پرش به محتوا

تفسير أبي‌علی الجبائي: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR49836J1.jpg | عنوان =تفسير أبي‌علی الجبائي | عنوان‌ها...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
خضر محمد نبها، بخشی از مقدمه را به ذکر انگیزه و سبب نگارش کتاب اختصاص داده است. او علت نگارش این اثر را کتاب «سعد السعود للنفوس» عالم شیعی سید بن طاووس (متوفی 664ق) دانسته که فهرست کتابخانه بزرگ سید بن طاووس است و از ترس سرقت کتابخانه نوشته شده است. رویه ابن طاووس این بوده که از کتب فراوان کتابخانه‌اش متونی را به‌طور کامل ذکر کرده است. به گفته خودش، آنچه توجه وی را به هنگام مطالعه جلب کرد، این بود که گلچین کاملی از مطالب اولین مفسرین معتزله در این کتاب بود. از اینجا بود که فکر جمع این نصوص و نشر آن در بحثی مستقل، به جهت اهمیت این تفاسیر در ذهنش جرقه زد. پس از اقتباس این نصوص از «سعد السعود»، سؤال دیگری به ذهن وی رسید: اگر این کتب در کتابخانه سید بن طاووس در قرن هفتم هجری موجود بوده است، آیا منطقی نیست که بگوییم مفسرین شیعه که پیش از سید بن طاووس بوده‌‌اند، مانند: شیخ طوسی و طبرسی آن مطالب را دارا بوده‌اند و سید بن طاووس از آنها نقل کرده است. آیا ممکن نیست که مفسرین اهل سنت (متوفی 606ق) و بزرگان معتزله مانند قاضی عبدالجبار (متوفی 415ق) نیز از او اقتباس کرده باشند؟ این سؤالات وی را به مطالعه این کتاب واداشت. پس متوجه شد که قاضی عبدالجبار، شیخ طوسی، شیخ طبرسی و رازی از تفاسیر اولیه نقل کرده و به این مطلب تصریح کرده‌اند. پس از آن استاد او رضوان سید وی را بر اتمام این کار تشویق کرد و آن را کاری مهم و بزرگ، بلکه اختراع و اکتشاف نامید. پس شروع به گردآوری این نصوص و ترتیب آن برحسب سور قرآن کریم نمود تا آن را به محققین و علاقه‌مندان ارائه نماید. نام این کار را «اعاده بنای تفاسیر معتزله» نامید؛ چراکه تفاسیر اولیه معتزله از بین رفته است و این کار در حقیقت تجدید بنای این تفاسیر و گردآوری نصوص پراکنده در نوشته‌های تفسیری فراوانی است که امروز در دست است <ref>ر.ک: مقدمه، صفحات ه-‌و</ref>‏.
خضر محمد نبها، بخشی از مقدمه را به ذکر انگیزه و سبب نگارش کتاب اختصاص داده است. او علت نگارش این اثر را کتاب «سعد السعود للنفوس» عالم شیعی سید بن طاووس (متوفی 664ق) دانسته که فهرست کتابخانه بزرگ سید بن طاووس است و از ترس سرقت کتابخانه نوشته شده است. رویه ابن طاووس این بوده که از کتب فراوان کتابخانه‌اش متونی را به‌طور کامل ذکر کرده است. به گفته خودش، آنچه توجه وی را به هنگام مطالعه جلب کرد، این بود که گلچین کاملی از مطالب اولین مفسرین معتزله در این کتاب بود. از اینجا بود که فکر جمع این نصوص و نشر آن در بحثی مستقل، به جهت اهمیت این تفاسیر در ذهنش جرقه زد. پس از اقتباس این نصوص از «سعد السعود»، سؤال دیگری به ذهن وی رسید: اگر این کتب در کتابخانه سید بن طاووس در قرن هفتم هجری موجود بوده است، آیا منطقی نیست که بگوییم مفسرین شیعه که پیش از سید بن طاووس بوده‌‌اند، مانند: شیخ طوسی و طبرسی آن مطالب را دارا بوده‌اند و سید بن طاووس از آنها نقل کرده است. آیا ممکن نیست که مفسرین اهل سنت (متوفی 606ق) و بزرگان معتزله مانند قاضی عبدالجبار (متوفی 415ق) نیز از او اقتباس کرده باشند؟ این سؤالات وی را به مطالعه این کتاب واداشت. پس متوجه شد که قاضی عبدالجبار، شیخ طوسی، شیخ طبرسی و رازی از تفاسیر اولیه نقل کرده و به این مطلب تصریح کرده‌اند. پس از آن استاد او رضوان سید وی را بر اتمام این کار تشویق کرد و آن را کاری مهم و بزرگ، بلکه اختراع و اکتشاف نامید. پس شروع به گردآوری این نصوص و ترتیب آن برحسب سور قرآن کریم نمود تا آن را به محققین و علاقه‌مندان ارائه نماید. نام این کار را «اعاده بنای تفاسیر معتزله» نامید؛ چراکه تفاسیر اولیه معتزله از بین رفته است و این کار در حقیقت تجدید بنای این تفاسیر و گردآوری نصوص پراکنده در نوشته‌های تفسیری فراوانی است که امروز در دست است <ref>ر.ک: مقدمه، صفحات ه-‌و</ref>‏.


ابوعلی جبایی، از جمله مفسران معتزلی است که با صـراحت تـمام در نقد و ردّ دیدگاه‌های‌ مفسران‌ گذشته اعم از معتزلی و غیر معتزلی کوشیده و تلاش کرده‌اند در تفسیرهای خویش مستقلاً نظری ارائه دهند یا از میان گفتارهای تفسیری، قول خاصی را برگزینند<ref>ر.ک: قاسم‌پور، محسن، ص95 </ref>‏.  
ابوعلی جبایی، از جمله مفسران معتزلی است که با صراحت تمام در نقد و ردّ دیدگاه‌های‌ مفسران‌ گذشته اعم از معتزلی و غیر معتزلی کوشیده و تلاش کرده‌اند در تفسیرهای خویش مستقلاً نظری ارائه دهند یا از میان گفتارهای تفسیری، قول خاصی را برگزینند<ref>ر.ک: قاسم‌پور، محسن، ص95 </ref>‏.  


پیـدایش علم کلام، نتیجه دفاع عـقلانی عـالمان دیـنی از اسلام بوده است. در قلمرو‌ تفسیر قرآن یکی از جلوه‌های بارز این دفاع رواج تفسیرهای کلامی‌ به‌ معنای‌ متعارف آن است که به‌لحاظ قـدمت، بـه قـرن سوم و چهارم هجری بازمی‌گردد. در این میان ‌‌مـعتزلیان‌ و تـفسیر آنان بر کتاب الهی نقطه عطفی بشمار می‌روند. برخی تفاسیر شیعی‌، از‌ جمله‌ تفسیر تبیان نیز با روش استدلالی و عـقلی، امـا مـتمایز از معتزله از مبانی کلامی شیعه‌ دفاع کرده‌اند. کلام شیعی و کلام مـعتزلی به‌لحاظ رویکرد روش‌شناسی باهم‌ متفاوتند. اساس و قوام کلام‌ شیعه‌ به امامت بستگی تام دارد و مرجعیت فکری خـویش را وام‌دار امـامان معصوم(ع) می‌داند. شیعه در تفسیر مقولات دینی ضمن بهره‌گیری از روش استدلال‌های عقلی، بـه روایـات معصومین به‌مثابه منبع فهم‌ و تفسیر وحی نیز اهتمام جدی دارد و عقل برتر، یعنی عقل آموزگاران مـعصوم را تـکیه‌گاه خـود قرار می‌دهد؛ برخلاف معتزله که به‌نوعی قائل به عـقل‌بـسندگی‌اند‌. وجـه‌ تمایز دیگر در روش استدلالی شیعه و معتزله آن است که تفکر معتزلی هرچند عقلی است، امـا جـدلی اسـت؛ برخلاف شیعه که برهانی است. شیعه با‌ توجه‌ به مبنا قرار دادن احـادیث در حـوزه تأویل آیات قرآنی با معتزلیان متفاوتند. امامیه تأویل‌هایی را که برخلاف گفته امـامان مـعصوم(ع) بـاشد نمی‌پذیرند. این در حالی است که‌ تأویل‌ آیات در میان معتزله باید با اصول عقلی‌ا‌شان در عـدل و تـوحید هماهنگ باشند. جنبه کلامی این تفسیر که مورد تأکید محققان بوده، ریـشه در مـنازعات ایـن‌ قبیل‌ مباحث‌ در عصر شیخ طوسی داشت‌. یکی‌ از‌ قراین آشکار کلامی بودن این تفسیر، طرح انـدیشه‌های تـفسیری مفسران معتزلی نظیر ابوعلی جبایی، ابوالقاسم بلخی، رمانی، ابن اخـشید‌ و مـحمد‌ بـن‌ بحر اصفهانی است. گرچه نمی‌توان از رهگذر گفته‌ها‌ و گزارش‌ شیخ طوسی به بازسازی کامل تفسیر ایـن افـراد دسـت یافت؛ زیراکه شیخ طوسی نیز خود همه آرای آن‌ها‌ را‌ نیاورده‌ یا مـفسران دیـگری نظیر طبرسی یا امام فخر رازی که‌ به طرح دیدگاه‌های تفسیری ابومسلم اصفهانی و امثال او پرداخته‌اند، بـعضاً مـواردی را گزارش کرده‌اند که شیخ طوسی‌ سخنی‌ در‌ مورد آن‌ها ندارد. بااین‌حـال طـرح اندیشه معتزلی در تفسیر‌ تبیان‌ نسبتاً گسترده اسـت. طبیعی است که شیخ طوسی نیز با دیدگاه‌های آنان اسـتدلالی و مـحققانه برخورد‌ نماید‌. بیشترین توجه در تفسیر شیخ طوسی به‌ دیدگاه‌های‌ ابوعلی جبایی بوده است و پس از آن متعلق بـه رمـانی، بلخی‌ و ابن‌ اخشید‌ و محمد بن بـحر اصـفهانی<ref>ر.ک: همان، ص98-96 </ref>‏.  
پیدایش علم کلام، نتیجه دفاع عقلانی عالمان دینی از اسلام بوده است. در قلمرو‌ تفسیر قرآن یکی از جلوه‌های بارز این دفاع رواج تفسیرهای کلامی‌ به‌ معنای‌ متعارف آن است که به‌لحاظ قدمت، به قرن سوم و چهارم هجری بازمی‌گردد. در این میان ‌‌معتزلیان‌ و تفسیر آنان بر کتاب الهی نقطه عطفی بشمار می‌روند. برخی تفاسیر شیعی‌، از‌ جمله‌ تفسیر تبیان نیز با روش استدلالی و عقلی، اما متمایز از معتزله از مبانی کلامی شیعه‌ دفاع کرده‌اند. کلام شیعی و کلام معتزلی به‌لحاظ رویکرد روش‌شناسی باهم‌ متفاوتند. اساس و قوام کلام‌ شیعه‌ به امامت بستگی تام دارد و مرجعیت فکری خویش را وام‌دار امامان معصوم(ع) می‌داند. شیعه در تفسیر مقولات دینی ضمن بهره‌گیری از روش استدلال‌های عقلی، به روایات معصومین به‌مثابه منبع فهم‌ و تفسیر وحی نیز اهتمام جدی دارد و عقل برتر، یعنی عقل آموزگاران معصوم را تکیه‌گاه خود قرار می‌دهد؛ برخلاف معتزله که به‌نوعی قائل به عقل‌بسندگی‌اند‌. وجه‌ تمایز دیگر در روش استدلالی شیعه و معتزله آن است که تفکر معتزلی هرچند عقلی است، اما جدلی است؛ برخلاف شیعه که برهانی است. شیعه با‌ توجه‌ به مبنا قرار دادن احادیث در حوزه تأویل آیات قرآنی با معتزلیان متفاوتند. امامیه تأویل‌هایی را که برخلاف گفته امامان معصوم(ع) باشد نمی‌پذیرند. این در حالی است که‌ تأویل‌ آیات در میان معتزله باید با اصول عقلی‌ا‌شان در عدل و توحید هماهنگ باشند. جنبه کلامی این تفسیر که مورد تأکید محققان بوده، ریشه در منازعات این‌ قبیل‌ مباحث‌ در عصر شیخ طوسی داشت‌. یکی‌ از‌ قراین آشکار کلامی بودن این تفسیر، طرح اندیشه‌های تفسیری مفسران معتزلی نظیر ابوعلی جبایی، ابوالقاسم بلخی، رمانی، ابن اخشید‌ و محمد‌ بن‌ بحر اصفهانی است. گرچه نمی‌توان از رهگذر گفته‌ها‌ و گزارش‌ شیخ طوسی به بازسازی کامل تفسیر این افراد دست یافت؛ زیراکه شیخ طوسی نیز خود همه آرای آن‌ها‌ را‌ نیاورده‌ یا مفسران دیگری نظیر طبرسی یا امام فخر رازی که‌ به طرح دیدگاه‌های تفسیری ابومسلم اصفهانی و امثال او پرداخته‌اند، بعضاً مواردی را گزارش کرده‌اند که شیخ طوسی‌ سخنی‌ در‌ مورد آن‌ها ندارد. بااین‌حال طرح اندیشه معتزلی در تفسیر‌ تبیان‌ نسبتاً گسترده است. طبیعی است که شیخ طوسی نیز با دیدگاه‌های آنان استدلالی و محققانه برخورد‌ نماید‌. بیشترین توجه در تفسیر شیخ طوسی به‌ دیدگاه‌های‌ ابوعلی جبایی بوده است و پس از آن متعلق به رمانی، بلخی‌ و ابن‌ اخشید‌ و محمد بن بحر اصفهانی<ref>ر.ک: همان، ص98-96 </ref>‏.  


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
در انتهای اثر، فهارس اعلام، قبائل و جماعات، احادیث نبوی، قافیه‌ها و مصرع‌ها، سور قرآنی و فهرست محتویات ذکر شده است.
در انتهای اثر، فهارس اعلام، قبائل و جماعات، احادیث نبوی، قافیه‌ها و مصرع‌ها، سور قرآنی و فهرست محتویات ذکر شده است.
   
   
ابوعلی فارسی نحوی و لغوی ایرانی، از ادبای بزرگ شیعه و پیشوای علمای نحو زمان خود بـر ‌تـفسیر ابوعلی جبایی متکلم معتزلی که تفسیر کلامی است، شرحی نوشته با‌ نام‌ «التـتبع‌ لكـلام أبي‌علي الجبائي في‌ التفسير» که‌ حدود صد برگ بوده است. شیخ طوسی در تفسیر التبيان خـود به‌صورت فراوان از این کتاب نقل قول می‌کند<ref>ر.ک: رحیمی، مرتضی، ص‌103</ref>‏.  
ابوعلی فارسی نحوی و لغوی ایرانی، از ادبای بزرگ شیعه و پیشوای علمای نحو زمان خود بر ‌تفسیر ابوعلی جبایی متکلم معتزلی که تفسیر کلامی است، شرحی نوشته با‌ نام‌ «التتبع‌ لكلام أبي‌علي الجبائي في‌ التفسير» که‌ حدود صد برگ بوده است. شیخ طوسی در تفسیر التبيان خود به‌صورت فراوان از این کتاب نقل قول می‌کند<ref>ر.ک: رحیمی، مرتضی، ص‌103</ref>‏.  


==پانویس ==
==پانویس ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش