۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ادوارد براون' به 'ادوارد براون') |
جز (جایگزینی متن - 'مجتبى مينوى' به 'مجتبى مينوى') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
گروهى از منتقدان بر اين عقيدهاند كه تيمور خون ريز و شيفتۀ جهان ستانى، نمىتوانسته فرصتى براى تحرير يادداشتهاى روزانه داشته باشد و بنابراين چيزى به نام ملفوظات تركى كه انشاى او بوده باشد، وجود ندارد، بلكه ابوطالب براى آنكه كارش اعتبار و قبول عام يابد، خود كتابى را با استفاده از تواريخ ديگر و در رأس همه، ظفرنامههاى نظامالدين شامى و على يزدى، به قلم آورده و آن را به تيمور منسوب ساخته است. | گروهى از منتقدان بر اين عقيدهاند كه تيمور خون ريز و شيفتۀ جهان ستانى، نمىتوانسته فرصتى براى تحرير يادداشتهاى روزانه داشته باشد و بنابراين چيزى به نام ملفوظات تركى كه انشاى او بوده باشد، وجود ندارد، بلكه ابوطالب براى آنكه كارش اعتبار و قبول عام يابد، خود كتابى را با استفاده از تواريخ ديگر و در رأس همه، ظفرنامههاى نظامالدين شامى و على يزدى، به قلم آورده و آن را به تيمور منسوب ساخته است. | ||
بعضى خاورشناسان؛ مانند ريو، ادوارد زاخاو اتريشى و [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] در صحت اين انتساب سخت ترديد كردهاند و مجتبى مينوى نيز مىگويد: ظن اين كه گفتههاى ابوطالب در ديباچۀ ملفوظات دربارۀ شيوۀ دستيابى او به اصل ملفوظات در حرمين شريفين راست نباشد و همه از اختراعات خود او بوده باشد، بسيار قوى است. به عكس، ويليام ديوى در نامهاى به جوزف وايت. دليلهاى متعددى در صحت انتساب اصل ملفوظات به تيمور و درستى اظهارات ابوطالب ارائه كرده است و ايرادهايى را كه ديگران بر اصالت كار وارد كرده يا مىتوانند وارد كنند، پاسخ گفته است. | بعضى خاورشناسان؛ مانند ريو، ادوارد زاخاو اتريشى و [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] در صحت اين انتساب سخت ترديد كردهاند و [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى]] نيز مىگويد: ظن اين كه گفتههاى ابوطالب در ديباچۀ ملفوظات دربارۀ شيوۀ دستيابى او به اصل ملفوظات در حرمين شريفين راست نباشد و همه از اختراعات خود او بوده باشد، بسيار قوى است. به عكس، ويليام ديوى در نامهاى به جوزف وايت. دليلهاى متعددى در صحت انتساب اصل ملفوظات به تيمور و درستى اظهارات ابوطالب ارائه كرده است و ايرادهايى را كه ديگران بر اصالت كار وارد كرده يا مىتوانند وارد كنند، پاسخ گفته است. | ||
به هر حال كتاب، تنها با مقدارى تفاوت در درجۀ اصالت، تصويرى است از كُنش، منش و ذهنيات اميرتيمور؛ بر پايه اين كتاب، تيمور تنها اميرى خونريز و ويرانگر نيست، بلكه در بسيارى جاها فرمانروايى سياستمدار و دولت مردى تمام عيار جلوه مىكند كه صفات و اخلاق نيك را خوب تشخيص مىدهد و به فرض آنكه به مقتضاى سخنان پسنديدهاى كه بر زبان رانده، عمل نكرده باشد - كه اين خود دليل بر سياستمدار بودنش تواند بود - لااقل از گفتار نيك و كردار نيك وقوف داشته است. | به هر حال كتاب، تنها با مقدارى تفاوت در درجۀ اصالت، تصويرى است از كُنش، منش و ذهنيات اميرتيمور؛ بر پايه اين كتاب، تيمور تنها اميرى خونريز و ويرانگر نيست، بلكه در بسيارى جاها فرمانروايى سياستمدار و دولت مردى تمام عيار جلوه مىكند كه صفات و اخلاق نيك را خوب تشخيص مىدهد و به فرض آنكه به مقتضاى سخنان پسنديدهاى كه بر زبان رانده، عمل نكرده باشد - كه اين خود دليل بر سياستمدار بودنش تواند بود - لااقل از گفتار نيك و كردار نيك وقوف داشته است. |
ویرایش