دیوان حیران: تفاوت میان نسخه‌ها

دیوان حیران (نمایش مبدأ)

نسخهٔ ‏۲ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۴

۵۷۵ بایت حذف‌شده ، ‏۲ ژوئن ۲۰۲۲

بدون خلاصۀ ویرایش

A-esmaili@noornet.net

۶۱٬۱۸۹

ویرایش

@@ خط ۲۹: / خط ۲۹: @@
-'''دیوان حیران''' مشتمل بر مجموعه قصاید، مثنویات و ترجیعات [[میرجهانی طباطبایی، سید محمدحسن|سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی]] مشهور به حیران است. موضوع اشعار وی مناجات، مواعظ، مدح اهل بیت(ع) و اشعاری پیرامون ولی عصر(عج) است.
+'''دیوان حیران،''' مشتمل بر مجموعه قصاید، مثنویات و ترجیعات [[میرجهانی طباطبایی، سید محمدحسن|سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی]] مشهور به حیران است. موضوع اشعار وی مناجات، مواعظ، مدح اهل‌بیت(ع) و اشعاری پیرامون ولی عصر(عج) است.
-دیوان با مثنوی در مدح و ثنای پروردگار و رسول الله(ص) و اهل بیت مکرمش آغاز شده است:
+دیوان با مثنوی در مدح و ثنای پروردگار و رسول‌الله(ص) و اهل بیت مکرمش آغاز شده است.
-{{شعر}}
+میرجهانی در بخشی از اشعارش، پندها و مواعظ را در قالب نقل داستان و حکایت مطرح کرده است که مبعوث شدن یوسف به نبوت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص412</ref>‏ و حکایت عیسای روح‌الله(ع) و مرد چوپان<ref>ر.ک: همان، ص424</ref>‏ ‏از آن جمله است. بخشي از اشعار حیران در ارادت به ولی عصر(عج) است و البته گاه نیز به نکوهش مدعیان دروغین دوستی امام زمان(عج) پرداخته، است.
-{{ب|''ظاهر حمد تو رسول امین''|2=''باطن او هست امام مبین''}}
-{{ب|''معدن علم تو و مجلای تام''|2=''نیست کسی غیر نبی و امام''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3</ref>}}‏
-{{پایان شعر}}
-میرجهانی در بخشی از اشعارش، پندها و مواعظ را در قالب نقل داستان و حکایت مطرح کرده است که مبعوث شدن یوسف به نبوت<ref>ر.ک: همان، ص412</ref>‏ و حکایت عیسای روح الله علیه‌السلام و مرد چوپان<ref>ر.ک: همان، ص424</ref>‏ ‏از آن جمله است. بخشي از اشعار حیران در ارادت به ولی عصر(عج) است و البته گاه نیز به نکوهش مدعیان دروغین دوستی امام زمان(عج) پرداخته، چنین می‌سراید:
-{{شعر}}
-{{ب|''دم زنی از عشق امام زمان''|2=''لیک تو را نیست نشانی از آن''}}
-{{ب|''غرق هوا و هوسی روز و شب''|2=''العجب ای عاشق دنیا طلب''<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>}}‏
-{{پایان شعر}}
 حیران برخلاف شیوه رایج در دواوین اشعار، تحت عنوان «طریق تحصیل محبت خدا از راه فکر و فواید آن از امام صادق (ع)» متن حدیث مفصلی از امام صادق(ع) را ذکر کرده و سپس روایت را به نظم درآورده  است<ref>ر.ک: همان، ص139-137</ref>‏.