۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Mreza_fasihy@yahoo.com انجام داده بود و...) |
جز (جایگزینی متن - 'آية الله العظمى' به 'آية الله العظمى') |
||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
خداوند ما و شما را براى خدمت به اسلام و مسلمين موفق فرمايد.» ابوالحسن الموسوى الاصفهانى | خداوند ما و شما را براى خدمت به اسلام و مسلمين موفق فرمايد.» ابوالحسن الموسوى الاصفهانى | ||
مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقيه عظيم الشان در امور سياسى، اجتماعى مسلمانان، عكس العمل آن فقيه بزرگ در برابر حوادث مسجد گوهرشاد بود. فاجعه مسجد گوهرشاد مشهد، يكى از دهها و صدها حوادث جنايتبار دوران رضاخان پهلوى است كه مردم مسلمان را در راه حمايت از روحانيت به خاك و خون كشيد. آن روز مردم در اعتراض به دستگيرى آية الله العظمى سيد حسين قمى دست به تظاهرات زده بودند. وقتى خبر به رضا شاه رسيد كه دهها هزار نفر از مردم مشهد به دفاع از اهداف اسلام و روحانيت در مسجد گوهرشاد اجتماع كردهاند، دستور داد همه مردم را از طرف درها و چهار طرف پشتبام مسجد، به رگبار مسلسل ببندند و هيچ نوع رحم به صغير و كبير و زن و مرد نكنند. دستور دژخيم تاريخ، توسط مامورين جنايت كار او عملى شد و مردم بىدفاع را به صفير گلوله بستند و چندين هزار نفر از زن و مرد و روحانى و غير روحانى، زائر و بومى را به شهادت رساندند. پس از اين يورش وحشيانه و سبعانه، درهاى مسجد را باز كردند و زندگان را بيرون بردند و كشتگان را به كاميونها ريخته و همه را در خندقى كه در بيرون شهر براى همين منظور حفر كرده بودند، ريختند و روى آن را پوشاندند كه هنوز آن نقطه به «قتلگاه» مشهور است. | مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقيه عظيم الشان در امور سياسى، اجتماعى مسلمانان، عكس العمل آن فقيه بزرگ در برابر حوادث مسجد گوهرشاد بود. فاجعه مسجد گوهرشاد مشهد، يكى از دهها و صدها حوادث جنايتبار دوران رضاخان پهلوى است كه مردم مسلمان را در راه حمايت از روحانيت به خاك و خون كشيد. آن روز مردم در اعتراض به دستگيرى [[آيت الله|آية الله العظمى]] سيد حسين قمى دست به تظاهرات زده بودند. وقتى خبر به رضا شاه رسيد كه دهها هزار نفر از مردم مشهد به دفاع از اهداف اسلام و روحانيت در مسجد گوهرشاد اجتماع كردهاند، دستور داد همه مردم را از طرف درها و چهار طرف پشتبام مسجد، به رگبار مسلسل ببندند و هيچ نوع رحم به صغير و كبير و زن و مرد نكنند. دستور دژخيم تاريخ، توسط مامورين جنايت كار او عملى شد و مردم بىدفاع را به صفير گلوله بستند و چندين هزار نفر از زن و مرد و روحانى و غير روحانى، زائر و بومى را به شهادت رساندند. پس از اين يورش وحشيانه و سبعانه، درهاى مسجد را باز كردند و زندگان را بيرون بردند و كشتگان را به كاميونها ريخته و همه را در خندقى كه در بيرون شهر براى همين منظور حفر كرده بودند، ريختند و روى آن را پوشاندند كه هنوز آن نقطه به «قتلگاه» مشهور است. | ||
پس از اين ماجرا، «آية الله سيد حسين قمى» در باغ سراج الملك شهر رى محبوس گرديد و هر گونه تماس با ايشان ممنوع اعلام شد. بعد از يك ماه در آخر ماه ربيع الثانى بود كه او را به اتفاق فرزندش و جمعى ديگر به اعتاب مقدسه تبعيد كردند. | پس از اين ماجرا، «آية الله سيد حسين قمى» در باغ سراج الملك شهر رى محبوس گرديد و هر گونه تماس با ايشان ممنوع اعلام شد. بعد از يك ماه در آخر ماه ربيع الثانى بود كه او را به اتفاق فرزندش و جمعى ديگر به اعتاب مقدسه تبعيد كردند. | ||
وقتى آية الله سيد حسين قمى وارد كربلا شد، آية الله العظمى مرحوم سيد ابو الحسناصفهانى، دامادشان آقاى سيد ميرزا را با نامهاى به نمايندگى از خود خدمت ايشان اعزامنمود و آقا سيد مير گفته بود: «آقا به من دستور دادهاند از طرف ايشان دست شما را ببوسم.» اين عمل آية الله اصفهانى، مرجع تقليد اسلامى اثر خود را بخشيد و به اينترتيب آية الله اصفهانى رضايت خود را از اعمال و خدمات آن عالم ربانى و نارضايى و خشم خود را از اعمال فجيع دولت سرسپرده رضا خانى اعلام نمودند.» | وقتى آية الله سيد حسين قمى وارد كربلا شد، [[آيت الله|آية الله العظمى]] مرحوم سيد ابو الحسناصفهانى، دامادشان آقاى سيد ميرزا را با نامهاى به نمايندگى از خود خدمت ايشان اعزامنمود و آقا سيد مير گفته بود: «آقا به من دستور دادهاند از طرف ايشان دست شما را ببوسم.» اين عمل آية الله اصفهانى، مرجع تقليد اسلامى اثر خود را بخشيد و به اينترتيب آية الله اصفهانى رضايت خود را از اعمال و خدمات آن عالم ربانى و نارضايى و خشم خود را از اعمال فجيع دولت سرسپرده رضا خانى اعلام نمودند.» | ||
==تأليفات == | ==تأليفات == |
ویرایش