پرش به محتوا

معراج پدیده‌ای شگفت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NURkar56.jpg | عنوان = معراج پدیده‌ای شگفت | عنوان‌های...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
}}  
}}  


''' معراج پدیده‌ای شگفت''' نوشته‌ی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است که به بیان علمیِ پدیده‌ی معراج می پردازد. معراج تأییدی قرآنی و روایی دارد و در این باره بسیاری از مفسّران ذیل آیات مربوطه حرف و حدیثهای فراوانی را نقل کرده‌اند. امّا این پدیده‌ی شگفت انگیز قهراً تعبیری علمی ـ فلسفی هم دارد، یعنی گذشته از نقل می‌توان به سخنان عقل نیز اعتنا کرد و از راه علم و فلسفه نیز بر آن پدیده ناظر بود و این چیزی است که در این کتاب با آن مواجه خواهیم بود.
''' معراج پدیده‌ای شگفت''' نوشته‌ی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است که به بیان علمیِ پدیده‌ی معراج می‌پردازد. معراج تأییدی قرآنی و روایی دارد و در این باره بسیاری از مفسّران ذیل آیات مربوطه حرف و حدیثهای فراوانی را نقل کرده‌اند. امّا این پدیده‌ی شگفت انگیز قهراً تعبیری علمی ـ فلسفی هم دارد، یعنی گذشته از نقل می‌توان به سخنان عقل نیز اعتنا کرد و از راه علم و فلسفه نیز بر آن پدیده ناظر بود و این چیزی است که در این کتاب با آن مواجه خواهیم بود.


اهمّیّت معراج تا آنجاست که اغلب عارفان و ادیبان قرآن دان در آن باره یا ابیاتی گفته‌اند و یا چکامه‌ی بلندی را سرورده‌اند. تعداد معراج نامه‌های شاعران و ادیبان آنقدر زیاد است که خود می‌تواند منظور نظر واقع شود. برخی از این معراج نامه‌ها نیز انصافاً بسیار عالی و دقیق سروده شده‌اند، چنانکه حکیم [[نظامی گنجوی]] و برخی دیگر اینگونه‌اند. [[مولانا]] هم در [[مثنوی]] خود با توجّه زیاد از این پدیده یاد کرده و نکات برجسته‌ای را بر شمرده است. با این حال کتاب معراج پدیده‌ای شگفت، چنانکه از مقدّمه‌ی ناشر بر می‌آید متن پیاده شده‌ی درسهایی است که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در سالهای دور در شبکه‌های داخلی و خارجی پخش شده است. این کتاب حاوی سه سخنرانی ایشان است که بعد از پیاده شدن با ویرایشی اندک برای مخاطبان چاپ شده است.
اهمّیّت معراج تا آنجاست که اغلب عارفان و ادیبان قرآن دان در آن باره یا ابیاتی گفته‌اند و یا چکامه‌ی بلندی را سرورده‌اند. تعداد معراج نامه‌های شاعران و ادیبان آنقدر زیاد است که خود می‌تواند منظور نظر واقع شود. برخی از این معراج نامه‌ها نیز انصافاً بسیار عالی و دقیق سروده شده‌اند، چنانکه حکیم [[نظامی گنجوی]] و برخی دیگر اینگونه‌اند. [[مولانا]] هم در [[مثنوی]] خود با توجّه زیاد از این پدیده یاد کرده و نکات برجسته‌ای را بر شمرده است. با این حال کتاب معراج پدیده‌ای شگفت، چنانکه از مقدّمه‌ی ناشر بر می‌آید متن پیاده شده‌ی درسهایی است که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در سالهای دور در شبکه‌های داخلی و خارجی پخش شده است. این کتاب حاوی سه سخنرانی ایشان است که بعد از پیاده شدن با ویرایشی اندک برای مخاطبان چاپ شده است.
خط ۷۲: خط ۷۲:
نویسنده در بخشی از این سخن می‌گوید: سیر واژگانی که در خود آیات به کار گرفته شده است عملاً نشان می‌دهد که خواب نبوده، بلکه یک سیری بوده در بیداری و کاملاً در هشیاری، منتها در نیمه‌های شب. در دل شب بوده که این ماجرا اتّفاق افتاده است. پدیده از جهت سیر شبانه یکی واژه‌ی «اسراء» است که قرآن می‌فرماید: «سبحان الّذی اسرا». «اَسراء» یا «اِسراء»،  حرکت و سیر شبانه است. سیری است که در دل شب صـورت می‌گیرد و بـرای اینکه محدوده‌ی زمانی مشخّص باشد واژه «لیلاً» را به کار گرفتند که عملاً نشان می‌دهد همه‌ی این پدیده در یک شب صورت گرفته است. مرحوم [[علامه طباطبایی]] در ذیل همین آیه در تفسیر ارزشمند [[المیزان]] می‌نویسد: کلمه‌ی «اسراء» و همچنین کلمه‌ی «سری» که ثلاثی مجرّد آن است به معنای سیر در شب است. وقتی گفته می‌شود: «سری و اسری» معنایش این است که فلانی در شب راه پیمود، و وقتی گفته می‌شود: «سری و اسری به» معنایش این است که او را شبانه سیر داد. و کلمه‌ی «لیلاً» مفعولٌ فیه و بودنش در کلام این معنا را افاده می‌کند که این سیر همه‌اش در شب انجام گرفته، هم رفتنش و هم برگشتنش<ref>متن، صص 52-51</ref>.
نویسنده در بخشی از این سخن می‌گوید: سیر واژگانی که در خود آیات به کار گرفته شده است عملاً نشان می‌دهد که خواب نبوده، بلکه یک سیری بوده در بیداری و کاملاً در هشیاری، منتها در نیمه‌های شب. در دل شب بوده که این ماجرا اتّفاق افتاده است. پدیده از جهت سیر شبانه یکی واژه‌ی «اسراء» است که قرآن می‌فرماید: «سبحان الّذی اسرا». «اَسراء» یا «اِسراء»،  حرکت و سیر شبانه است. سیری است که در دل شب صـورت می‌گیرد و بـرای اینکه محدوده‌ی زمانی مشخّص باشد واژه «لیلاً» را به کار گرفتند که عملاً نشان می‌دهد همه‌ی این پدیده در یک شب صورت گرفته است. مرحوم [[علامه طباطبایی]] در ذیل همین آیه در تفسیر ارزشمند [[المیزان]] می‌نویسد: کلمه‌ی «اسراء» و همچنین کلمه‌ی «سری» که ثلاثی مجرّد آن است به معنای سیر در شب است. وقتی گفته می‌شود: «سری و اسری» معنایش این است که فلانی در شب راه پیمود، و وقتی گفته می‌شود: «سری و اسری به» معنایش این است که او را شبانه سیر داد. و کلمه‌ی «لیلاً» مفعولٌ فیه و بودنش در کلام این معنا را افاده می‌کند که این سیر همه‌اش در شب انجام گرفته، هم رفتنش و هم برگشتنش<ref>متن، صص 52-51</ref>.


در بخش دیگر باز هم توضیح می‌دهد: «ما زاغ البصر»، چشم تو کج ندید، انحراف ندید، درست دیده است. حتّی عبارت «و ما طغی» نیز این مسئله را بیشتر تأیید و تأکید می‌کند که فکر نکن خیالاتی شدی، چشمت دقیقِ دقیق دید. به کارگیری واژه‌ی «بصر» در بیداری است نـکته‌ی بعد که می‌خواهد بیان بکند که پیامبر در بیداری بود که این واقعه رخ داده است واژه‌ی «رؤیت» را به کار می‌گیرد، دیدن آیات، دیدن نشانه‌های خاص پـروردگار، و لـذا می‌فرماید: «و لقد رأی مـن آیات ربّه الکبـری» می‌فرماید: به تحقیق پیامبر آیات بزرگ پروردگار را شاهد بود و بدیهی است که شهود در خواب صورت نمی‌گیرد. واژه‌ی «رؤیت» که اینجا به کار رفته «و لقد رأی» یک واژه‌ی کاملاً دقیق در مفهوم و معنای بیداری است و برای کسانی که اهل تحقیق و تتبّع هستند به خوبی معلوم است که این سیر کاملاً سیر جسمانی بوده همراه با بیداری و هشیاری تام و تمام، یعنی در طول سفر پیامبر با این پیکره این مسیر را طی کرده است و لذا اینها دلالت دارد که در بیداری و در زمان کاملاً هشیاری این اتّفاق افتاده و خواب و خیال و رؤیا نبوده است<ref>متن، ص 58</ref>.
در بخش دیگر باز هم توضیح می‌دهد: «ما زاغ البصر»، چشم تو کج ندید، انحراف ندید، درست دیده است. حتّی عبارت «و ما طغی» نیز این مسئله را بیشتر تأیید و تأکید می‌کند که فکر نکن خیالاتی شدی، چشمت دقیقِ دقیق دید. به کارگیری واژه‌ی «بصر» در بیداری است نکته‌ی بعد که می‌خواهد بیان بکند که پیامبر در بیداری بود که این واقعه رخ داده است واژه‌ی «رؤیت» را به کار می‌گیرد، دیدن آیات، دیدن نشانه‌های خاص پـروردگار، و لـذا می‌فرماید: «و لقد رأی مـن آیات ربّه الکبـری» می‌فرماید: به تحقیق پیامبر آیات بزرگ پروردگار را شاهد بود و بدیهی است که شهود در خواب صورت نمی‌گیرد. واژه‌ی «رؤیت» که اینجا به کار رفته «و لقد رأی» یک واژه‌ی کاملاً دقیق در مفهوم و معنای بیداری است و برای کسانی که اهل تحقیق و تتبّع هستند به خوبی معلوم است که این سیر کاملاً سیر جسمانی بوده همراه با بیداری و هشیاری تام و تمام، یعنی در طول سفر پیامبر با این پیکره این مسیر را طی کرده است و لذا اینها دلالت دارد که در بیداری و در زمان کاملاً هشیاری این اتّفاق افتاده و خواب و خیال و رؤیا نبوده است<ref>متن، ص 58</ref>.
   
   
در سخن سوّم هم بحث سیر مطلوب خود را دارد و در آخر به آیات کبری اشاره می‌شود و این که [[امام علی (ع)]] می‌فرماید خداوند آیتی برتر از من قرار نداد و برای این اشاراتی در رابطه با معراج را روایت می‌کند. حضور معنوی امام علی در معراج و سخن گفتن خداوند در آن موضع و موقع با صدا و لحن [[امام علی (ع)]] از مواردی است که مطرح می‌شود و چندین سند هم برای این مسئله مطرح می‌کند که از جمله: [[الطرائف]]، [[کشف الغمه]]، [[الطراط المستقیم]]، [[کشف الیقین]]، [[ارشاد القلوب]]، [[المناقب خوارزمی]]، [[عوالی اللآلی]] و [[بحار الانوار]].
در سخن سوّم هم بحث سیر مطلوب خود را دارد و در آخر به آیات کبری اشاره می‌شود و این که [[امام علی (ع)]] می‌فرماید خداوند آیتی برتر از من قرار نداد و برای این اشاراتی در رابطه با معراج را روایت می‌کند. حضور معنوی امام علی در معراج و سخن گفتن خداوند در آن موضع و موقع با صدا و لحن [[امام علی (ع)]] از مواردی است که مطرح می‌شود و چندین سند هم برای این مسئله مطرح می‌کند که از جمله: [[الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف|الطرائف]]، [[كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط. الحديثة)|کشف الغمه]]، الصراط المستقیم، [[کشف الیقین]]، [[إرشاد القلوب|ارشاد القلوب]]، [[المناقب (خوارزمی)|المناقب خوارزمی]]، [[عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية|عوالی اللآلی]] و [[بحار الانوار]].




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش