۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در این کتاب هیچ سخنی در تفسیر ظاهر قرآن دیده نمیشود و تفسیر باطنی محض است، ولی از مقدمهی مؤلف آن به دست میآید که مکتب تفسیری وی باطنی محض نبوده و ظاهر قرآن را نیز معتبر و قابل استناد و احتجاج میدانسته است. وی در آن مقدمه گفته است: | در این کتاب هیچ سخنی در تفسیر ظاهر قرآن دیده نمیشود و تفسیر باطنی محض است، ولی از مقدمهی مؤلف آن به دست میآید که مکتب تفسیری وی باطنی محض نبوده و ظاهر قرآن را نیز معتبر و قابل استناد و احتجاج میدانسته است. وی در آن مقدمه گفته است: | ||
«وقتى ديدم افراد معروف به علوم ظاهر در بيان انواع مطالب قرآن از قبيل قرائتها، تفسيرها، مشكلات، احكام، اعراب، لغت، مجمل، مفسر، ناسخ و منسوخ پيش افتادهاند و در گردآورى فهم خطاب قرآن به زبان حقيقت جز [آن چه] در آيات پراكندهاى به ابو العباس بن عطا نسبت دادهاند و در آياتى بدون ترتيب از جعفر بن محمد عليه السّلام نقل كردهاند، هيچكس كارى نكرده است و در اين باره مطالبى را از آنان شنيده بودم كه نيكو مىدانستم، علاقه پيدا كردم كه آن [مطالب] را به مقالۀ آنان ضميمه كنم و سخنان مشايخ اهل حقيقت را به آن بيفزايم و به قدر طاقتم آن را به ترتيب سورهها مرتب كنم...» | |||
نمونهاى از مطالب اين تفسير: - در مورد آيۀ كريمه «وَ لَوْ أَنّٰا كَتَبْنٰا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ [أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيٰارِكُمْ مٰا فَعَلُوهُ إِلاّٰ قَلِيلٌ» ] آورده است: | |||
سلمی در تفسیر اشاری خود، روش تأویل به شیوهی صوفیان را به کار گرفته و معانیای برای آیات قرآن عرضه کرده است که با آنجه از ظواهر آنها برمیآید متفاوت است. همچنین وی، به سبب ضعف حافظه، گاهی آیه و آیاتی از یک سوره را در ضمن آیاتی از سورههای دیگر تفسیر کرده و گاه تفسیر آیات در خود سوره مشوش است. | سلمی در تفسیر اشاری خود، روش تأویل به شیوهی صوفیان را به کار گرفته و معانیای برای آیات قرآن عرضه کرده است که با آنجه از ظواهر آنها برمیآید متفاوت است. همچنین وی، به سبب ضعف حافظه، گاهی آیه و آیاتی از یک سوره را در ضمن آیاتی از سورههای دیگر تفسیر کرده و گاه تفسیر آیات در خود سوره مشوش است. |
ویرایش