۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
کتاب '''مولانا و شهان آسمانی ''' اثر استاد مولوی شناس [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] یکی از معدود آثاری است که به نگاه مولانا در خصوص واقعهی عاشورا و حرکت امام حسین (ع) و باران او میپردازد. مسلّماً دیدگاه مولانا به عنوان یک عارف مسلمان در این واقعه باید بسیار خاص باشد، گر چه ممکن است که برخی رأی و نظر او را نپذیرند ولی در عین حال اندیشههای او در دل آثار او موجود است. استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] تلاش کرده در طّیّ چندین برنامهی رادیویی با عنوان «نقد حال» که وام از مثنوی دارد در این باره سخن بگوید و ماحصل چندین برنامهی رادیویی که پر مخاطب هم بوده این کتاب است که انون مدّ نظر ما قرار گرفته است. | کتاب '''مولانا و شهان آسمانی ''' اثر استاد مولوی شناس [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] یکی از معدود آثاری است که به نگاه مولانا در خصوص واقعهی عاشورا و حرکت امام حسین (ع) و باران او میپردازد. مسلّماً دیدگاه مولانا به عنوان یک عارف مسلمان در این واقعه باید بسیار خاص باشد، گر چه ممکن است که برخی رأی و نظر او را نپذیرند ولی در عین حال اندیشههای او در دل آثار او موجود است. استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] تلاش کرده در طّیّ چندین برنامهی رادیویی با عنوان «نقد حال» که وام از مثنوی دارد در این باره سخن بگوید و ماحصل چندین برنامهی رادیویی که پر مخاطب هم بوده این کتاب است که انون مدّ نظر ما قرار گرفته است. | ||
بحث نویسنده در فصل نخست آن است که جهان در حکم زندان است و باید از این زندان خلاصی جست و استناد استاد هم به یک حدیث نبوی است که منابعی چند و معتبر آن را تأیید و روایت کرده اند، مانند [[من لا یحضره الفقیه]]، [[تحف العقول]]، [[تاریخ بغداد]] و نیز [[العقد الفرید]] و آن حدیث این است: «الدنیا سجن المؤمن و جنّة الکافر». و مولانا نیز این مطلب را در دفتر اوّل مثنوی روایت کرده است و در جایی هم با صراحت آن را تشریح و تحکیم میکند: {{شعر}} | بحث نویسنده در فصل نخست آن است که جهان در حکم زندان است و باید از این زندان خلاصی جست و استناد استاد هم به یک حدیث نبوی است که منابعی چند و معتبر آن را تأیید و روایت کرده اند، مانند [[من لا یحضره الفقیه]]، [[تحف العقول]]، [[تاریخ بغداد]] و نیز [[العقد الفرید]] و آن حدیث این است: «الدنیا سجن المؤمن و جنّة الکافر». و مولانا نیز این مطلب را در دفتر اوّل مثنوی روایت کرده است و در جایی هم با صراحت آن را تشریح و تحکیم میکند: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''این جهان زندان و ما زندانیان''|2=''حفره کن زندان و خود را وارهان''<ref>مثنوی، د1، بیت 985</ref>}} | {{ب|''این جهان زندان و ما زندانیان''|2=''حفره کن زندان و خود را وارهان''<ref>مثنوی، د1، بیت 985</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
بر این اساس چون ایشان حر و آزادهاند و در حکم شاهان این جهانند طبیعی است که زندان را بر نمیتابند و در صدد یافتن آزادی خویشند: | بر این اساس چون ایشان حر و آزادهاند و در حکم شاهان این جهانند طبیعی است که زندان را بر نمیتابند و در صدد یافتن آزادی خویشند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''تلخ نبود پیش ایشان مرگ تن''|2=''چون روند از چاه و زندان در چمن''<ref>مثنوی، د5، بیت 1713</ref>}} | {{ب|''تلخ نبود پیش ایشان مرگ تن''|2=''چون روند از چاه و زندان در چمن''<ref>مثنوی، د5، بیت 1713</ref>}} | ||
خط ۵۷: | خط ۶۰: | ||
در فصل سوّم به انواع جهاد اهتمام کرده و دیدگاه [[مولانا]] را در امر جهاد و گون گونی آن را مدّ نظر قرار داده است. چنانکه میگوید: | در فصل سوّم به انواع جهاد اهتمام کرده و دیدگاه [[مولانا]] را در امر جهاد و گون گونی آن را مدّ نظر قرار داده است. چنانکه میگوید: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''گر بریزد خون من آن دوست رو''|2=''پای گوبان جان بر افشانم ز هو''}} | {{ب|''گر بریزد خون من آن دوست رو''|2=''پای گوبان جان بر افشانم ز هو''}} | ||
خط ۷۹: | خط ۸۳: | ||
از انتهای بحث فصل آخر چنین فهمیده میشود که مسئله از سوی استاد هنوز کامل نشده و بحث ادامه دارد ولی از آنجا که این بحث در ایام محرّم صورت گرفته با اتمام محرّم هنوز مقولاتی باقی مانده که به زمانی دیگر موکول شده است، چنانکه میگوید: امّا هر چند که بحث ما با این چندین برنامه در ایام محرم به پایان نرسید و اصطلاحات مولانا و واژگانی که وی در این باره لحاظ کرده بسیار قوی و گسترده است و برای شرح و تفسیر آن زمانی واسع و مجالی فراخ میطلبد تا بتوان در خلال اندیشههای نغز و پر مغز مولانا سباحه کرد و البتّه جا دارد که در خصوص شهات شهیدان راه خدا، و خاصه در خصوص شهیدان کربلا و یاران امام حسین از منظر مولانا بهتر و بیشتر بحث و بررسی صورت بگیرد ولی با اندک بودن مجال ما و محدود بودن زمانی که در اختیار داریم عملاً امکان این کار نیست و باید به وقتی دیگر موکول گردد<ref>متن، ص 204</ref>. | از انتهای بحث فصل آخر چنین فهمیده میشود که مسئله از سوی استاد هنوز کامل نشده و بحث ادامه دارد ولی از آنجا که این بحث در ایام محرّم صورت گرفته با اتمام محرّم هنوز مقولاتی باقی مانده که به زمانی دیگر موکول شده است، چنانکه میگوید: امّا هر چند که بحث ما با این چندین برنامه در ایام محرم به پایان نرسید و اصطلاحات مولانا و واژگانی که وی در این باره لحاظ کرده بسیار قوی و گسترده است و برای شرح و تفسیر آن زمانی واسع و مجالی فراخ میطلبد تا بتوان در خلال اندیشههای نغز و پر مغز مولانا سباحه کرد و البتّه جا دارد که در خصوص شهات شهیدان راه خدا، و خاصه در خصوص شهیدان کربلا و یاران امام حسین از منظر مولانا بهتر و بیشتر بحث و بررسی صورت بگیرد ولی با اندک بودن مجال ما و محدود بودن زمانی که در اختیار داریم عملاً امکان این کار نیست و باید به وقتی دیگر موکول گردد<ref>متن، ص 204</ref>. | ||
==ویژگیها== | ==ویژگیها== |
ویرایش