پرش به محتوا

تاريخ اليمن، المختصر المنقول من كتاب العبر، اخبار القرامطة باليمن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن خلدون' به 'ابن خلدون'
جز (جایگزینی متن - 'كتاب العبر' به 'كتاب العبر')
جز (جایگزینی متن - 'ابن خلدون' به 'ابن خلدون')
خط ۴۹: خط ۴۹:
علاوه بر نوشته عماره، كتاب دربردارنده او اثر ديگر مى‌باشد. يكى دول‌اليمن از كتبا العبر ابن‌خلدون و ديگر اخبار القرامطة تاليف بهاءالدين جندى است(متوفاى 732 قمرى) اثر مهم جندى، كتاب السلوك فى طبقات العلماء و الملوك است.اين كتبا از مهم‌ترين منابع دربارۀ تاريخ دوره اسلامى يمن است و به نام‌هاى ديگرى؛ از جمله طبقات الفقهاء اليمن، تاريخ الجندى، طبقات الجندى نيز معروف است. اخبار القرامطه بخشى از كتاب فوق است كه در اين اثر گنجانده شده است.
علاوه بر نوشته عماره، كتاب دربردارنده او اثر ديگر مى‌باشد. يكى دول‌اليمن از كتبا العبر ابن‌خلدون و ديگر اخبار القرامطة تاليف بهاءالدين جندى است(متوفاى 732 قمرى) اثر مهم جندى، كتاب السلوك فى طبقات العلماء و الملوك است.اين كتبا از مهم‌ترين منابع دربارۀ تاريخ دوره اسلامى يمن است و به نام‌هاى ديگرى؛ از جمله طبقات الفقهاء اليمن، تاريخ الجندى، طبقات الجندى نيز معروف است. اخبار القرامطه بخشى از كتاب فوق است كه در اين اثر گنجانده شده است.


هنرى كسلس كاى(1827-1903 ميلادى) بخش اخبار القرمطه كتاب جندى به ضميمه كتاب ارض اليمن و تاريخ‌ها نوشته عماره يمنى، همراه با مختصر تاريخ دول‌اليمن از ابن خلدون را به انگليسى ترجمه و با عنوان ) seton dna noitalsnart htiw txet cibara 2981،nodnal-yak cih yb (  
هنرى كسلس كاى(1827-1903 ميلادى) بخش اخبار القرمطه كتاب جندى به ضميمه كتاب ارض اليمن و تاريخ‌ها نوشته عماره يمنى، همراه با مختصر تاريخ دول‌اليمن از [[ابن خلدون]] را به انگليسى ترجمه و با عنوان ) seton dna noitalsnart htiw txet cibara 2981،nodnal-yak cih yb (  


با استناد بر دست نويس يگانه‌اى كه پس از سال 1258 قمرى كتابت شده، همراه با شرح حال و تعليمات منتشر ساخت: حسن سليمان محمود اين كتاب را تجديد چاپ و تعليقات آن را به عربى ترجمه كرده، و در 17 ذى‌القعده سال 1376 قمرى منتشر ساخت.
با استناد بر دست نويس يگانه‌اى كه پس از سال 1258 قمرى كتابت شده، همراه با شرح حال و تعليمات منتشر ساخت: حسن سليمان محمود اين كتاب را تجديد چاپ و تعليقات آن را به عربى ترجمه كرده، و در 17 ذى‌القعده سال 1376 قمرى منتشر ساخت.
خط ۶۱: خط ۶۱:




مقدّمه ناشر از انگيزه خود بر ترجمه و انتشار كتاب تاريخ اليمن صحبت مى‌كند و آن اينكه تاريخ يمن در خيلى از زمينه‌هاى آن پيچيدگى و داراى غموض در رويدادهايى كه در دوره‌هاى مختلف بر آن گذشته روشن نبود و از آنجا كه تز دكتراى او عنوان الصليحيون فى اليمن و علاقاتهم بالفاطميين فى مصر بوده، انگيزه آن شد كه به ترجمه كتاب كاى مقدّمه دوم كه مربوط به كاى بوده و ناشر عربى ترجمه نموده است، شرح حال كاملى از زندگانى عماره يمنى را به دست خواننده مى‌دهد كه ما مختصرى از آن را در اول آن نوشته آورديم. به دنبال آن به بررسى كتاب جندى و فصول مختلف و نسخ موجود آن در برتانيا و ليدن و...مى‌پردازد كه اخبار قرامطه فصل ششم كتاب جندى مى‌باشد. پس از كتاب تاريخ عمومى ابن خلدون نام مى‌برد كه در اين مجموعه مختصرى از تاريخ يمن اثر ابن خلدون از طبق بولاق كه در كتابخانه بريتانيا موجود است، آمده است، اين مقدمه، مفصل 23 متن اول، تاريخ اليمن عماره ينى، منبع اصلى براى بررسى اين دوره پر اهمّيت تاريخ يمن كه شامل تاريخ خاندان صليحى و تاريخ ديگر خاندان‌هاى حكومت‌گر معاصر آنها نجاحيان، بنو مهدى و زريعيان است. واپسين فصل اين اثر تحت عنوان «فصلى در باب آن كس كه زمام امر دعوت را در يمن عهده‌دار شد.» متن سجلى است كه الآمر باحكام به سيده حرّه صليحى فرستاده و در آن تولد پسرش طيّب را به او داد. اين سجل را نخستين بار كى منتشر ساخت و در باب صحت آن ترديد كرد. وى افتادگى‌ها و تحريفات موجود در آن را كه معناى بسيارى از فقرات آن را مبهم ساخته بود، خاطرنشان ساخت به علاوه مدّعى شد كه نحوه درج سجل آمد در اين فصل كتاب خبان است كه گويا به صورت ساختگى در آن گنجانده شده است.
مقدّمه ناشر از انگيزه خود بر ترجمه و انتشار كتاب تاريخ اليمن صحبت مى‌كند و آن اينكه تاريخ يمن در خيلى از زمينه‌هاى آن پيچيدگى و داراى غموض در رويدادهايى كه در دوره‌هاى مختلف بر آن گذشته روشن نبود و از آنجا كه تز دكتراى او عنوان الصليحيون فى اليمن و علاقاتهم بالفاطميين فى مصر بوده، انگيزه آن شد كه به ترجمه كتاب كاى مقدّمه دوم كه مربوط به كاى بوده و ناشر عربى ترجمه نموده است، شرح حال كاملى از زندگانى عماره يمنى را به دست خواننده مى‌دهد كه ما مختصرى از آن را در اول آن نوشته آورديم. به دنبال آن به بررسى كتاب جندى و فصول مختلف و نسخ موجود آن در برتانيا و ليدن و...مى‌پردازد كه اخبار قرامطه فصل ششم كتاب جندى مى‌باشد. پس از كتاب تاريخ عمومى [[ابن خلدون]] نام مى‌برد كه در اين مجموعه مختصرى از تاريخ يمن اثر [[ابن خلدون]] از طبق بولاق كه در كتابخانه بريتانيا موجود است، آمده است، اين مقدمه، مفصل 23 متن اول، تاريخ اليمن عماره ينى، منبع اصلى براى بررسى اين دوره پر اهمّيت تاريخ يمن كه شامل تاريخ خاندان صليحى و تاريخ ديگر خاندان‌هاى حكومت‌گر معاصر آنها نجاحيان، بنو مهدى و زريعيان است. واپسين فصل اين اثر تحت عنوان «فصلى در باب آن كس كه زمام امر دعوت را در يمن عهده‌دار شد.» متن سجلى است كه الآمر باحكام به سيده حرّه صليحى فرستاده و در آن تولد پسرش طيّب را به او داد. اين سجل را نخستين بار كى منتشر ساخت و در باب صحت آن ترديد كرد. وى افتادگى‌ها و تحريفات موجود در آن را كه معناى بسيارى از فقرات آن را مبهم ساخته بود، خاطرنشان ساخت به علاوه مدّعى شد كه نحوه درج سجل آمد در اين فصل كتاب خبان است كه گويا به صورت ساختگى در آن گنجانده شده است.


ساموئل استرن، بيشتر آنچه را كه در اين فصل آمده، ردّ كرده و بر ساخته يك كاتب طيّبى مذاهب متأخّر شهر ده است. در عين حال كه بخش اوّل آن و مجموع نام‌هاى داعيان زريعى موجود در آن را اصيل دانسته است. عماره در سيره الداعى المكرم صليحى كه مجهول المولف است، تنها منبعى است المكرم و زوجه‌اش سيده جدّه را به طور كامل و سلسله‌وار توأم با جزئياتى پربار بر ايمان نقل مى‌كند. آگاهى‌هايى كه ابن سيده ارائه مى‌كند، همچنان كه از تاريخ يمن عماره و ديگر منابع متاخر اهل سنّت يمن برمى‌آيد، نظرگاه ما را در باب نقش منفى المكرم به كلى دگرگون مى‌سازد. اين آگاهى‌ها به ويژه ربط پيدا مى‌كنند، به نقشى كه المكرم در فرونشاندن شورشى ايفاء كرد كه به دنبال كشته شدن پدرش، على صليحى سرتاسر يمن فرا گرفت. متن تاريخ عماره يمنى از اخبار بنى زياد شروع مى‌شود. ال زياد سلسله‌اى از بازماندگان زياد بن ابيه به مدت حدود دو قرن(204 تا 409 قمرى) بر يمن حكومت كردند و با اخبار آل فجاح ادامه و در پايان از داعى فاطميه در يمن و آئين‌ها و رسوم دربار فاطميان پايان مى‌يابد.
ساموئل استرن، بيشتر آنچه را كه در اين فصل آمده، ردّ كرده و بر ساخته يك كاتب طيّبى مذاهب متأخّر شهر ده است. در عين حال كه بخش اوّل آن و مجموع نام‌هاى داعيان زريعى موجود در آن را اصيل دانسته است. عماره در سيره الداعى المكرم صليحى كه مجهول المولف است، تنها منبعى است المكرم و زوجه‌اش سيده جدّه را به طور كامل و سلسله‌وار توأم با جزئياتى پربار بر ايمان نقل مى‌كند. آگاهى‌هايى كه ابن سيده ارائه مى‌كند، همچنان كه از تاريخ يمن عماره و ديگر منابع متاخر اهل سنّت يمن برمى‌آيد، نظرگاه ما را در باب نقش منفى المكرم به كلى دگرگون مى‌سازد. اين آگاهى‌ها به ويژه ربط پيدا مى‌كنند، به نقشى كه المكرم در فرونشاندن شورشى ايفاء كرد كه به دنبال كشته شدن پدرش، على صليحى سرتاسر يمن فرا گرفت. متن تاريخ عماره يمنى از اخبار بنى زياد شروع مى‌شود. ال زياد سلسله‌اى از بازماندگان زياد بن ابيه به مدت حدود دو قرن(204 تا 409 قمرى) بر يمن حكومت كردند و با اخبار آل فجاح ادامه و در پايان از داعى فاطميه در يمن و آئين‌ها و رسوم دربار فاطميان پايان مى‌يابد.


متن دوم كه از ابن خلدون در رابطه با تاريخ يمن آمده، از زمان پيامبر اسلام(ص) كه والى آن را به اسلام دعوت و او اسلام را نپذيرفت و به دنبال او مردم يمن را پذيرفتند و پس قيام آل زياد به دعوت عباسيان و بعد از دولت بنى نجاح و بعد از دولت بنى زريع و در ادامه از ابن مهدى و فرزندان و دولت اشيان در يمن و انقراض آنها سخنان به ميان مى‌آيد. در آخر از ابن سعيد در رابطه با يمن از هفت قسمت تشكيل شده كه اوّل يمن را به دو قسمت تهابه و الجبال تقسيم و تهابه داراى دو مملكت(مملكت زبيد و مملكت عدن‌و به تشريح هر كدام از اين قسمت‌ها مى‌پردازد.)
متن دوم كه از [[ابن خلدون]] در رابطه با تاريخ يمن آمده، از زمان پيامبر اسلام(ص) كه والى آن را به اسلام دعوت و او اسلام را نپذيرفت و به دنبال او مردم يمن را پذيرفتند و پس قيام آل زياد به دعوت عباسيان و بعد از دولت بنى نجاح و بعد از دولت بنى زريع و در ادامه از ابن مهدى و فرزندان و دولت اشيان در يمن و انقراض آنها سخنان به ميان مى‌آيد. در آخر از ابن سعيد در رابطه با يمن از هفت قسمت تشكيل شده كه اوّل يمن را به دو قسمت تهابه و الجبال تقسيم و تهابه داراى دو مملكت(مملكت زبيد و مملكت عدن‌و به تشريح هر كدام از اين قسمت‌ها مى‌پردازد.)


متن سوم: از جندى و فصل ششم كتاب او با نام اخبار القرامطه آورده شده است.جندى تنها منبع خود را از ابو عبداللّه محمد بن مالك بن ابى‌الفاضل ذكر است.اين شهر اثر با شرح حال قاضيان، عالمان، اديبان، شاعران، حاكمان وزيران و اميران يمنى پرداخته شده است.
متن سوم: از جندى و فصل ششم كتاب او با نام اخبار القرامطه آورده شده است.جندى تنها منبع خود را از ابو عبداللّه محمد بن مالك بن ابى‌الفاضل ذكر است.اين شهر اثر با شرح حال قاضيان، عالمان، اديبان، شاعران، حاكمان وزيران و اميران يمنى پرداخته شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش