۶۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''أوراد الأحباب و فصوص | '''أوراد الأحباب و فصوص الآداب،''' اثر [[باخرزی، یحیی بن احمد|ابوالمفاخر يحيى بن احمد باخرزى]] (متوفای 736ق)، نواده عارف و صوفی مشهور [[باخرزی، سعید بن مطهر|سیفالدین باخزی]]، کتابی است به زبان فارسی در تصوف و آداب آن. | ||
این کتاب از | این کتاب از مهمترین کتب تصوف قرن هشتم، در زمینه سیر و سلوک باطنی صوفیان است. | ||
[[باخرزی، یحیی بن احمد| | [[باخرزی، یحیی بن احمد|باخرزی]] آگاهی اهل سلوک از حقیقت و ماهیت تصوف را از دلایل تألیف این اثر میداند و در پی آن است که دستورالعمل جامع و کاملی از آداب صوفیه ارائه دهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/105600/173 ر.ک: قلعه دره، زهرا و دیگران، ص173]</ref>. | ||
این کتاب در دو جلد است. نخستین جلد که «اوراد الاحباب» | این کتاب در دو جلد است. نخستین جلد که «اوراد الاحباب» باشد، عبارت است از شرح اوراد و عبادات و اساس امور مرید و شجرهی خرقه و مقامات مراقبه. | ||
مؤلف در سرآغاز در سبب تألیف آن مینویسد: «خاطر جازم بود و دل عازم و امنیت دامن گیر و نیت صادق و تمنی متقاضی و شفقت حاصل و همت مایل تا خلاصه اوراد و لطف آداب که این طایفه صوفیه و فرقه واصله .....حلیهی بدن و زینت باطن گردانیدهاند و ملازمت آن را بر قالب قلب واجب و لازم شناخته و در رسایل مختصر و کتب مطوله به انامل شریفه مقید کتابت کردهاند به زبان فارسی جمع کرده شود و به لغت دری ترجمه کرده آید که درین دور و این دیار اکثر فقرا و اهل خرقه از لغت عربی بی نصیباند. عاقبةالامر در شهرالله المبارک رمضان عمت میامنه لسنة ثلث و عشرین و سبعمائة توفیق رفیق و الهام ملقن و عنایت مرشد گشت تا این چند ورق قورت ارقام یافت».<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص2</ref> | مؤلف در سرآغاز در سبب تألیف آن مینویسد: «خاطر جازم بود و دل عازم و امنیت دامن گیر و نیت صادق و تمنی متقاضی و شفقت حاصل و همت مایل تا خلاصه اوراد و لطف آداب که این طایفه صوفیه و فرقه واصله .....حلیهی بدن و زینت باطن گردانیدهاند و ملازمت آن را بر قالب قلب واجب و لازم شناخته و در رسایل مختصر و کتب مطوله به انامل شریفه مقید کتابت کردهاند به زبان فارسی جمع کرده شود و به لغت دری ترجمه کرده آید که درین دور و این دیار اکثر فقرا و اهل خرقه از لغت عربی بی نصیباند. عاقبةالامر در شهرالله المبارک رمضان عمت میامنه لسنة ثلث و عشرین و سبعمائة توفیق رفیق و الهام ملقن و عنایت مرشد گشت تا این چند ورق قورت ارقام یافت».<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص2</ref> |
ویرایش