پرش به محتوا

شرح شطرنج العارفين: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
'''شرح شطرنج العارفين''' شرحی از محمد بن احمد حسنی تلمسانی از فقهای مالکی و اشعری مذهب  الجزایر؛ بر کتاب شطرنج العارفین منسوب به شیخ اکبر محی‌الدین بن عربی (560- 638ق)، است. که در موضوع عرفان نظری و با هدف راهنمایی به‌سوی خداوند و هدایت به راه راست با نیت درست  به آنچه خدا را خشنود می‌کند و مجاهده با نفس اماره و شناخت دسیسه‌های آن و فتنه‌ها و گرفتاریهای راه  نگاشته شده است  تا آدمی را به در آنچه خدا می‌خواهد هدایت نماید.
'''شرح شطرنج العارفين''' شرحی از محمد بن احمد حسنی تلمسانی از فقهای مالکی و اشعری مذهب  الجزایر؛ بر کتاب شطرنج العارفین منسوب به شیخ اکبر محی‌الدین بن عربی (560- 638ق)، است. که در موضوع عرفان نظری و با هدف راهنمایی به‌سوی خداوند و هدایت به راه راست با نیت درست  به آنچه خدا را خشنود می‌کند و مجاهده با نفس اماره و شناخت دسیسه‌های آن و فتنه‌ها و گرفتاریهای راه  نگاشته شده است  تا آدمی را به در آنچه خدا می‌خواهد هدایت نماید.


در این کتاب نویسنده  با استفاده از نمادسازی و مضامین متنوع، مفاهیم بلند عرفانی را به زبان ساده برای خوانندگان قابل‌فهم کرده‌اند. راه ارتقا و پیشرفت را پیمود و عوامل آن را شناخت و به درجاتی بالاتر رفت و از سقوط و عوامل دوری گزید.  
در این کتاب نویسنده  با استفاده از نمادسازی و مضامین متنوع، مفاهیم بلند عرفانی را به زبان ساده برای خوانندگان قابل‌فهم کرده‌اند. در واقع همان گونه که باید با انتخاب مهره‌های درست و انتخاب حرکتی صحیح از مات شدن ایمن ماند، در اینجا هم باید سعی نمود راه ارتقا و پیشرفت را پیمود و عوامل آن را شناخت و به درجاتی بالاتر گام برداشت و از سقوط و عوامل دوری گزید.
 
در ردیف اول از یک تا ده را طبقه سفلی می‌گویند که از آن می‌گذرد و بدون تمییز و بلوغ و رشد است و در این سن شرعاً مکلف نیست.
در ردیف اول از یک تا ده را طبقه سفلی می‌گویند که از آن می‌گذرد و بدون تمییز و بلوغ و رشد است و در این سن شرعاً مکلف نیست.
اما کسی که به مرتبه‌ای بالاتر صعود می‌کند، بازگشتش مذموم است و به‌خاطر آن سرزنش می‌شود، باید توبه خود را تجدید کند و پیمودن راه را از سر بگیرد و از رحمت خداوند ناامید نشود. <ref> ر.ک: مقدمه، ص 4</ref>
اما کسی که به مرتبه‌ای بالاتر صعود می‌کند، بازگشتش مذموم است و به‌خاطر آن سرزنش می‌شود، باید توبه خود را تجدید کند و پیمودن راه را از سر بگیرد و از رحمت خداوند ناامید نشود. <ref> ر.ک: مقدمه، ص 4</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش