پرش به محتوا

توثيق رواة الصحاح: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:
نویسنده در مقدمه کتاب، این دیدگاه را که علم رجال و شیوه به‌ دست آوردن اخبار، علمی است که پس از صدر اول اسلام تأسیس گردید، تصوری اشتباه دانسته است؛ چراکه قواعد و ارکان آن را خداوند در قرآن کریم استوار نمود؛ آنجا که در آیه 6 سوره حجرات: '''إن جاءكم فاسق بنبأ فتبينوا أن تصيبوا قوما بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین'''، امر به تشخیص خبر و اطمینان از مخبر آن نموده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>‏.  
نویسنده در مقدمه کتاب، این دیدگاه را که علم رجال و شیوه به‌ دست آوردن اخبار، علمی است که پس از صدر اول اسلام تأسیس گردید، تصوری اشتباه دانسته است؛ چراکه قواعد و ارکان آن را خداوند در قرآن کریم استوار نمود؛ آنجا که در آیه 6 سوره حجرات: '''إن جاءكم فاسق بنبأ فتبينوا أن تصيبوا قوما بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین'''، امر به تشخیص خبر و اطمینان از مخبر آن نموده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>‏.  


امیرالمؤمنین و وصی رسول رب العالمین [[امام علی علیه‌السلام|علی بن ابی‌طالب(ع)]] نیز این مطلب را با بسط و تحلیلی عمیق تبیین کرده و قواعد این علم را محکم نموده است. وی در خلال سخنانش اصول علم درایه و علم حدیث از احوال خبر و کیفیت نقل و نیز احوال راوی و ناقل از جهت صفات عملی و علمی را تبیین نموده است. این مباحث در ضمن پاسخ امیرالمؤمنین علی(ع) به سؤال سلیم بن قیس هلالی که در اصول کافی باب اختلاف حدیث از کتاب علم مطرح شده به‌تفصیل بیان شده است.  
امیرالمؤمنین و وصی رسول رب العالمین [[امام علی علیه‌السلام|علی بن ابی‌طالب(ع)]] نیز این مطلب را با بسط و تحلیلی عمیق تبیین کرده و قواعد این علم را محکم نموده است. وی در خلال سخنانش اصول علم درایه و علم حدیث از احوال خبر و کیفیت نقل و نیز احوال راوی و ناقل از جهت صفات عملی و علمی را تبیین نموده است. این مباحث در ضمن پاسخ [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین علی(ع)]] به سؤال سلیم بن قیس هلالی که در اصول کافی باب اختلاف حدیث از کتاب علم مطرح شده به‌تفصیل بیان شده است.  


سؤال این است که آیا بزرگان جرح و تعدیل اهل سنت نیز در پذیرش از راویان بر طبق این قواعد و موازین عمل کرده‌اند و اینکه کسانی که از طریق آنها نقل روایت کرده‌اند از چه گروهی هستند، آیا می‌توان بر آنها و روایت ذکرشده در کتبشان و آنچه به رسول‌الله(ص) نسبت داده‌اند اعتماد کرد؟ نویسنده در این اثر سعی کرده به‌دور از تعصبات مذهبی، تکبرات طائفه‌ای، سوگیری‌های غیر منطقی و احکام حدسی، عبارات ایشان را مورد مطالعه قرار دهد و در توثیقات و تضعیفاتشان تدبر کند و سپس به قضاوت پرداخته و آراء ایشان را دسته‌بندی کرده است که آیا بر مبنای ضوابط و قوانین دینی در دریافت خبر استوار است یا متمایل به انحطاطات جاهلی است<ref>ر.ک: همان، ص10-7</ref>‏.  
سؤال این است که آیا بزرگان جرح و تعدیل اهل سنت نیز در پذیرش از راویان بر طبق این قواعد و موازین عمل کرده‌اند و اینکه کسانی که از طریق آنها نقل روایت کرده‌اند از چه گروهی هستند، آیا می‌توان بر آنها و روایت ذکرشده در کتبشان و آنچه به رسول‌الله(ص) نسبت داده‌اند اعتماد کرد؟ نویسنده در این اثر سعی کرده به‌دور از تعصبات مذهبی، تکبرات طائفه‌ای، سوگیری‌های غیر منطقی و احکام حدسی، عبارات ایشان را مورد مطالعه قرار دهد و در توثیقات و تضعیفاتشان تدبر کند و سپس به قضاوت پرداخته و آراء ایشان را دسته‌بندی کرده است که آیا بر مبنای ضوابط و قوانین دینی در دریافت خبر استوار است یا متمایل به انحطاطات جاهلی است<ref>ر.ک: همان، ص10-7</ref>‏.  
خط ۵۴: خط ۵۴:


اشاره نویسنده به عبارات علمای اهل سنت است که با عباراتی چون «صدوق لكنه ناصبي بغيض ظلوم» یا «صدوق لكنه ناصبي جلد»<ref>ر.ک: همان، ص194</ref> یا «كان يبغض عليا» <ref>ر.ک: همان، ص1191</ref>، از ناصبی بودن راوی پرده برداشته‌اند.  
اشاره نویسنده به عبارات علمای اهل سنت است که با عباراتی چون «صدوق لكنه ناصبي بغيض ظلوم» یا «صدوق لكنه ناصبي جلد»<ref>ر.ک: همان، ص194</ref> یا «كان يبغض عليا» <ref>ر.ک: همان، ص1191</ref>، از ناصبی بودن راوی پرده برداشته‌اند.  
عمر بن سعد بن ابی‌وقاص از جمله این افراد است که بخاری در «التاريخ الكبير»، احمد حنبل در مسندش، المقدسی در «الأحاديث المختارة»، الهیثمی در «مجمع الزوائد» و «موارد الظمآن» و بسیاری دیگر از علمای اهل سنت، روایات او را نقل کرده‌ و ثقه‌اش می‌دانند. در معرفی این شخصیت همین بس که در بسیاری از منابع اهل سنت، او را از قاتلین حسین بن علی(ع) سبط رسول‌الله(ص) دانسته‌اند؛ از جمله ابن حبان در «الثقات» چنین آورده است: «عبیدالله بن زیاد، عمر بن سعد را به‌سوی حسین(ع) فرستاد. پس در کربلا با ایشان ستیز شدیدی کرد تا اینکه حضرت را تشنه به قتل رساند. این واقعه در روز عاشورا، چهارشنبه سال 61ق بود. برخی نیز آن روز را شنبه دانسته‌اند»<ref>ر.ک: همان، ص221</ref>‏.  
عمر بن سعد بن ابی‌وقاص از جمله این افراد است که [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در «[[التاريخ الكبير]]»، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد حنبل]] در [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسندش]]، [[ضیاءالدین مقدسی، محمد بن عبدالواحد|المقدسی]] در «[[الأحاديث المختارة]]»، [[ابن حجر هیتمی، احمد بن محمد|الهیثمی]] در «[[مجمع الزوائد]]» و «موارد الظمآن» و بسیاری دیگر از علمای اهل سنت، روایات او را نقل کرده‌ و ثقه‌اش می‌دانند. در معرفی این شخصیت همین بس که در بسیاری از منابع اهل سنت، او را از قاتلین حسین بن علی(ع) سبط رسول‌الله(ص) دانسته‌اند؛ از جمله ابن حبان در «الثقات» چنین آورده است: «عبیدالله بن زیاد، عمر بن سعد را به‌سوی حسین(ع) فرستاد. پس در کربلا با ایشان ستیز شدیدی کرد تا اینکه حضرت را تشنه به قتل رساند. این واقعه در روز عاشورا، چهارشنبه سال 61ق بود. برخی نیز آن روز را شنبه دانسته‌اند»<ref>ر.ک: همان، ص221</ref>‏.  


ابن حجر نیز در «الإصابة» چنین نوشته است: عبیدالله لشکر را برای برخورد با حسین(ع) تجهیز کرد؛ پس وی را در کربلا غافلگیر کردند؛ پس آن حضرت درحالی‌که تنها 45 نفر سواره و قریب به یک‌صد نفر پیاده همراهش بودند در آنجا فرود آمد. عبیدالله وعده ولایت ری را به عمر بن سعد داده بود و برای او مکتوب کرده بود که به هنگام بازگشت از جنگ با حسین به این وعده‌اش عمل کند... پس عمر بن سعد با حسین(ع) و اصحابش - که در میان آنها هفده جوان از اهل بیتش بودند - ‌جدال کرد و آن حضرت را شهید کرد و سرش را برای عبیدالله فرستاد و باقی اهل بیتش، از جمله علی بن حسین(ع) که بیمار بود و عمه‌اش زینب(س) را به‌سوی یزید فرستاد<ref>ر.ک: همان، ص225-224</ref>‏.  
[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] نیز در «[[الإصابة في تمييز الصحابة|الإصابة]]» چنین نوشته است: عبیدالله لشکر را برای برخورد با حسین(ع) تجهیز کرد؛ پس وی را در کربلا غافلگیر کردند؛ پس آن حضرت درحالی‌که تنها 45 نفر سواره و قریب به یک‌صد نفر پیاده همراهش بودند در آنجا فرود آمد. عبیدالله وعده ولایت ری را به عمر بن سعد داده بود و برای او مکتوب کرده بود که به هنگام بازگشت از جنگ با حسین به این وعده‌اش عمل کند... پس عمر بن سعد با حسین(ع) و اصحابش - که در میان آنها هفده جوان از اهل بیتش بودند - ‌جدال کرد و آن حضرت را شهید کرد و سرش را برای عبیدالله فرستاد و باقی اهل بیتش، از جمله علی بن حسین(ع) که بیمار بود و عمه‌اش زینب(س) را به‌سوی یزید فرستاد<ref>ر.ک: همان، ص225-224</ref>‏.  
   
   
==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش