پرش به محتوا

اخلاق و راه سعادت: اقتباس و ترجمه از طهارة الاعراق ابن مسکویه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امین، نصرت‌بیگم' به 'امین، سیده نصرت‌بیگم')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
}}
}}


'''اخلاق و راه سعادت'''، اثر بانو [[امین، سیده نصرت‌بیگم|مجتهده امین]]، ترجمه و اقتباسى است از کتاب «تهذيب الاخلاق و تطهير (طهارة) الاعراق» [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكویه]]، پيرامون سير و سلوك در روش اولیا كه به زبان فارسی و در سال 1328ش، نوشته شده است.
'''اخلاق و راه سعادت'''، اثر [[امین، سیده نصرت‌بیگم|بانو مجتهده امین]]، ترجمه و اقتباسى است از کتاب «تهذيب الاخلاق و تطهير (طهارة) الاعراق» [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكویه]]، پيرامون سير و سلوك در روش اولیا كه به زبان فارسی و در سال 1328ش، نوشته شده است.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با مقدمه [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكویه]] در اشاره به غرض نگارش، آغاز شده است.
کتاب با مقدمه [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكویه]] در اشاره به غرض نگارش، آغاز شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%8 ر.ک: مقدمه، ص2]</ref>.


اين اثر نفيس كه مشتمل بر دقايق اخلاقى و معتقدات دينى و قلبى با ادله و براهین مستند به آيات بينات قرآن و احاديث نبوى و تمثيلاتى با ديدگاه‌هاى دقيق فلسفى و عرفانى مى‌باشد، در هفت گفتار تنظيم شده است. بانو امین، نخست متن «طهارة الاعراق» را ترجمه و تلخيص كرده، سپس برداشت‌ها و ديدگاه‌هاى خود را در حواشى ارائه داده است.
اين اثر نفيس كه مشتمل بر دقايق اخلاقى و معتقدات دينى و قلبى با ادله و براهین مستند به آيات بينات قرآن و احاديث نبوى و تمثيلاتى با ديدگاه‌هاى دقيق فلسفى و عرفانى مى‌باشد، در هفت گفتار تنظيم شده است. بانو امین، نخست متن «طهارة الاعراق» را ترجمه و تلخيص كرده، سپس برداشت‌ها و ديدگاه‌هاى خود را در حواشى ارائه داده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مقاله اول، در تعريف نفس و نيروهاى آن بوده و در آن، از مسائلى مانند اثبات تجرّد نفس، فضيلت‌هاى انسانى، قواى نفس و 4 فضيلت حكمت، عفت، شجاعت و عدالت و نظريه [[ارسطو]]يى اعتدال بحث شده است.
مقاله اول، در تعريف نفس و نيروهاى آن بوده<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D9%85%D8%B3%DA%A9%D9%88%DB%8C%D9%87?sectionNumber=2&pageNumber=4&viewType=html ر.ک: همان، ص4]</ref> و در آن، از مسائلى مانند اثبات تجرّد نفس، فضيلت‌هاى انسانى، قواى نفس و 4 فضيلت حكمت، عفت، شجاعت و عدالت و نظريه [[ارسطو]]يى اعتدال بحث شده است.


نویسنده در اثبات تجرد نفس، هفت دليل را بررسى نموده است:
نویسنده در اثبات تجرد نفس، هفت دليل را بررسى نموده است:
خط ۵۲: خط ۵۲:
#عقل تمیز مى‌دهد و خطاى حس را رفع مى‌كند.
#عقل تمیز مى‌دهد و خطاى حس را رفع مى‌كند.


مقاله دوم، به معرفى اخلاق به‌عنوان بهترين صناعت برای نیک‌رفتارى آدمى اختصاص دارد. مهم‌ترين مباحث این مقاله عبارتند از: بررسى طبايع و خلقيات، نسبت نظر و عمل، مراتب قواى نفسانى و شرف هریک، تربيت جوانان، قوه عالمه و قوه عامله، مرتبه عليا و سعادت قصوى، رأى [[جالینوس]] در مورد كسانى كه معتقدند سعادت منحصر در لذات حسى است، دستور تهذيب اطفال، مراتب حيوانى و افق انسانى.
مقاله دوم، به معرفى اخلاق به‌عنوان بهترين صناعت برای نیک‌رفتارى آدمى اختصاص دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%8 ر.ک: همان، ص62]</ref>. مهم‌ترين مباحث این مقاله عبارتند از: بررسى طبايع و خلقيات، نسبت نظر و عمل، مراتب قواى نفسانى و شرف هریک، تربيت جوانان، قوه عالمه و قوه عامله، مرتبه عليا و سعادت قصوى، رأى [[جالینوس]] در مورد كسانى كه معتقدند سعادت منحصر در لذات حسى است، دستور تهذيب اطفال، مراتب حيوانى و افق انسانى.


نویسنده معتقد است كه فضيلت اخلاقى و رئوس ملكات انسانى، منحصر به چهار صفت حكمت، عفت، شجاعت، عدالت بوده و فضيلت، شرافت و امتياز بشر از ساير موجودات، به واسطه این صفات بوده و هر كجا فخر، شرافت و سيادتى نمايان است، از پرتو همین ملكات ارجمند پديد گشته است.
نویسنده معتقد است كه فضيلت اخلاقى و رئوس ملكات انسانى، منحصر به چهار صفت حكمت، عفت، شجاعت، عدالت بوده و فضيلت، شرافت و امتياز بشر از ساير موجودات، به واسطه این صفات بوده و هر كجا فخر، شرافت و سيادتى نمايان است، از پرتو همین ملكات ارجمند پديد گشته است.
خط ۶۲: خط ۶۲:
اين مقاله با نقل فصلى از رساله «تدبير منزل 1» بروسن، متفكر فيثاغورى سده 5م به پایان رسيده است.
اين مقاله با نقل فصلى از رساله «تدبير منزل 1» بروسن، متفكر فيثاغورى سده 5م به پایان رسيده است.


موضوع مقاله سوم، خير و سعادت و شروط به دست آوردن آن‌ها بنا بر آراء اهل فلسفه، مانند فيثاغورس و افلاطون و [[ارسطو]]ست. از مهم‌ترين مباحث این مقاله، مى‌توان از: فرق میان خير و سعادت، اقسام سعادت بنا بر مذهب [[ارسطو]]طاليس، بررسى سعادت از نظر [[بقراط]]، فيثاغورس و افلاطون، سعادت قصوى و شروط تحصيل سعادت نام برد.
موضوع مقاله سوم، خير و سعادت و شروط به دست آوردن آن‌ها بنا بر آراء اهل فلسفه، مانند فيثاغورس و افلاطون و [[ارسطو]]ست<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%8 ر.ک: همان، ص144]</ref>. از مهم‌ترين مباحث این مقاله، مى‌توان از: فرق میان خير و سعادت، اقسام سعادت بنا بر مذهب ارسطوطاليس<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%8 ر.ک: همان، ص153]</ref>، بررسى سعادت از نظر [[بقراط]]، فيثاغورس و افلاطون، سعادت قصوى و شروط تحصيل سعادت نام برد.


به نظر نویسنده، سعادت در پرتو علم و عمل پديد مى‌آيد و كسى كه آرزوى رسيدن به این مقام را در دل خود بپروراند و لايق رسيدن به آن نيز باشد، نخستين وظيفه‌اش این است كه در مقام علم برآمده و موجودات عاليه را ملاحظه كرده و آن‌ها را بشناسد و سپس كوشش نمايد كه خود را به ايشان رسانده و از سنخ آن‌ها گردد. آن وقت در مقام عمل برآمده و تعب و زحمت این را متحمل شده تا آنكه به مقصود برسد.
به نظر نویسنده، سعادت در پرتو علم و عمل پديد مى‌آيد و كسى كه آرزوى رسيدن به این مقام را در دل خود بپروراند و لايق رسيدن به آن نيز باشد، نخستين وظيفه‌اش این است كه در مقام علم برآمده و موجودات عاليه را ملاحظه كرده و آن‌ها را بشناسد و سپس كوشش نمايد كه خود را به ايشان رسانده و از سنخ آن‌ها گردد. آن وقت در مقام عمل برآمده و تعب و زحمت این را متحمل شده تا آنكه به مقصود برسد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%8 ر.ک: همان، ص141]</ref>.


بانو امین معتقد است كه مقصود از موجودات عاليه، عقول، نفوس، روحانیون و موجوداتى است كه از حيث رتبه، مقام و كمال، فوق این عالم مادى و برتر و بالاتر از موجودات طبيعى جسمانى به شمار مى‌روند و چون روح و روان انسان از سنخ همان موجودات عاليه است، لذا [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكویه]] در اول کتاب، در مقام اثبات تجرد نفس برآمده و با چند دليل، آن را به اثبات رسانده است.
[[امین، سیده نصرت‌بیگم|بانو امین]] معتقد است كه مقصود از موجودات عاليه، عقول، نفوس، روحانیون و موجوداتى است كه از حيث رتبه، مقام و كمال، فوق این عالم مادى و برتر و بالاتر از موجودات طبيعى جسمانى به شمار مى‌روند و چون روح و روان انسان از سنخ همان موجودات عاليه است، لذا [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكویه]] در اول کتاب، در مقام اثبات تجرد نفس برآمده و با چند دليل، آن را به اثبات رسانده است.


