۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کـ' به 'ک') |
جز (جایگزینی متن - 'سـ' به 'س') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
| data-type="authorBirthPlace" | | | data-type="authorBirthPlace" |ساموس (جزیرهای در سیسیل) | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
بهطور کلی درباره زندگی فیثاغورس اطلاعات دقـیقی در | بهطور کلی درباره زندگی فیثاغورس اطلاعات دقـیقی در دست نیست و منابع موجود نیز مغشوش است. این فیلسوف و ریاضیدان در حدود سال 275ق.م، در جزیره ساموس، واقـع در دریای اژه چشم به جهان گشود. پدرش تاجری به نام منمارخوسئو بود و مادرش که اهـل یونان بود پتیایس نام داشـت. او دو یا سه برادر داشت. او بهاحتمال با فرکیدس، تالس و آناکسیمن در ارتباط بوده است. چنگ مینواخت، شعر میسرود و همه اشعار هومر را از بر میخواند<ref>ر.ک: مصلحیان، محمد صال، ص25</ref>. | ||
==آرا و تاریخ فلسفه فیثاغورس== | ==آرا و تاریخ فلسفه فیثاغورس== | ||
در منابع یونانی، حیات فیثاغورس آمـیخته بـه افـسانه است و در خلال اساطیر باید آن را جستجو کرد و برای آن نمیتوان مبدأ تاریخی صریحی پیـدا نمود؛ بـا وصف این شاید بتوان تاریخ فلسفه فیثاغورس را به دو دوره منقسم کرد: نخست دورهای که از | در منابع یونانی، حیات فیثاغورس آمـیخته بـه افـسانه است و در خلال اساطیر باید آن را جستجو کرد و برای آن نمیتوان مبدأ تاریخی صریحی پیـدا نمود؛ بـا وصف این شاید بتوان تاریخ فلسفه فیثاغورس را به دو دوره منقسم کرد: نخست دورهای که از سال 530ق.م، یـعنی تأسیس مدرسه کروتن شروع و به سال 350ق.م، ختم میشود. دوره دوم که از سالهای اول میلادی با پیـدایش فـیثاغورسیان جـدید نضج میگیرد. بین آراء فلسفی دوره اول و دوم اختلاف فاحشی مشهود است؛ مخصوصا فهم آراء صحیح فلسفی دوره اول؛ زیـرا آنچه از متون بعد به دست آمده، خالی از اشکال و ابهام نیست<ref>ر.ک: پورحسینی، سید ابوالقاسم، ص373</ref>. | ||
این آرا نظم منطقی و انسجام ندارد و چـهبسا تـناقضات بارزی در آنها دیده میشود؛ تا جایی که انتساب همه این آرای متناقض به فردی واحد (فـیثاغورس) مـعقول نیست و شاید بهتر آن باشد که این آرا را حاصل فکر افراد متعددی بدانیم، نه یـک فـرد، تا تناقض از میان برخیزد و باید به این قانع و راضی باشیم که این آرا را فقط گرد آوریم، بـدون ایـنکه | این آرا نظم منطقی و انسجام ندارد و چـهبسا تـناقضات بارزی در آنها دیده میشود؛ تا جایی که انتساب همه این آرای متناقض به فردی واحد (فـیثاغورس) مـعقول نیست و شاید بهتر آن باشد که این آرا را حاصل فکر افراد متعددی بدانیم، نه یـک فـرد، تا تناقض از میان برخیزد و باید به این قانع و راضی باشیم که این آرا را فقط گرد آوریم، بـدون ایـنکه سعی کنیم که ارتباطی بین آنها پیدا نماییم یا صاحبان آرا را بهتحقیق بـجوییم؛ چـه، این کاری عبث خواهد بود و به جایی نخواهد رسید. یا اینکه ممکن است این آرا را در باطن مربوط بـه هـمه فیثاغورسیان بدانیم و در ظاهر فیثاغورس را نماینده آنان بینگاریم. مشهور است که فیثاغورس در سال 570ق.م، در ساموس (جزیرهای در سیسیل) متولد شد و در حدود سال 530ق.م، در کروتن جمعیتی مـذهبی تـأسیس کرد و این فرقه شبیه پیروان اورفئوس بود. کروتن بندری است در ایـتالیا در خلیج تـارانت که در سال 710ق.م، بنا شده و روزگارانی فـیثاغورس در این شهر میزیسته و مدرسهای در آنجا بنا کرده و قوانین اجتماعی و فرهنگی برای این شهر وضع نموده است. هـنگامی که سیسرون از این شهر دیدن کرده، خـانهای را که فـیثاغورس در آن مـرده است، به او نشان دادهاند<ref>ر.ک: همان، ص374</ref>. | ||
==شخصیت واقعی فیثاغورس== | ==شخصیت واقعی فیثاغورس== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==حکمت فیثاغورس== | ==حکمت فیثاغورس== | ||
از کثرت پیروان و آرای مختلف آنان در مسائل گوناگون برمیآید که آرای او و پیروانش در افکار فلاسفه غـربی و شـرقی تأثیرات عمیق داشته است؛ بنابراین اگر بخواهیم درست به ماهیت حکمت فیثاغورس پی ببریم، نخست باید مآخذ و منابع و علل و موجباتی را که باعث پیدایش آن شده، دریابیم. این جستجو باید هم در یـونان ( | از کثرت پیروان و آرای مختلف آنان در مسائل گوناگون برمیآید که آرای او و پیروانش در افکار فلاسفه غـربی و شـرقی تأثیرات عمیق داشته است؛ بنابراین اگر بخواهیم درست به ماهیت حکمت فیثاغورس پی ببریم، نخست باید مآخذ و منابع و علل و موجباتی را که باعث پیدایش آن شده، دریابیم. این جستجو باید هم در یـونان (اساطیر، عقاید جاری فلاسفه قبل از وی، محیط اجتماعی روزگار او و نفود محل خاص در آرای فیثاغورس) صورت پذیرد و هم تأثیری که ملل مشرق در پیدایش این معتقدات داشتهاند، باید مورد مداقه قرار گیرد. خـاصه ایـنکه مـیدانیم فیثاغورس سفری به مشرق نموده و بـا اعـتقادات مغان و بابلیها و مصریها آشنا شده و چهبسا چیزها از آنها دیده و شنیده و آموخته که در عقائد وی و پیروانش تأثیر وافی داشته است<ref>ر.ک: همان، ص372-373</ref>. | ||
==وفات== | ==وفات== |
ویرایش