۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
'''شرح شطرنج العارفين''' شرحی از محمد بن احمد حسنی تلمسانی از فقهای مالکی و اشعری مذهب الجزایر؛ بر کتاب شطرنج العارفین منسوب به شیخ اکبر محیالدین بن عربی (560- 638ق)، است. که در موضوع عرفان نظری و با هدف راهنمایی بهسوی خداوند و هدایت به راه راست با نیت درست به آنچه خدا را خشنود میکند و مجاهده با نفس اماره و شناخت دسیسههای آن و فتنهها و گرفتاریهای راه نگاشته شده است تا آدمی را به در آنچه خدا میخواهد هدایت نماید. | '''شرح شطرنج العارفين''' شرحی از محمد بن احمد حسنی تلمسانی از فقهای مالکی و اشعری مذهب الجزایر؛ بر کتاب شطرنج العارفین منسوب به شیخ اکبر محیالدین بن عربی (560- 638ق)، است. که در موضوع عرفان نظری و با هدف راهنمایی بهسوی خداوند و هدایت به راه راست با نیت درست به آنچه خدا را خشنود میکند و مجاهده با نفس اماره و شناخت دسیسههای آن و فتنهها و گرفتاریهای راه نگاشته شده است تا آدمی را به در آنچه خدا میخواهد هدایت نماید. | ||
در این کتاب نویسنده با استفاده از نمادسازی و مضامین متنوع، مفاهیم بلند عرفانی را به زبان ساده برای خوانندگان قابلفهم کردهاند. راه ارتقا و پیشرفت را پیمود و عوامل آن را شناخت و به درجاتی بالاتر | در این کتاب نویسنده با استفاده از نمادسازی و مضامین متنوع، مفاهیم بلند عرفانی را به زبان ساده برای خوانندگان قابلفهم کردهاند. در واقع همان گونه که باید با انتخاب مهرههای درست و انتخاب حرکتی صحیح از مات شدن ایمن ماند، در اینجا هم باید سعی نمود راه ارتقا و پیشرفت را پیمود و عوامل آن را شناخت و به درجاتی بالاتر گام برداشت و از سقوط و عوامل دوری گزید. | ||
در ردیف اول از یک تا ده را طبقه سفلی میگویند که از آن میگذرد و بدون تمییز و بلوغ و رشد است و در این سن شرعاً مکلف نیست. | در ردیف اول از یک تا ده را طبقه سفلی میگویند که از آن میگذرد و بدون تمییز و بلوغ و رشد است و در این سن شرعاً مکلف نیست. | ||
اما کسی که به مرتبهای بالاتر صعود میکند، بازگشتش مذموم است و بهخاطر آن سرزنش میشود، باید توبه خود را تجدید کند و پیمودن راه را از سر بگیرد و از رحمت خداوند ناامید نشود. <ref> ر.ک: مقدمه، ص 4</ref> | اما کسی که به مرتبهای بالاتر صعود میکند، بازگشتش مذموم است و بهخاطر آن سرزنش میشود، باید توبه خود را تجدید کند و پیمودن راه را از سر بگیرد و از رحمت خداوند ناامید نشود. <ref> ر.ک: مقدمه، ص 4</ref> |
ویرایش