پرش به محتوا

معراج پدیده‌ای شگفت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صـ' به 'ص'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صـ' به 'ص')
خط ۷۰: خط ۷۰:
از دیگر مسائلی که در این سخن وجود دارد پاسخهایی مستدل به خواب و رؤیا نبودن واقعه‌ی معراج است، زیرا بسیاری آن واقعه را رؤیا و خواب در نظر می‌گیرند و امکان آن را در خواب ممکن می‌دانند ، ولی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با مطالب متنوّع و دقیق بیان می‌کند که این امر خواب و رؤیا نبوده، بلکه کاملاً در بیداری اتّفاق افتاده است، و واژگان سیر و اسری را دال بر بیداری حرکت نخست می‌گیرد، و مورد معراج را هم در پی این پدیده در هشیاری و بیداری لحاظ می‌کند.
از دیگر مسائلی که در این سخن وجود دارد پاسخهایی مستدل به خواب و رؤیا نبودن واقعه‌ی معراج است، زیرا بسیاری آن واقعه را رؤیا و خواب در نظر می‌گیرند و امکان آن را در خواب ممکن می‌دانند ، ولی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با مطالب متنوّع و دقیق بیان می‌کند که این امر خواب و رؤیا نبوده، بلکه کاملاً در بیداری اتّفاق افتاده است، و واژگان سیر و اسری را دال بر بیداری حرکت نخست می‌گیرد، و مورد معراج را هم در پی این پدیده در هشیاری و بیداری لحاظ می‌کند.


نویسنده در بخشی از این سخن می‌گوید: سیر واژگانی که در خود آیات به کار گرفته شده است عملاً نشان می‌دهد که خواب نبوده، بلکه یک سیری بوده در بیداری و کاملاً در هشیاری، منتها در نیمه‌های شب. در دل شب بوده که این ماجرا اتّفاق افتاده است. پدیده از جهت سیر شبانه یکی واژه‌ی «اسراء» است که قرآن می‌فرماید: «سبحان الّذی اسرا». «اَسراء» یا «اِسراء»،  حرکت و سیر شبانه است. سیری است که در دل شب صـورت می‌گیرد و بـرای اینکه محدوده‌ی زمانی مشخّص باشد واژه «لیلاً» را به کار گرفتند که عملاً نشان می‌دهد همه‌ی این پدیده در یک شب صورت گرفته است. مرحوم [[علامه طباطبایی]] در ذیل همین آیه در تفسیر ارزشمند [[المیزان]] می‌نویسد: کلمه‌ی «اسراء» و همچنین کلمه‌ی «سری» که ثلاثی مجرّد آن است به معنای سیر در شب است. وقتی گفته می‌شود: «سری و اسری» معنایش این است که فلانی در شب راه پیمود، و وقتی گفته می‌شود: «سری و اسری به» معنایش این است که او را شبانه سیر داد. و کلمه‌ی «لیلاً» مفعولٌ فیه و بودنش در کلام این معنا را افاده می‌کند که این سیر همه‌اش در شب انجام گرفته، هم رفتنش و هم برگشتنش<ref>متن، صص 52-51</ref>.
نویسنده در بخشی از این سخن می‌گوید: سیر واژگانی که در خود آیات به کار گرفته شده است عملاً نشان می‌دهد که خواب نبوده، بلکه یک سیری بوده در بیداری و کاملاً در هشیاری، منتها در نیمه‌های شب. در دل شب بوده که این ماجرا اتّفاق افتاده است. پدیده از جهت سیر شبانه یکی واژه‌ی «اسراء» است که قرآن می‌فرماید: «سبحان الّذی اسرا». «اَسراء» یا «اِسراء»،  حرکت و سیر شبانه است. سیری است که در دل شب صورت می‌گیرد و بـرای اینکه محدوده‌ی زمانی مشخّص باشد واژه «لیلاً» را به کار گرفتند که عملاً نشان می‌دهد همه‌ی این پدیده در یک شب صورت گرفته است. مرحوم [[علامه طباطبایی]] در ذیل همین آیه در تفسیر ارزشمند [[المیزان]] می‌نویسد: کلمه‌ی «اسراء» و همچنین کلمه‌ی «سری» که ثلاثی مجرّد آن است به معنای سیر در شب است. وقتی گفته می‌شود: «سری و اسری» معنایش این است که فلانی در شب راه پیمود، و وقتی گفته می‌شود: «سری و اسری به» معنایش این است که او را شبانه سیر داد. و کلمه‌ی «لیلاً» مفعولٌ فیه و بودنش در کلام این معنا را افاده می‌کند که این سیر همه‌اش در شب انجام گرفته، هم رفتنش و هم برگشتنش<ref>متن، صص 52-51</ref>.


در بخش دیگر باز هم توضیح می‌دهد: «ما زاغ البصر»، چشم تو کج ندید، انحراف ندید، درست دیده است. حتّی عبارت «و ما طغی» نیز این مسئله را بیشتر تأیید و تأکید می‌کند که فکر نکن خیالاتی شدی، چشمت دقیقِ دقیق دید. به کارگیری واژه‌ی «بصر» در بیداری است نکته‌ی بعد که می‌خواهد بیان بکند که پیامبر در بیداری بود که این واقعه رخ داده است واژه‌ی «رؤیت» را به کار می‌گیرد، دیدن آیات، دیدن نشانه‌های خاص پـروردگار، و لـذا می‌فرماید: «و لقد رأی مـن آیات ربّه الکبـری» می‌فرماید: به تحقیق پیامبر آیات بزرگ پروردگار را شاهد بود و بدیهی است که شهود در خواب صورت نمی‌گیرد. واژه‌ی «رؤیت» که اینجا به کار رفته «و لقد رأی» یک واژه‌ی کاملاً دقیق در مفهوم و معنای بیداری است و برای کسانی که اهل تحقیق و تتبّع هستند به خوبی معلوم است که این سیر کاملاً سیر جسمانی بوده همراه با بیداری و هشیاری تام و تمام، یعنی در طول سفر پیامبر با این پیکره این مسیر را طی کرده است و لذا اینها دلالت دارد که در بیداری و در زمان کاملاً هشیاری این اتّفاق افتاده و خواب و خیال و رؤیا نبوده است<ref>متن، ص 58</ref>.
در بخش دیگر باز هم توضیح می‌دهد: «ما زاغ البصر»، چشم تو کج ندید، انحراف ندید، درست دیده است. حتّی عبارت «و ما طغی» نیز این مسئله را بیشتر تأیید و تأکید می‌کند که فکر نکن خیالاتی شدی، چشمت دقیقِ دقیق دید. به کارگیری واژه‌ی «بصر» در بیداری است نکته‌ی بعد که می‌خواهد بیان بکند که پیامبر در بیداری بود که این واقعه رخ داده است واژه‌ی «رؤیت» را به کار می‌گیرد، دیدن آیات، دیدن نشانه‌های خاص پـروردگار، و لـذا می‌فرماید: «و لقد رأی مـن آیات ربّه الکبـری» می‌فرماید: به تحقیق پیامبر آیات بزرگ پروردگار را شاهد بود و بدیهی است که شهود در خواب صورت نمی‌گیرد. واژه‌ی «رؤیت» که اینجا به کار رفته «و لقد رأی» یک واژه‌ی کاملاً دقیق در مفهوم و معنای بیداری است و برای کسانی که اهل تحقیق و تتبّع هستند به خوبی معلوم است که این سیر کاملاً سیر جسمانی بوده همراه با بیداری و هشیاری تام و تمام، یعنی در طول سفر پیامبر با این پیکره این مسیر را طی کرده است و لذا اینها دلالت دارد که در بیداری و در زمان کاملاً هشیاری این اتّفاق افتاده و خواب و خیال و رؤیا نبوده است<ref>متن، ص 58</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش