۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR13254J1.jpg | عنوان =نقد النصوص في شرح نقش الفصوص | عنو...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
}} | }} | ||
'''نقد النصوص في شرح نقش الفصوص'''، اثر عبدالرحمان جامى (817- 898ق)، شرحى است نقدگونه، به زبان فارسی، بر | '''نقد النصوص في شرح نقش الفصوص'''، اثر [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] (817- 898ق)، شرحى است نقدگونه، به زبان فارسی، بر «[[نقش الفصوص]]» [[ابن عربی، محمد بن علی|محییالدین ابنعربی]] (560- 638ق) که آن نیز خود تلخیص «فصوص الحکم» است که [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]] بر کتاب خویش نوشته است. | ||
کتاب با تصحيح و تعليقات ویليام چيتیک به چاپ رسیده است. | کتاب با تصحيح و تعليقات [[چیتیک، ویلیام سی|ویليام چيتیک]] به چاپ رسیده است. | ||
==نقش الفصوص== | ==نقش الفصوص== | ||
«[[نقش الفصوص]]» رسالهای است که خود [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]] آن را در تلخیص کتاب «فصوص الحکم» خویش نگاشته است. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]] این رساله را پس از 627ق- که سال تألیف «فصوص الحکم» است- نوشته است، زیرا این رساله، تلخیص و لب «فصوص الحکم» اوست؛ البته باید توجه داشته باشیم که تلخیص در اینجا نه بدان معنی است که [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]] فصوص را روبرویش گذارده و لب آن را اختیار کرده باشد، بلکه میتوان گفت که وی پس از تألیف فصوص، گویا لب آن را به مدد ذهن و دریافت خود، مجدداً از فصوص تحریر کرده و «نقش الفصوص» را ساخته است. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]] در این کتاب بیشتر به این نکته پرداخته تا حکمت خاص هریک از انبیا(ع) را بنماید و در ضمن آن، به دو بحث کلی توجه بدهد: یکی بحث «مرتبه تعین ثانی و درنتیجه اسماء الهی و اعیان ثابتهای که در آن مرتبه متعین میشوند» و دیگر مبحث مربوط به «انسان کامل و مراتب مختلف سالکان الی الله در رسیدن به مقام کمال»<ref>ر.ک، ابنعربی، محییالدین، صفحه پنجاهویک</ref>. | |||
«نقش الفصوص» ابنعربی- هرچند نه چونان «فصوص الحکم» او- در میان فارسیزبانان مشهور و مقبول بوده و دو عارف سده نهم هجری، به ترجمه و شرح آن اهتمام کردهاند: یکی شاه نعمتالله ولی کرمانی (730- 827ق) و دیگری عبدالرحمان جامى (817- 898ق) در کتابی تحت عنوان «نقد النصوص في شرح نقش الفصوص» که به قول خودش «چون مرقع صوفیان هر پارهای از جایی اندوخته و رشته مناسبت و رابطه ملائمت بر یکدیگر دوخته و شرحی به نام «نقد النصوص» بر آن نوشته است» و مقدمهای هم در مباحث اساسی مکتب ابنعربی مانند وجود تعینات اول و دوم، اعیان ثابته، عوالم ارواح و مثال و اجسام و وحدت، بر آن افزوده که بیتردید یکی از بهترین و جامعترین شروح بر «نقش الفصوص» ابنعربی است<ref>همان</ref>. | «نقش الفصوص» [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]]- هرچند نه چونان «فصوص الحکم» او- در میان فارسیزبانان مشهور و مقبول بوده و دو عارف سده نهم هجری، به ترجمه و شرح آن اهتمام کردهاند: یکی [[شاه نعمتالله ولی|شاه نعمتالله ولی کرمانی]] (730- 827ق) و دیگری [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] (817- 898ق) در کتابی تحت عنوان «نقد النصوص في شرح نقش الفصوص» که به قول خودش «چون مرقع صوفیان هر پارهای از جایی اندوخته و رشته مناسبت و رابطه ملائمت بر یکدیگر دوخته و شرحی به نام «نقد النصوص» بر آن نوشته است» و مقدمهای هم در مباحث اساسی مکتب [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]] مانند وجود تعینات اول و دوم، اعیان ثابته، عوالم ارواح و مثال و اجسام و وحدت، بر آن افزوده که بیتردید یکی از بهترین و جامعترین شروح بر «نقش الفصوص» [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]] است<ref>همان</ref>. | ||
==نقد الفصوص في شرح الفصوص== | ==نقد الفصوص في شرح الفصوص== | ||
«نقد الفصوص في شرح الفصوص» شرحی است نقدگونه از عبدالرحمان جامى (817- 898ق)، بر کتاب «نقش الفصوص» محییالدین ابنعربی (560- 638ق) که آن نیز تلخیص خودنوشتهای از ابنعربی بر کتاب دیگر خود به نام «فصوص الحکم». | «نقد الفصوص في شرح الفصوص» شرحی است نقدگونه از [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] (817- 898ق)، بر کتاب «نقش الفصوص» [[ابن عربی، محمد بن علی|محییالدین ابنعربی]] (560- 638ق) که آن نیز تلخیص خودنوشتهای از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]] بر کتاب دیگر خود به نام «فصوص الحکم». | ||
===اهمیت کتاب=== | ===اهمیت کتاب=== | ||
این اثر، یکی از کتابهای معتبر در عرفان نظری مکتب محییالدین ابنعربی است. وجود لااقل یک نسخه و معمولاً چند نسخه از این کتاب در بیشتر کتابخانههای ایران، ترکیه و شبهقاره هند، نشاندهنده اهمیت زیاد این کتاب است. بدون شک این اثر پرارزش، در گسترش مکتب عرفانی خاص | این اثر، یکی از کتابهای معتبر در عرفان نظری مکتب [[ابن عربی، محمد بن علی|محییالدین ابنعربی]] است. وجود لااقل یک نسخه و معمولاً چند نسخه از این کتاب در بیشتر کتابخانههای ایران، ترکیه و شبهقاره هند، نشاندهنده اهمیت زیاد این کتاب است. بدون شک این اثر پرارزش، در گسترش مکتب عرفانی خاص [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]]، همواره یکی از مهمترین کتابها بهشمار میرفته و در اشاعه آن، سهم خاصی داشته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص1</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با پیشگفتاری از سید جلالالدین آشتیانی و مقدمه مفصلی از ویليام چيتیک آغاز و مطالب دربردارنده متن «نقش الفصوص» ابنعربی و «نقد الفصوص» جامی است. «نقد الفصوص» خود مشتمل بر مقدمهای است از جامی در نه فصل و شرح بیستوهفت فص «نقش الفصوص». | کتاب با پیشگفتاری از [[آشتیانی، سید جلالالدین|سید جلالالدین آشتیانی]] و مقدمه مفصلی از [[چیتیک، ویلیام سی|ویليام چيتیک]] آغاز و مطالب دربردارنده متن «نقش الفصوص» [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]] و «نقد الفصوص» جامی است. «نقد الفصوص» خود مشتمل بر مقدمهای است از [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در نه فصل و شرح بیستوهفت فص «نقش الفصوص». | ||
نوشتههای مختلف و متون متفرقی که جامی از آنها در این کتاب استفاده کرده است، بعضی به فارسی و بعضی به عربی است. در حدود 35 درصد از «نقد النصوص» به فارسی و 65 درصد به عربی. با اینکه جامی با فروتنی تمام گفته است که هر پارهای از «نقد النصوص» را از جایی اندوخته است، در حقیقت کتابی تازه و بکر تألیف کرده است که قسمت معتنابهی از آن، به قلم خود اوست<ref>ر.ک: مقدمه، صحفه پنج- شش</ref>. | نوشتههای مختلف و متون متفرقی که جامی از آنها در این کتاب استفاده کرده است، بعضی به فارسی و بعضی به عربی است. در حدود 35 درصد از «نقد النصوص» به فارسی و 65 درصد به عربی. با اینکه جامی با فروتنی تمام گفته است که هر پارهای از «نقد النصوص» را از جایی اندوخته است، در حقیقت کتابی تازه و بکر تألیف کرده است که قسمت معتنابهی از آن، به قلم خود اوست<ref>ر.ک: مقدمه، صحفه پنج- شش</ref>. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در پیشگفتار، ضمن معرفی نسبتاً مفصل «نقد النصوص»، به بیان اهمیت و برخی از ویژگیهای این شرح، پرداخته شده است<ref>پیشگفتار، ص25- 60</ref>. | در پیشگفتار، ضمن معرفی نسبتاً مفصل «نقد النصوص»، به بیان اهمیت و برخی از ویژگیهای این شرح، پرداخته شده است<ref>پیشگفتار، ص25- 60</ref>. | ||
در مقدمه ویلیام | در مقدمه [[چیتیک، ویلیام سی|ویلیام چیتیک]]، ابتدا به اهمیت «نقد النصوص» در عرفان ایران، اشاره شده<ref>مقدمه، صفحه یک</ref> و سپس، ضمن بیان نکاتی درباره زندگی [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]<ref>همان، صفحه هفت</ref> و آثار او<ref>همان، صفحه سیزده</ref>، به معرفی برخی از شخصیتهای برجسته مکتب ابنعربی<ref>همان، صفحه بیستونه</ref> و سیر شروح فصوص پرداخته شده است<ref>همان، صفحه سیوهشت</ref>. در پایان نیز پس از نگاهی اجمالی به مباحث «نقد الفصوص»<ref>همان، صفحه چهلوپنج</ref> و مآخذ آن<ref>همان، صفحه پنجاهوسه</ref>، به توضیح روش تصحیح متن، پرداخته شده است<ref>همان، صفحه شصتوهشت</ref>. | ||
«فصوص الحکم» متنی بسیار مشکل است که نظر به اهمیت مباحث آن، خود ابنعربی رئوس مطالب آن را خلاصه کرده و آن را «نقش الفصوص» نامیده است. همین فشردگی و ایجار، سبب شده است که درک مباحث آن، مشکلتر شود، چنانکه خواندن و فهمیدن کتاب و درک معانی آن، بدون کمک شرح، برای کسی که در عرفان نظری مکتب شیخ درس نخوانده، ممکن نیست. این است که شرح حاضر، در روشن کردن رئوس مطالب و اهم بحثهای مکتب شیخ، بیهمتاست. به دنبال هر «فص»ی از «فصوص الحکم» که شیخ در «نقش الفصوص» تلخیص کرده است، جامی بهترین و برگزیدهترین شرحها و بیانهای پیشینیان خود را بهصورت بسیار منظم و منقح، گردآورده و بر خواننده عرضه کرده است. جامی خود تصریح میکند که کتاب «نقد النصوص»: «کلمهای چند است از نصوص ارباب خصوص» یعنی شیخ اکبر و تابعان او که آن «جمع کرده میشود... چون مرقع صوفیان، هر پارهای از جایی اندوخته». خود عبارت «نقد النصوص» به معنی جدا کردن و تمییز دادن نوشتههای خوب از نوشتههای بد است و شکی نیست که کمتر کسی به اندازه جامی با آن مقام بلند عرفانی و ادبی، شایستگی و لیاقت این کار را داشته است<ref>ر.ک: همان، صفحه چهار- پنج</ref>. | «فصوص الحکم» متنی بسیار مشکل است که نظر به اهمیت مباحث آن، خود [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]] رئوس مطالب آن را خلاصه کرده و آن را «نقش الفصوص» نامیده است. همین فشردگی و ایجار، سبب شده است که درک مباحث آن، مشکلتر شود، چنانکه خواندن و فهمیدن کتاب و درک معانی آن، بدون کمک شرح، برای کسی که در عرفان نظری مکتب شیخ درس نخوانده، ممکن نیست. این است که شرح حاضر، در روشن کردن رئوس مطالب و اهم بحثهای مکتب شیخ، بیهمتاست. به دنبال هر «فص»ی از «فصوص الحکم» که شیخ در «نقش الفصوص» تلخیص کرده است، جامی بهترین و برگزیدهترین شرحها و بیانهای پیشینیان خود را بهصورت بسیار منظم و منقح، گردآورده و بر خواننده عرضه کرده است. جامی خود تصریح میکند که کتاب «نقد النصوص»: «کلمهای چند است از نصوص ارباب خصوص» یعنی شیخ اکبر و تابعان او که آن «جمع کرده میشود... چون مرقع صوفیان، هر پارهای از جایی اندوخته». خود عبارت «نقد النصوص» به معنی جدا کردن و تمییز دادن نوشتههای خوب از نوشتههای بد است و شکی نیست که کمتر کسی به اندازه جامی با آن مقام بلند عرفانی و ادبی، شایستگی و لیاقت این کار را داشته است<ref>ر.ک: همان، صفحه چهار- پنج</ref>. | ||
شرح حاضر در میان شروحی که بر کتاب «فصوص الحکم» نوشته شده است، برای کسانی که به تمام رموز مکتب ابنعربی وارد نیستند، بدون شک، بهترین «شرح» به معنی متداول این کلمه است؛ زیرا هریک از شرحهای دیگر این کتاب، کموبیش کتاب مستقلی است که از یکسو چون در آنها به اندازه کافی به کلمات و عبارات توجه نشده، جز برای کسانی که در معنای کلمات و عبارات متبحر و چیرهدست باشند، چندان قابل استفاده نیست و از سویدیگر، تا حد زیادی حاوی مباحثی است که ممکن است مورد علاقه کسانی که میخواهند خود فصوص را مطالعه کنند نباشد<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلودو- چهلوسه</ref>. | شرح حاضر در میان شروحی که بر کتاب «فصوص الحکم» نوشته شده است، برای کسانی که به تمام رموز مکتب [[ابن عربی، محمد بن علی|ابنعربی]] وارد نیستند، بدون شک، بهترین «شرح» به معنی متداول این کلمه است؛ زیرا هریک از شرحهای دیگر این کتاب، کموبیش کتاب مستقلی است که از یکسو چون در آنها به اندازه کافی به کلمات و عبارات توجه نشده، جز برای کسانی که در معنای کلمات و عبارات متبحر و چیرهدست باشند، چندان قابل استفاده نیست و از سویدیگر، تا حد زیادی حاوی مباحثی است که ممکن است مورد علاقه کسانی که میخواهند خود فصوص را مطالعه کنند نباشد<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلودو- چهلوسه</ref>. | ||
نکته جالبتوجه دیگر این است که در شرح حاضر که جامی آن را پیش از کتاب شرح فصوص نوشته و نیز در کتب متعدد دیگری که در فاصله تدوین بین این دو کتاب نوشته است، درباره مطالب کتاب فصوص، بحثهای موضوعی مفصلی عنوان کرده است. «نقد النصوص» از بعضی جهات، مخصوصاً از این حیث که میکوشد تا مطالب عرفانی را بهتفصیل بیان کند، به شرح جندی و یا به برخی از کتب قونوی شباهت دارد. ولی شروح فصوص ناچار ترتیب فصوص را دنبال میکنند و علت آن این است که در هر قسمت و هر فص، ممکن است چند بحث مختلف بدون نظم و ترتیب ظاهری عنوان شود و در فصهای بعدی، به دفعات همان بحثها تکرار شود؛ اما چون «نقد النصوص» روی موضوعهای اساسی و اصلی هر فص مرتب و منظم شده است، در هر فص، بیشتر از دو یا سه بحث اصلی عنوان نمیشود و خواننده از کثرت مباحث گیج نمیشود. بعلاوه جامی توانسته است به قول خود، بهترین متون پیشینیان خود را «نقد» و انتخاب کند و آنها را دنبال هم، بهصورت منطقی ترتیب دهد<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلوسه</ref>. | نکته جالبتوجه دیگر این است که در شرح حاضر که جامی آن را پیش از کتاب شرح فصوص نوشته و نیز در کتب متعدد دیگری که در فاصله تدوین بین این دو کتاب نوشته است، درباره مطالب کتاب فصوص، بحثهای موضوعی مفصلی عنوان کرده است. «نقد النصوص» از بعضی جهات، مخصوصاً از این حیث که میکوشد تا مطالب عرفانی را بهتفصیل بیان کند، به شرح جندی و یا به برخی از کتب قونوی شباهت دارد. ولی شروح فصوص ناچار ترتیب فصوص را دنبال میکنند و علت آن این است که در هر قسمت و هر فص، ممکن است چند بحث مختلف بدون نظم و ترتیب ظاهری عنوان شود و در فصهای بعدی، به دفعات همان بحثها تکرار شود؛ اما چون «نقد النصوص» روی موضوعهای اساسی و اصلی هر فص مرتب و منظم شده است، در هر فص، بیشتر از دو یا سه بحث اصلی عنوان نمیشود و خواننده از کثرت مباحث گیج نمیشود. بعلاوه جامی توانسته است به قول خود، بهترین متون پیشینیان خود را «نقد» و انتخاب کند و آنها را دنبال هم، بهصورت منطقی ترتیب دهد<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلوسه</ref>. |
ویرایش