی مخالف است؛ به عنوان مثال: خواندن خطبه‌ها با آواز و نغمه‌سرایی، عدم اتكا بر شمشیر و كوبیدن با پا بر پله‌های منبر همراه با برخواستن و نشستن از جمله این كارها بوده است.
خط ۴۷: خط ۴۷:
از مهم‌ترین بخش‌های سفرنامه، توصیف مراكز علمی و مساجد و بناهای "قسطنطنیه" است. [[غزی، محمد بن محمد|غزی]] عظمت و شكوه این شهر تاریخی را به درستی درك و همچون نقاشی هنرمند به زیبایی، به تصویر مى‌كشد. مسجد اعظم "أیاصوفیا" كه در سال 320م توسط قسطنطین بنا شده و در سال 857ق توسط سلطان محمد فاتح به مسجد جامع تبدیل شد، از اماكنی است كه نویسنده را سخت متحیر كرده است.
از مهم‌ترین بخش‌های سفرنامه، توصیف مراكز علمی و مساجد و بناهای "قسطنطنیه" است. [[غزی، محمد بن محمد|غزی]] عظمت و شكوه این شهر تاریخی را به درستی درك و همچون نقاشی هنرمند به زیبایی، به تصویر مى‌كشد. مسجد اعظم "أیاصوفیا" كه در سال 320م توسط قسطنطین بنا شده و در سال 857ق توسط سلطان محمد فاتح به مسجد جامع تبدیل شد، از اماكنی است كه نویسنده را سخت متحیر كرده است.


[[غزی، محمد بن محمد|غزی]] در لابلای گزارشاتی كه از شهرهای مختلف مى‌دهد و اكرام و مبالغه‌هایی كه در معرفی عالمان اهل‌سنت انجام مى‌دهد، عقاید و افكار خود را نیز در قالب اخبار و حكایت‌ها بیان مى‌كند؛ به عنوان نمونه در صفحه 193 چنین آورده است كه از ابن عدلان شیخ شافعیه سؤال شد كه "هل الأفضل أبوبكر أم علی؟" او در پاسخ گفت:"علیُ أفضل القرابة و أبوبكر أفضل الصحابة". [[غزی، محمد بن محمد|غزی]] این گونه پاسخ‌گویی او را حمل بر تقیه كرده و میگوید كه او در مكانی بوده كه امكان تصریح به مذهب اهل سنت برای او وجود نداشته است. این تحلیل [[غزی، محمد بن محمد|غزی]] با دیدگاه اهل سنت كه همواره شیعه را به خاطر اعتقاد به "تقیه" تخطئه كرده و آن را نوعی فریب كاری میداند، در تعارض است. شاید او نیز مانند برخی از بزرگان اهل سنت تقیه را قبول داشته است. وی همچنین صحابی پیامبر بودن را بر قرابت با آن حضرت برتری مى‌دهد كه با احادیثی مانند ذوی القربی در تعارض است. نكته‌ای كه همواره در مطالعه سفرنامه‌ها باید مورد توجه قرار گیرد، آن است كه نویسنده با چه دیدگاه و تفكری وقایع و اتفاقات را تحلیل كرده است و از چه عواملی متأثر بوده است.
[[غزی، محمد بن محمد|غزی]] در لابلای گزارشاتی كه از شهرهای مختلف مى‌دهد و اكرام و مبالغه‌هایی كه در معرفی عالمان اهل‌سنت انجام مى‌دهد، عقاید و افكار خود را نیز در قالب اخبار و حكایت‌ها بیان مى‌كند؛ به عنوان نمونه در صفحه 193 چنین آورده است كه از ابن عدلان شیخ شافعیه سؤال شد كه "هل الأفضل أبوبكر أم علی؟" او در پاسخ گفت:"علیُ أفضل القرابة و أبوبكر أفضل الصحابة". [[غزی، محمد بن محمد|غزی]] این گونه پاسخ‌گویی او را حمل بر تقیه كرده و میگوید كه او در مكانی بوده كه امكان تصریح به مذهب اهل سنت برای او وجود نداشته است. این تحلیل [[غزی، محمد بن محمد|غزی]] با دیدگاه اهل سنت كه همواره شیعه را به خاطر اعتقاد به "تقیه" تخطئه كرده و آن را نوعی فریب كاری می‌داند، در تعارض است. شاید او نیز مانند برخی از بزرگان اهل سنت تقیه را قبول داشته است. وی همچنین صحابی پیامبر بودن را بر قرابت با آن حضرت برتری مى‌دهد كه با احادیثی مانند ذوی القربی در تعارض است. نكته‌ای كه همواره در مطالعه سفرنامه‌ها باید مورد توجه قرار گیرد، آن است كه نویسنده با چه دیدگاه و تفكری وقایع و اتفاقات را تحلیل كرده است و از چه عواملی متأثر بوده است.


به هر حال این عالم شافعی در قسطنطنیه مورد اكرام و توجه قرار مى‌گیرد و پس از مدتی اقامت در روم و بازدید از مناطق دیگری، قصد وطن كرده و در 26 ذی الحجه 940ق به دمشق وارد مى‌شود.
به هر حال این عالم شافعی در قسطنطنیه مورد اكرام و توجه قرار مى‌گیرد و پس از مدتی اقامت در روم و بازدید از مناطق دیگری، قصد وطن كرده و در 26 ذی الحجه 940ق به دمشق وارد مى‌شود.