به نظر نویسنده، هر فردى از بشر، آماده و مهياى یک نوع از فضيلتى است كه به آن فضيلت نزدیک ‌تر و به رسيدن به آن، سزاوارتر است، لذا سعادت هر فردى، غير از سعادت فرد ديگرى است.
به نظر نویسنده، هر فردى از بشر، آماده و مهياى یک نوع از فضيلتى است كه به آن فضيلت نزدیک ‌تر و به رسيدن به آن، سزاوارتر است، لذا سعادت هر فردى، غير از سعادت فرد ديگرى است.
خط ۷۲: خط ۷۲:
اين مقاله با بحثى درباره لذات عقلانى و سخن [[ارسطو]] درباره معاد پایان مى‌پذيرد.
اين مقاله با بحثى درباره لذات عقلانى و سخن [[ارسطو]] درباره معاد پایان مى‌پذيرد.


مقاله چهارم به بازنمود كردارهاى آدمى و بحث از شجاعت، سخا و عدالت اختصاص دارد. حقِ آفريدگار بر آدمى و اختيارى بودن عدالت و ستمكارى از مباحث مهم این فصل است.
مقاله چهارم به بازنمود كردارهاى آدمى و بحث از شجاعت، سخا و عدالت اختصاص دارد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%8 ر.ک: همان، ص196]</ref>. حقِ آفريدگار بر آدمى و اختيارى بودن عدالت و ستمكارى از مباحث مهم این فصل است.


در تعريف شجاعت، نویسنده معتقد است كه تهور حيوانات، اگرچه شباهت به شجاعت دارد، لكن حقيقتا آن‌ها را نمى‌توان شجاع نامید، زيرا آن‌ها مطمئن به قوت خویش بوده و به زور خود مغرورند، نه مطمئن به طبيعت شجاعت كه فضيلت روحانى و ملكه نفسانى است.
در تعريف شجاعت، نویسنده معتقد است كه تهور حيوانات، اگرچه شباهت به شجاعت دارد، لكن حقيقتا آن‌ها را نمى‌توان شجاع نامید، زيرا آن‌ها مطمئن به قوت خویش بوده و به زور خود مغرورند، نه مطمئن به طبيعت شجاعت كه فضيلت روحانى و ملكه نفسانى است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%8 ر.ک: همان، ص199]</ref>.


در این رابطه، بانو امین معتقد است كه شجاعت این نيست كه انسان خود را بدون جهت عقلانى به مهلكه اندازد و از آنچه بايد حذر نمايد، بى‌پروا باشد، بلكه شجاع كسى است كه داراى ملكه و فضيلت اخلاقى بوده و در موقع لزوم و در جايى كه عقل و شرع اجازه مى‌دهد، از هيچ‌گونه فداكارى و گذشتى خوددارى ننمايد و بر هر امر هولناكى اقدام نمايد.
در این رابطه، [[امین، سیده نصرت‌بیگم|بانو امین]] معتقد است كه شجاعت این نيست كه انسان خود را بدون جهت عقلانى به مهلكه اندازد و از آنچه بايد حذر نمايد، بى‌پروا باشد، بلكه شجاع كسى است كه داراى ملكه و فضيلت اخلاقى بوده و در موقع لزوم و در جايى كه عقل و شرع اجازه مى‌دهد، از هيچ‌گونه فداكارى و گذشتى خوددارى ننمايد و بر هر امر هولناكى اقدام نمايد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%8 ر.ک: همان، ص199]</ref>.


موضوع مقاله پنجم، محبت و انواع آن و نيز دوستى و شرايط آن است كه با نقل سخن [[ارسطو]] درباره سعادت تام به پایان مى‌رسد.
موضوع مقاله پنجم، محبت و انواع آن و نيز دوستى و شرايط آن است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D9%85%D8%B3%DA%A9%D9%88%DB%8C%D9%87?sectionNumber=2&pageNumber=245&viewType=html ر.ک: همان، ص245]</ref> كه با نقل سخن [[ارسطو]] درباره سعادت تام به پایان مى‌رسد.


بانو امین معتقد است كه عشق و محبت، جاذبه عمومى است كه تمام ذرات عالم را در بر گرفته و هيچ موجودى از یک نوع محبتى خالى نيست و این همان قوه‌اى است كه هر جنسى را جاذب و مجذوب همجنس خود مى‌گرداند. به نظر وى، عشق و محبت به یک معنى است، لكن درجات بسيار دارد و به شكل‌هاى متفاوت تجلى مى‌نمايد و نام‌هاى مختلف مى‌گيرد؛ چنان‌كه در جماد، قوه ماسكه، در نبات، قوه نامیه و در حيوان، شعور غريزى، اما این امر در انسان، داراى مراتب و نمايش‌هاى بى‌شمارى است و انسان درجاتى طى مى‌نمايد تا به‌تدريج پاک‌تر و علوى‌تر گردد و از مراتب جماديت، نباتيت و حيوانيت گذشته تا به مرتبه انسانيت مى‌رسد و بايستى آن مرتبه را نيز تكمیل نموده تا آنكه قوه الهى كه منشأ عشق پاک و خالص از خودخواهى و نفس‌پرستى است، در وى ظهور نمايد.
[[امین، سیده نصرت‌بیگم|بانو امین]] معتقد است كه عشق و محبت، جاذبه عمومى است كه تمام ذرات عالم را در بر گرفته و هيچ موجودى از یک نوع محبتى خالى نيست و این همان قوه‌اى است كه هر جنسى را جاذب و مجذوب همجنس خود مى‌گرداند. به نظر وى، عشق و محبت به یک معنى است، لكن درجات بسيار دارد و به شكل‌هاى متفاوت تجلى مى‌نمايد و نام‌هاى مختلف مى‌گيرد؛ چنان‌كه در جماد، قوه ماسكه، در نبات، قوه نامیه و در حيوان، شعور غريزى، اما این امر در انسان، داراى مراتب و نمايش‌هاى بى‌شمارى است و انسان درجاتى طى مى‌نمايد تا به‌تدريج پاک‌تر و علوى‌تر گردد و از مراتب جماديت، نباتيت و حيوانيت گذشته تا به مرتبه انسانيت مى‌رسد و بايستى آن مرتبه را نيز تكمیل نموده تا آنكه قوه الهى كه منشأ عشق پاک و خالص از خودخواهى و نفس‌پرستى است، در وى ظهور نمايد.


مقاله ششم، از امراض نفسانى و مقابله با آن‌ها از راه محاسبه نفس بحث مى‌كند و سرانجام در آخرين مقاله، به طب نفسانى و شيوه‌هاى درمان بيمارى‌هاى اخلاقى پرداخته مى‌شود. این مقاله با بحث از انواع ترس و از جمله ترس از مرگ و علاج حزن و اندوه به نقل از «كندى» پایان مى‌پذيرد.
مقاله ششم، از امراض نفسانى و مقابله با آن‌ها از راه محاسبه نفس بحث مى‌كند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%8 ر.ک: همان، ص301]</ref> و سرانجام در آخرين مقاله، به طب نفسانى و شيوه‌هاى درمان بيمارى‌هاى اخلاقى پرداخته مى‌شود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%8 ر.ک: همان، ص318]</ref>. این مقاله با بحث از انواع ترس و از جمله ترس از مرگ و علاج حزن و اندوه به نقل از «كندى» پایان مى‌پذيرد.


بانو امین معتقد است اگر مردم پى به حقيقت مرگ مى‌بردند و به اسرار پس از مرگ واقف مى‌گشتند، در عوض ترس و نگرانى از مرگ، اظهار شادمانى و آرزومندى مى‌نمودند؛ چنان‌كه حال همه انبيا، اولیا و شهدا، همین بوده و خود را به مرگ مژده و نوید مى‌دادند. به نظر وى، آدم خردمند مى‌داند كه مرگ، آدمى را از ظلمتكده طبيعت مى‌رهاند و به عالم وسيع نورانى مى‌رساند و از هرگونه الم و فقر و احتياج فارغ مى‌گرداند و در منزل امن و امان و بى‌نيازى متمكن مى‌سازد و از مجالست اشرار و مردمان لئيم و پست خلاص نموده و با ساكنان علم قدس مأنوس مى‌گرداند.
[[امین، سیده نصرت‌بیگم|بانو امین]] معتقد است اگر مردم پى به حقيقت مرگ مى‌بردند و به اسرار پس از مرگ واقف مى‌گشتند، در عوض ترس و نگرانى از مرگ، اظهار شادمانى و آرزومندى مى‌نمودند؛ چنان‌كه حال همه انبيا، اولیا و شهدا، همین بوده و خود را به مرگ مژده و نوید مى‌دادند. به نظر وى، آدم خردمند مى‌داند كه مرگ، آدمى را از ظلمتكده طبيعت مى‌رهاند و به عالم وسيع نورانى مى‌رساند و از هرگونه الم و فقر و احتياج فارغ مى‌گرداند و در منزل امن و امان و بى‌نيازى متمكن مى‌سازد و از مجالست اشرار و مردمان لئيم و پست خلاص نموده و با ساكنان علم قدس مأنوس مى‌گرداند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/17622/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-:-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%8 ر.ک: همان، ص341]</ref>.


==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==


 
فهرست مطالب، در ابتداى کتاب آمده و مطالب و توضيحات [[امین، سیده نصرت‌بیگم|بانو امین]]، در پاورقى‌ها جاى گرفته است.
فهرست مطالب، در ابتداى کتاب آمده و مطالب و توضيحات بانو امین، در پاورقى‌ها جاى گرفته است.


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش