۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''') |
جز (جایگزینی متن - 'نجاشى' به 'نجاشى') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
1. فائده دوم در آنچه در راوى معتبر است و اينكه ثبوتش با اخبار واحد و گواهى يك نفر كافى است. بدان كه در ناقل روايات، شرطى معتبر نيست جز احراز اجتناب او از كذب در خبرهايى كه مىدهد و نقل مىكند. اين مطلب بر اساس سيره عقلائى مورد امضاى همه دينداران از اصحاب ائمه(ع) و كسانى كه نزديك به دوره آنان بودند... پس بايد يقين داشته باشيم كه عدالت به معناى اخص در راوى معتبر نيست... <ref>ر.ك: الفوائد الرجالية، ص9</ref>. | 1. فائده دوم در آنچه در راوى معتبر است و اينكه ثبوتش با اخبار واحد و گواهى يك نفر كافى است. بدان كه در ناقل روايات، شرطى معتبر نيست جز احراز اجتناب او از كذب در خبرهايى كه مىدهد و نقل مىكند. اين مطلب بر اساس سيره عقلائى مورد امضاى همه دينداران از اصحاب ائمه(ع) و كسانى كه نزديك به دوره آنان بودند... پس بايد يقين داشته باشيم كه عدالت به معناى اخص در راوى معتبر نيست... <ref>ر.ك: الفوائد الرجالية، ص9</ref>. | ||
2. مشايخى كه نجاشى از آنان بدون واسطه روايت كرده، همه آنان ثقه هستند. دليل اين مطلب همان است كه از كلام خود نجاشى در شرححال احمد بن محمد بن عبيدالله بن حسن بن عياش بن ابراهيم بن ايوب جوهرى و محمد بن عبدالله بن عبدالله بن مفضل شيبانى و اسحاق بن حسن بن بكران، استفاده مىشود و با آنچه در ذيل شرح حال محمد بن احمد بن جنيد آمده، تأييد مىشود. او در شرح حال احمد جوهرى چنين گفته است: اين شيخ را ديدم و دوست من و پدرم بود و از او مطالب بسيارى شنيدم و ديدم كه اصحاب ما او را تضعيف مىكنند؛ پس هيچ چيزى از او نقل نكردم و از او اجتناب كردم... از اينگونه عبارات دانسته مىشود كه او جز از مشايخ ثقه بدون واسطه نقل نمىكند... <ref>ر.ك: همان، ص150-152</ref>. | 2. مشايخى كه [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] از آنان بدون واسطه روايت كرده، همه آنان ثقه هستند. دليل اين مطلب همان است كه از كلام خود [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] در شرححال احمد بن محمد بن عبيدالله بن حسن بن عياش بن ابراهيم بن ايوب جوهرى و محمد بن عبدالله بن عبدالله بن مفضل شيبانى و اسحاق بن حسن بن بكران، استفاده مىشود و با آنچه در ذيل شرح حال محمد بن احمد بن جنيد آمده، تأييد مىشود. او در شرح حال احمد جوهرى چنين گفته است: اين شيخ را ديدم و دوست من و پدرم بود و از او مطالب بسيارى شنيدم و ديدم كه اصحاب ما او را تضعيف مىكنند؛ پس هيچ چيزى از او نقل نكردم و از او اجتناب كردم... از اينگونه عبارات دانسته مىشود كه او جز از مشايخ ثقه بدون واسطه نقل نمىكند... <ref>ر.ك: همان، ص150-152</ref>. | ||
3. فائده بيستم: ظاهر اين است كه اعتنا به ظنون رجاليهاى كه با آنها تمييز مشتركات و معرفت طبقات و تعدد يا اتحاد يك راوى شناخته مىشود، خالى از اشكال است و اكتفا به گمان در اينجا تنها به جهت انسداد باب علم نسبت به تمييز و معرفت است؛ افزون بر آنكه اتفاق همه رجاليان بر اكتفا به گمان، در اينجا مفيد است... درهرحال، تمييز با ملاحظه راوى و مروىعنه هرچند از امارات ظنى است فىالجمله، ولى ظاهر اين است كه هيچكسى در آن اشكال نكرده است... <ref>ر.ك: همان، ص204-205</ref>. | 3. فائده بيستم: ظاهر اين است كه اعتنا به ظنون رجاليهاى كه با آنها تمييز مشتركات و معرفت طبقات و تعدد يا اتحاد يك راوى شناخته مىشود، خالى از اشكال است و اكتفا به گمان در اينجا تنها به جهت انسداد باب علم نسبت به تمييز و معرفت است؛ افزون بر آنكه اتفاق همه رجاليان بر اكتفا به گمان، در اينجا مفيد است... درهرحال، تمييز با ملاحظه راوى و مروىعنه هرچند از امارات ظنى است فىالجمله، ولى ظاهر اين است كه هيچكسى در آن اشكال نكرده است... <ref>ر.ك: همان، ص204-205</ref>. |
ویرایش